بریدۀ کتاب
1403/7/21
صفحۀ 246
جایی کنار صمد برای من و بچهها نبود. نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من از تو همیشه همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»
جایی کنار صمد برای من و بچهها نبود. نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من از تو همیشه همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»
(0/1000)
نظرات
1403/7/21
چه قدر این کتاب رو دوست داشتم و دارم و راز این دلچسبی هم نمیدونم قلم خانم ضرابی زاده یا شخصیت خانم قدم خیر... واقعا بنده خدا همیشه سهمش همون قدر بود آخرین نفر، آخرین نگاه
1
1
1403/7/21
0