بریدۀ کتاب

دختر شینا: خاطرات قدم خیر محمدی  کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی  هژیر
بریدۀ کتاب

صفحۀ 246

جایی کنار صمد برای من و بچه‌ها نبود. نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من از تو همیشه همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»

جایی کنار صمد برای من و بچه‌ها نبود. نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من از تو همیشه همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»

39

6

(0/1000)

نظرات

چه قدر این کتاب رو دوست داشتم و دارم
و راز این دلچسبی هم نمیدونم
قلم خانم ضرابی زاده یا شخصیت خانم قدم خیر...
واقعا بنده خدا همیشه سهمش همون قدر بود آخرین نفر، آخرین نگاه
1

1

بله واقعاً، خیلی زیبا بود 

0