بریدۀ کتاب

روشنا

1402/10/7

زندگی سراسر حل مسئله است
بریدۀ کتاب

صفحۀ 75

روس‌ها که از جهاتی دیگر، در دنیایی به مراتب اسف‌بارتر زندگی می‌کنند، به فرزندان و جوانان خود می‌گویند که کشورشان یک بهشت است. واقعیت این است که گفتن این مطلب به آن‌ها کمک می‌کند. روس‌ها بیش از ما از زندگی‌شان رضایت دارند. نیاز به تلقین نیرویی بزرگ است. اما نیاز به حقیقت زمانی که برایش مبارزه می‌شود هم همین طور است. (ترجمه این دو جمله رو با توجه به متن انگلیسی کمی تغییر دادم.) نظر شما چیه؟ 🤔

روس‌ها که از جهاتی دیگر، در دنیایی به مراتب اسف‌بارتر زندگی می‌کنند، به فرزندان و جوانان خود می‌گویند که کشورشان یک بهشت است. واقعیت این است که گفتن این مطلب به آن‌ها کمک می‌کند. روس‌ها بیش از ما از زندگی‌شان رضایت دارند. نیاز به تلقین نیرویی بزرگ است. اما نیاز به حقیقت زمانی که برایش مبارزه می‌شود هم همین طور است. (ترجمه این دو جمله رو با توجه به متن انگلیسی کمی تغییر دادم.) نظر شما چیه؟ 🤔

1

17

(0/1000)

نظرات

یذره توضیح میدید
من متوجه نمیشم
3

0

روشنا

1402/10/7

پوپر میگه تو هنر مدرن، همش به ضعف و کاستی‌های جامعه پرداخته میشه طوری که بهمون القا میشه نظم اجتماعی فعلی یک جهنمه. بعد میگه این عدم وجود جریان روزمره‌ی مطمئن برای زندگی، برای جوانان و کودکان خطرناکه.
بعد این جا یه مثالی میزنه که مثلا روسیه با این که وضع بدتری داره ولی به مردمش القا میکنه که جامعه و زندگیشون خیلی خوبه و این باعث رضایت و امید بیشتر میشه که خودش میتونه نیروی زیادی به وجود بیاره که باعث پیشرفت جامعه بشه. 
تو جمله آخر هم میگه اما از طرفی هم برای پیشرفت جامعه نیازه که شما حقیقت و کاستی‌ها رو هم بدونی تا بتونی باهاشون مبارزه کنی و دونستن حقیقت هم یه نیروی بزرگ برای پیشرفته.
امیدوارم خوب گفته باشم، کلا یه مقدار زبان کتاب سخته و نمی‌دونم نسخه آلمانی اصلی هم همین طوره یا نه. 

2

روشنا

1402/10/7

یک پاراگرافی هم در این مورد داره که از متن انگلیسی که این ترجمه فارسی از روی اونه میارم:
As there is strong need for security-or for assurance by comrades and helpers- the need will also be strong to have a common dogma and to suggest the truth of the dogma to one another. It is a need for implicit guidance. *Uncertainty is feared, and dogma becomes fanatical belief.*
این جا هم میگه که چون انسان هم نیاز به یه قطعیتی برای زندگی داره و هم نیاز به عقیده جمعی، به سمت این هل داده میشه که به یک عقیده‌ای تعصب بورزه و به هم‌دیگر هم این رو تلقین کنن که این عقیده درسته. از طرفی عدم قطعیت ترسناکه و از طرفی اون عقیده تبدیل به یه تعصب میشه. 

1

ممنونم
کلا فضای پوپر رو نمی‌پسندم. اینجا هم منظورش رو متوجه شدم ولی باید ببینیم نهایتا از این چه نتیجه‌ای میخواید بگیره.
@roshana. 

2

کتاب زندگی سراسر فهم مسئله است رو میتونید به عنوان مکمل مطالعه کنید
3

0

روشنا

1402/10/8

نویسندش نعمت‌الله فاضلیه؟ 

0

روشنا

1402/10/8

مرسی 👌🏻🙏🏻
@mna_1381 

1

علی

1402/10/8

ارزش‌گذاری آدم‌ها نسبیه یعنی قضاوت آدم‌ها در مورد یک چیز متکیه بر مقایسه‌ی اون با یک چیز دیگه. مردم شوروی فکر می‌کردند در بهشت زندگی می‌کنند چون نمی‌دونستند بیرون از شوروی چه خبره تا بتونند با زندگی خودشون مقایسه کنند چون تمام رسانه‌ها تحت کنترل حکومت بود و اجازه سفر خارجی هم نداشتند. 
2

1

حسین

1402/10/16

گاهی وقتا به زندگی خیلی از آدما که نگاه میکنم حسرت میخورم نه بخاطر داشته هاشون اتفاقا بخاطر نداشته هاشون. اینکه تو روستا یا شهر کوچیک زندگی میکنن و عقل و دانش و دغدغه مندیشون در حد همون زندگی روزمره هست و از تمام دنیا و اتفاقاش فارغن ... گاهی وقتا فک میکنم فهمیدن درد بیشتری با خودش همراه داره! 

3

علی

1402/10/17

"در ندانستن آرامشی هست که در دانستن نیست"
@Ho3iin 

0

چه باحاله کتابش
1

0

روشنا

1402/10/9

خیلی D: 

0