بریدۀ کتاب

اعتراف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

زندگی‌ام دچار وقفه شده بود. می‌توانستم نفس بکشم، غذا بخورم، بنوشم و بخوابم. این کارها اجتناب ناپذیر بود. اما احساس زنده بودن نمی‌کردم چون هیچ آرزویی نداشتم.

زندگی‌ام دچار وقفه شده بود. می‌توانستم نفس بکشم، غذا بخورم، بنوشم و بخوابم. این کارها اجتناب ناپذیر بود. اما احساس زنده بودن نمی‌کردم چون هیچ آرزویی نداشتم.

10

31

(0/1000)

نظرات

آرزوکردن کوچکش خوبه زیرا سریع می تونی باهاش خیال پردازی کنی ، سعی کنی  ،برای رسیدن بهش و اصولا حال و هوای دلت را صفا میده ولی آرزو را حصار خودت قرار نده. زیبایی های الهی  ، در جلوگاه زندگی شما را فراتر از آرزو می برد ؛ خودت را با ساختار هدفمند آرزوها رشد بده . 

1