بریده‌ای از کتاب زیر سقف دنیا: جستارهایی درباره ی شهرها و آدم ها اثر محمد طلوعی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 56

ازش پرسیدم:«خب چرا نمیری به مادرت بگی میخوای موزیسین شی؟» گفت:«چون دلم نمیخواد موزیسین شم. تو می‌ری دانشگاه که کارگردان شی؟» سرم را تکان دادم، یعنی نه. من می‌رفتم دانشگاه، چون این تنها چیزی بود که می‌توانست در تهران نگهم دارد: ماندن در تهران با اعمال شاقه.

ازش پرسیدم:«خب چرا نمیری به مادرت بگی میخوای موزیسین شی؟» گفت:«چون دلم نمیخواد موزیسین شم. تو می‌ری دانشگاه که کارگردان شی؟» سرم را تکان دادم، یعنی نه. من می‌رفتم دانشگاه، چون این تنها چیزی بود که می‌توانست در تهران نگهم دارد: ماندن در تهران با اعمال شاقه.

46

4

(0/1000)

نظرات

خواب از سرتون برده ها

0