بریدهای از کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی
1404/3/6
صفحۀ 50
تنها او بود که از این تحول خبر داشت و هیچیک از اطرافیانش آن را نمیفهمیدند یا نمیخواستند بفهمند و خیال میکردند که همهچیز مثل گذشته در جریان است. این وضع بیش از همهچیز او را عذاب میداد. میدید که اهل خانه در تبِ دیدوبازدید و ضیافتها گرفتارند، هیچ نمیفهمند و در خشماند از اینکه او با افسردگی و انتظارهای بسیار خود از آنها زندگیشان را تلخ میکند. انگار گناه از او بود که بیمار شده بود.
تنها او بود که از این تحول خبر داشت و هیچیک از اطرافیانش آن را نمیفهمیدند یا نمیخواستند بفهمند و خیال میکردند که همهچیز مثل گذشته در جریان است. این وضع بیش از همهچیز او را عذاب میداد. میدید که اهل خانه در تبِ دیدوبازدید و ضیافتها گرفتارند، هیچ نمیفهمند و در خشماند از اینکه او با افسردگی و انتظارهای بسیار خود از آنها زندگیشان را تلخ میکند. انگار گناه از او بود که بیمار شده بود.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.