بریده‌ای از کتاب رستخیز: بیست و چهار روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم اثر حبیبه جعفریان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 19

ایستاده‌اند؛ به کهکشان و همه‌ی اجزایش رو می‌اندازند و خواهش می‌کنند که اگر امکان دارد، اگر مقدور است، اگر عیب ندارد، خورشید روز عاشورا بالا نیاید. بالا هم آمد، حداقل نرود توی سقف آسمان...ظهر نشود...

ایستاده‌اند؛ به کهکشان و همه‌ی اجزایش رو می‌اندازند و خواهش می‌کنند که اگر امکان دارد، اگر مقدور است، اگر عیب ندارد، خورشید روز عاشورا بالا نیاید. بالا هم آمد، حداقل نرود توی سقف آسمان...ظهر نشود...

17

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.