بریدهای از کتاب آسمان سرخ در سپیده دم اثر الیزابت لرد
1402/10/1
صفحۀ 144
با او حرف زدم.خیلی چیز ها گفتم.گفتم اولین باری که دیدمش،چه پیش امد بود،و اینکه همان موقع عاشقش شدم.گفتم او همان برادی است که دلم می خواست ،و این که هرگذ نخواسته بودم او جور دیگر با شد. گفتم تا زنده ام، همچنان دوستش می دارم.گفتم اصلا نترسد.........
با او حرف زدم.خیلی چیز ها گفتم.گفتم اولین باری که دیدمش،چه پیش امد بود،و اینکه همان موقع عاشقش شدم.گفتم او همان برادی است که دلم می خواست ،و این که هرگذ نخواسته بودم او جور دیگر با شد. گفتم تا زنده ام، همچنان دوستش می دارم.گفتم اصلا نترسد.........
(0/1000)
پانیا
1402/10/4
0