بریدهای از کتاب رقیبهای ازلی اثر ربکا راس
1404/4/1
صفحۀ 96
تا به حال شده فکر کنی که هر روز داری یک زره تنت می کنی؟ که وقتی مردم بهت نگاه می کنن فقط درخشش فلزی رو میبینن که تو با دقت خودت رو پشتش مخفی کردی؟ اونا توی وجودت چیزی رو میبینن که خودشون میخوان ... انعکاس تصویر خودشون رو، یا تیکه ای از آسمون یا سایه ای رو که بین ساختمونهاست. تموم اشتباهاتی رو که انجام دادی می بینن، تموم دفعاتی رو که شکست خوردی، هر بار که بهشون آسیب وارد کردی یا نا امیدشون کردی. انگار که همیشه تو رو کنار همون اشتباه ها و کج رفتن ها می بینن. چطور باید چیزی مثل اینو تغییر داد؟ چطور میشه برای خودت زندگی کنی و به خاطرش احساس گناه نداشته باشی؟
تا به حال شده فکر کنی که هر روز داری یک زره تنت می کنی؟ که وقتی مردم بهت نگاه می کنن فقط درخشش فلزی رو میبینن که تو با دقت خودت رو پشتش مخفی کردی؟ اونا توی وجودت چیزی رو میبینن که خودشون میخوان ... انعکاس تصویر خودشون رو، یا تیکه ای از آسمون یا سایه ای رو که بین ساختمونهاست. تموم اشتباهاتی رو که انجام دادی می بینن، تموم دفعاتی رو که شکست خوردی، هر بار که بهشون آسیب وارد کردی یا نا امیدشون کردی. انگار که همیشه تو رو کنار همون اشتباه ها و کج رفتن ها می بینن. چطور باید چیزی مثل اینو تغییر داد؟ چطور میشه برای خودت زندگی کنی و به خاطرش احساس گناه نداشته باشی؟
نظرات
1404/4/1
این کتاب رو از آذرباد بخرم یا مجازی؟؟؟؟ از طرفی مجازی کتابش خیلی خوشگله...از طرفی دیگه مترجم آذرباد با تجربه تره.... اینجا دیگه عین فابل نیست که انتخابم بین دوتا نویسنده شناخته شده باشه(پگاه خدادی و اطلسی خرامانی)
1
1404/4/2
ولی خوشحالم که بعد مدت ها یه کتاب با راوی سوم شخص پیدا کردم:))) داشتم از اول شخص خسته میشدم..... @Daydream_07
0
Daydreamer
1404/4/1
1