بریدهای از کتاب ایرانیان دوران باستان تا دوره ی معاصر اثر محمدعلی کاتوزیان
1402/5/30
صفحۀ 18
برای ساده کردن این موضوع پیچیده میتوان گفت از زمان انقلاب مشروطه در سال 1285 هجری خورشیدی، هرگاه حکومت خود را مترادف اسلام و سنت نشان میداد، جامعه از تصوری بازسازی شده از ایران پیش از اسلام جانبداری میکرد؛ و هرگاه حکومت هویت ایرانی به خود میداد، جامعه به اسلام و سنتهای شیعه چشم میدوخت. بنابراین، هویتی که ایرانیان در هر مقطع از زمان به خود میگرفتند عمدتاً محصول درگیری آنان با حکومت موجود در آن مقطع بود و نباید آن را هویتی فرهنگی دانست که همه، صرف نظر از ملاحظات کوتاهمدت سیاسی، در آن سهیم بودهاند. از دید جامعهشناسی و تاریخ -و حتی روانشناسی- یک ایرانی، حتی اگر بیدین باشد، محصول قرنها تجربهی اجتماعی و فرهنگی اسلامی است؛ به همین ترتیب، یک ایرانی نمیتواند خود را از ایران باستان جدا کند، زیرا ایران باستان زمینهی تاریخی ایران اسلامی بوده و بر آن تاثیر فرهنگی بزرگی گذاشته است.
برای ساده کردن این موضوع پیچیده میتوان گفت از زمان انقلاب مشروطه در سال 1285 هجری خورشیدی، هرگاه حکومت خود را مترادف اسلام و سنت نشان میداد، جامعه از تصوری بازسازی شده از ایران پیش از اسلام جانبداری میکرد؛ و هرگاه حکومت هویت ایرانی به خود میداد، جامعه به اسلام و سنتهای شیعه چشم میدوخت. بنابراین، هویتی که ایرانیان در هر مقطع از زمان به خود میگرفتند عمدتاً محصول درگیری آنان با حکومت موجود در آن مقطع بود و نباید آن را هویتی فرهنگی دانست که همه، صرف نظر از ملاحظات کوتاهمدت سیاسی، در آن سهیم بودهاند. از دید جامعهشناسی و تاریخ -و حتی روانشناسی- یک ایرانی، حتی اگر بیدین باشد، محصول قرنها تجربهی اجتماعی و فرهنگی اسلامی است؛ به همین ترتیب، یک ایرانی نمیتواند خود را از ایران باستان جدا کند، زیرا ایران باستان زمینهی تاریخی ایران اسلامی بوده و بر آن تاثیر فرهنگی بزرگی گذاشته است.
روشنا
1402/5/30
1