بریده‌ای از کتاب ملکه مارگو اثر آلکساندر دوما

بریدۀ کتاب

صفحۀ 255

کشتن پروتستان‌ها همچنان ادامه داشت. گروهی از آنها کشته شده بودند و عده‌ای گریخته و بعضی هم پنهان شده بودند. گهگاه سر و صدایی می‌شد و در کوچه‌ای همهمه می‌پیچید و این زمانی بود که یک هوکنو را در آنجا پیدا کرده بودند. سپس در همان‌جا و در برابر مردم او را اعدام می‌کردند. از پی این کشتارها مردم شادی می‌کردند و جشن می‌گرفتند. کاتولیک‌ها هر روز از روز قبل جنایت پیشه‌تر می‌شدند و وحشیانه این بیچاره‌ها را بقتل می‌رساندند. شارل نهم از شکار هوكنوها لذت می‌برد و بیشتر از تماشای این شکار به وجد می‌آمد.

کشتن پروتستان‌ها همچنان ادامه داشت. گروهی از آنها کشته شده بودند و عده‌ای گریخته و بعضی هم پنهان شده بودند. گهگاه سر و صدایی می‌شد و در کوچه‌ای همهمه می‌پیچید و این زمانی بود که یک هوکنو را در آنجا پیدا کرده بودند. سپس در همان‌جا و در برابر مردم او را اعدام می‌کردند. از پی این کشتارها مردم شادی می‌کردند و جشن می‌گرفتند. کاتولیک‌ها هر روز از روز قبل جنایت پیشه‌تر می‌شدند و وحشیانه این بیچاره‌ها را بقتل می‌رساندند. شارل نهم از شکار هوكنوها لذت می‌برد و بیشتر از تماشای این شکار به وجد می‌آمد.

5

(0/1000)

نظرات

وای لاکس، غرش طوفانم همچین بود،همش کشتار و خون‌ریزی🫠
2

2

کلا تو کار کشت و کشتار همدیگه بودن 

1

🤌افسار گسیختگان
@f.kh 

2