بریدهای از کتاب آشنایی با قرآن (تفسیر سوره های صف، جمعه، منافقون و تغابن) اثر مرتضی مطهری
3 روز پیش
صفحۀ 35
اینکه عرض کردیم انسان نمیتواند اکتساب نکند، برای این است که هر نگاه انسان یک کسب است، هر سخن انسان یک کسب است، هر قدمی که انسان بردارد یک کسب است، یعنی تأثیرپذیری است. انسان به گونهای که در عالم قرار گرفته است و دائماً دارد نیروهای خود را مصرف میکند، نه این است که بگوید: من انرژی مصرف میکنم و اینقدر مصرف میکنم تا تمام شوم و بعد که تمام شدم یک صفر هستم؛ اینطور نیست. هر کاری انسان انجام دهد، چیزی داده است و چیزی گرفته است، منتها آن چیزی که میگیرد گاهی سعادت است و گاهی شقاوت. امروزیها اصطلاحی دارند به نام «اصل تأثیر متقابل» و حرف خوبی هم هست؛ البته در گذشته هم میگفتند ولی امروزه بیشتر روی آن تکیه میکنند. اصل تأثیر متقابل معنایش این است که در دنیا هیچ چیزی نیست که یک طرفه اثر بگذارد، همیشه تأثیرها دوطرفه است؛ و تازه اینها مدعی هستند که این تأثیر دوطرفه میان همه چیز با همه چیز است. میگویند نمیشود یک شئ در عالم وجود داشته باشد که فقط از اشیاء دیگر اثر بپذیرد و خودش روی اشیاء دیگر اثر نگذارد، یا روی اشیاء دیگر اثر بگذارد و اشیاء دیگر روی آن اثر نگذارند؛ تأثیر متقابل در کار است. درباره یک انسان هم این مطلب هست. ما با این عالم بیرونی همیشه در تأثیر متقابل هستیم، این عالم روی ما اثر میگذارد و ما روی آن اثر میگذاریم؛ نمیتوانیم خودمان را از قانون تأثیر متقابل بیرونبکشیم. منتها ما اگر مطابق هدایت و راهنماییای که به ما کردهاند عمل کنیم، معادل آن سرمایه و صدها برابر آن سرمایهای که دادهایم، از عالم و جهان برای سود و سعادت خودمان میگیریم. این معنای «هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» است. اما اگر بر اساس این برنامهای که خدای ما برای ما معین کرده است عمل نکنیم و به طور بلبشو راههای خودخواهانهای انتخاب کنیم، باز هم سرمایه را دادهایم و عوض آن را گرفتهایم ولی به جای اینکه این سرمایه را بدهیم و یک شئ مفید بگیریم، اشیائی برای خود گرفتهایم که همه جز مایههای عذاب و عقاب و مایههای ضرر و زیان برای ما هیچ چیز دیگری نیست و مانند این است که انسان پولش را خرج کند و مار و عقرب بخرد و بعد این مار و عقرب را در خانه خود رها کند. چنین فردی البته خرید و فروش کرده است، اما چه چیزی برای خود خریده است؟ موجبات آزار و موجبات عذاب. این به نظر عجیب میآید که در آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذینَ امَنوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» (شما را راهنمایی کنم به تجارتی که شما را از عذاب الیم برهاند) تجارت با عذاب چه ارتباطی دارد؟ ارتباطش این است که انسان دائماً در حال تجارت است، اگر این تجارتی را که خداوند بدان راهنمایی میکند انجام ندهد همیشه دارد یک تجارت دیگری انجام میدهد که نتیجه آن عذاب الیم است؛ شق سوم ندارد. شما الآن در اثر اینکه قبلًا به نوع دیگری تجارت و اکتساب میکردهاید، دچار عذاب الیم هستید، حال ما تجارت دیگری به شما پیشنهاد میکنیم تا شما را از عذاب الیمی که گرفتار آن هستید نجات دهیم.
اینکه عرض کردیم انسان نمیتواند اکتساب نکند، برای این است که هر نگاه انسان یک کسب است، هر سخن انسان یک کسب است، هر قدمی که انسان بردارد یک کسب است، یعنی تأثیرپذیری است. انسان به گونهای که در عالم قرار گرفته است و دائماً دارد نیروهای خود را مصرف میکند، نه این است که بگوید: من انرژی مصرف میکنم و اینقدر مصرف میکنم تا تمام شوم و بعد که تمام شدم یک صفر هستم؛ اینطور نیست. هر کاری انسان انجام دهد، چیزی داده است و چیزی گرفته است، منتها آن چیزی که میگیرد گاهی سعادت است و گاهی شقاوت. امروزیها اصطلاحی دارند به نام «اصل تأثیر متقابل» و حرف خوبی هم هست؛ البته در گذشته هم میگفتند ولی امروزه بیشتر روی آن تکیه میکنند. اصل تأثیر متقابل معنایش این است که در دنیا هیچ چیزی نیست که یک طرفه اثر بگذارد، همیشه تأثیرها دوطرفه است؛ و تازه اینها مدعی هستند که این تأثیر دوطرفه میان همه چیز با همه چیز است. میگویند نمیشود یک شئ در عالم وجود داشته باشد که فقط از اشیاء دیگر اثر بپذیرد و خودش روی اشیاء دیگر اثر نگذارد، یا روی اشیاء دیگر اثر بگذارد و اشیاء دیگر روی آن اثر نگذارند؛ تأثیر متقابل در کار است. درباره یک انسان هم این مطلب هست. ما با این عالم بیرونی همیشه در تأثیر متقابل هستیم، این عالم روی ما اثر میگذارد و ما روی آن اثر میگذاریم؛ نمیتوانیم خودمان را از قانون تأثیر متقابل بیرونبکشیم. منتها ما اگر مطابق هدایت و راهنماییای که به ما کردهاند عمل کنیم، معادل آن سرمایه و صدها برابر آن سرمایهای که دادهایم، از عالم و جهان برای سود و سعادت خودمان میگیریم. این معنای «هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» است. اما اگر بر اساس این برنامهای که خدای ما برای ما معین کرده است عمل نکنیم و به طور بلبشو راههای خودخواهانهای انتخاب کنیم، باز هم سرمایه را دادهایم و عوض آن را گرفتهایم ولی به جای اینکه این سرمایه را بدهیم و یک شئ مفید بگیریم، اشیائی برای خود گرفتهایم که همه جز مایههای عذاب و عقاب و مایههای ضرر و زیان برای ما هیچ چیز دیگری نیست و مانند این است که انسان پولش را خرج کند و مار و عقرب بخرد و بعد این مار و عقرب را در خانه خود رها کند. چنین فردی البته خرید و فروش کرده است، اما چه چیزی برای خود خریده است؟ موجبات آزار و موجبات عذاب. این به نظر عجیب میآید که در آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذینَ امَنوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکمْ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» (شما را راهنمایی کنم به تجارتی که شما را از عذاب الیم برهاند) تجارت با عذاب چه ارتباطی دارد؟ ارتباطش این است که انسان دائماً در حال تجارت است، اگر این تجارتی را که خداوند بدان راهنمایی میکند انجام ندهد همیشه دارد یک تجارت دیگری انجام میدهد که نتیجه آن عذاب الیم است؛ شق سوم ندارد. شما الآن در اثر اینکه قبلًا به نوع دیگری تجارت و اکتساب میکردهاید، دچار عذاب الیم هستید، حال ما تجارت دیگری به شما پیشنهاد میکنیم تا شما را از عذاب الیمی که گرفتار آن هستید نجات دهیم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.