بریدهای از کتاب آشنایی با قرآن (تفسیر سوره های طلاق، تحریم، ملک و قلم) اثر مرتضی مطهری
1404/1/5
صفحۀ 51
متکلمین اصطلاحی دارند، میگویند: «الْواجِباتُ الشَّرْعِیةُ الْطافٌ فِی الْواجِباتِ الْعَقْلِیة» یعنی چیزی را که شرع واجب کرده است یک لطف و یک راهنمایی است به چیزی که عقل آن را واجب میکند؛ یعنی چیزی است که اگر خود عقل انسان هم آن را کشف کند واجب میکند.
متکلمین اصطلاحی دارند، میگویند: «الْواجِباتُ الشَّرْعِیةُ الْطافٌ فِی الْواجِباتِ الْعَقْلِیة» یعنی چیزی را که شرع واجب کرده است یک لطف و یک راهنمایی است به چیزی که عقل آن را واجب میکند؛ یعنی چیزی است که اگر خود عقل انسان هم آن را کشف کند واجب میکند.
(0/1000)
نظرات
1404/1/8
یک تناظری حس میکنم بین «واجبات شرعی/عقلی» و «امرخدا/خواست خدا». یک بحثی در فرااخلاق مطرح هست تحت عنوان ماهیت خیر و الزام اخلاقی. تو کتابی که دربارهی رابرت آدامز خوندم و دربارهش هم یادداشتهایی نوشتم اشاره کردم که این بنده خدا معتقده که امر خدا «مقوم» خیر و خوبی نیست بلکه به نوعی حاکی و نشانه از خیره(این البته نکتهی اصلیم نیست و صرفا روشن کردن فضای بحثه). بعد دوباره اونجا بین امر خدا و خواست خدا هم تفکیک قائل میشه و میگه امر خدا اون چیزیه که مستقیما بیان میشه و خواست خدا اگرچه امر خدارو در بر میگیره اما خدا همهی خواستههاش رو هم بیان نکرده. حالا شباهتش با این کجاست؟ واجبات شرعی همون «امر خدا» هستن که اگر انجام بشن آدم به مرحلهی درک واجبات عقلی یا «خواست خدا» میرسه. البته نمیدونم این تناظری که حس کردم چقدر معتبره. در نظر اول به نظرم رسید شباهتهایی هست.
1
3
سمانه نظیری
1404/1/8
1