بریدۀ کتاب

دروازه مردگان؛ شب خندق
بریدۀ کتاب

صفحۀ 158

گاهی برای حرف زدن باید اختلاف سطح به وجود بیاید. همان‌طور که جریان الکتریسیته با اختلاف سطح به وجود می‌آید. مثل یک پارچ آب که باید خم بشود تا آب از آن جریان پیدا کند. آدم‌ها هم وقتی روبه‌روی هم قرار می‌گیرند، باید یکی برود کمی پایین‌تر و اجازه بدهد دیگری خم بشود طرفش، باید او را بکشد سمت خودش تا حرف‌هایش به جریان بیفتند. وگرنه ممکن است آن آدم هی پر بشود و پر بشود اما نتواند حرف بزند، تا جایی که یا حرف‌هایش برای همیشه بمیرند یا منفجر بشود و همین‌جوری حرف‌هایی بزند که هیچ ربطی به آنچه که می‌خواسته بگوید، ندارد.

گاهی برای حرف زدن باید اختلاف سطح به وجود بیاید. همان‌طور که جریان الکتریسیته با اختلاف سطح به وجود می‌آید. مثل یک پارچ آب که باید خم بشود تا آب از آن جریان پیدا کند. آدم‌ها هم وقتی روبه‌روی هم قرار می‌گیرند، باید یکی برود کمی پایین‌تر و اجازه بدهد دیگری خم بشود طرفش، باید او را بکشد سمت خودش تا حرف‌هایش به جریان بیفتند. وگرنه ممکن است آن آدم هی پر بشود و پر بشود اما نتواند حرف بزند، تا جایی که یا حرف‌هایش برای همیشه بمیرند یا منفجر بشود و همین‌جوری حرف‌هایی بزند که هیچ ربطی به آنچه که می‌خواسته بگوید، ندارد.

38

(0/1000)

نظرات

امین

امین

1402/11/10

الان که رسیدم اینجای کتاب، بهتر درکش کردم و دیدم توی قالب اون متن چقدر درسته واقعا. خیلی وقت‌ها حرف‌ها خودبه‌خود جاری نمی‌شن.

1