بریده‌ای از کتاب رستخیز: بیست و چهار روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم اثر حبیبه جعفریان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 104

《 برمی‌گردم مسجد. شب‌های عاشورا مردای این‌جا تا نزدیک صبح مراسم دارن. سینه‌زنی، چوب‌زنی، زنجیرزنی. منتظرم نمون دیر برمی‌گردم》 شبِ آخر، شبِ مرد‌ها بود.

《 برمی‌گردم مسجد. شب‌های عاشورا مردای این‌جا تا نزدیک صبح مراسم دارن. سینه‌زنی، چوب‌زنی، زنجیرزنی. منتظرم نمون دیر برمی‌گردم》 شبِ آخر، شبِ مرد‌ها بود.

27

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.