داستان هایی که محورشون عشق باشند رو نمی مونم ولی این کتابو بخاطر معرفی های زیادی که شد خوندم، و پشیمونم نیستم، نه بخاطر اینکه راجب اشنایی پدر و مادر و اون عشقیه که برای یه زندگی باید وجود داشته باشه ، خوندم و دوست داشتم بخاطر اینکه کتاب با هر داستان پدر به بچه اش بهم می گفت که ادما می تونن دیگه تو دنیای تو نباشن ولی با تو زندگی کنن حتی تو زمانی که تو تازه داری درموردش می فهمی، ادما حتی مردشون هم تاثیر میذاره.