بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ریحانه

@reyhan_hd

17 دنبال شده

25 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

ریحانه پسندید.
ریحانه پسندید.
ریحانه پسندید.
ریحانه پسندید.
ریحانه پسندید.
            نسیبه گفت  : «توی جنگ جنازه‌ی یه بچه رو دادم به مادرش. دستش نبود. مادرش جنازه‌یه دید. نشست رو خاکا. گفت بچه‌م غصه میخوره بی‌دست. فقط می‌گفت دستشه پیدا کن.  صورتش یادم نمی‌ره. چشماش هم. برگشتم سردخونه‌ی بیمارستان. یه دستی پیدا کردم. نمی‌دونستم مال کیه. پیچیدمش تو پارچه و بردم گذاشتم تو بغل مادرش. دستمه بوسید، جنازه‌شه برداشت رفت. فرداش که بیدار شدم صورتم ئی ‌طور بود.»
نوال نگاه کرد به صورت نسیبه. ماه‌گرفتگی‌اش انگار جای سیلی دستی خونی بود که به صورتش زده باشند. گفت«از جنگ نگو. باید جنگ یادم بره.»
-از متن کتاب-

قصه داستان شاید قصه‌ی همین «باید» است. مرد فرزند مرده‌ای که گمان می‌کند «باید» گذشته را پشت سر بگذارد و زنی که نمی‌تواند صداهای گذشته را نبیند، نشنود..
در جایی عاقله زنی به مرد می‌گوید  : « زن نباید ببینه بچه‌هاش مرده‌ن، خونه‌اش رمبیده، زمینش پوکیده. مردا برن زمینا بمونن. ما آدم نیستیم رسول. برده‌مون ته‌ته سیاهیه نشون‌مون دادن و آورده‌ن‌مون زمین. ما از جهنم برگشته‌یم. نگاه‌مون کن؛ ما مرده‌یم. »

قصه باور کردن این مرد و پذیرفتن این حقیقت زندگی‌اش است: که بعد از جنگ هیچ‌چیز به حالت قبلش بر نمی‌گردد.
پذیرفتن این حقیقت که نیمی از سال عفرا پیش عمران است و مادرش می‌گرید و پاییز و زمستان لاجرم سهم زندگان می‌شود.
          
ریحانه پسندید.
ریحانه پسندید.
            دقیقا یادم نیست هرس را کی خواندم. هرس کار دوم خانم نویسنده اثر که موفق هم از آب درآمده. به نظرم به کاری می گویند موفق که نویسنده با تکنیک و پیرنگ درست به هدفش برسد و خانم مرعشی این کار را انجام داده. درباره ی نوشتن و تکنیک کتاب، یادداشت های خوبی نوشته شده و من زیاده نگویم. منتهی یک چیزی را باید نسبت به کتاب بدانید تا تکلیفتان روشن شود‌‌‌. هرس سیاه است، به سیاهی چادر شخصیت زن داستان، نوال. غبارگرفته به اندازه ی گرد و خاکِ همیشگی خوزستان. به تعبیر من و خیلی ها کتاب ضدجنگ است. بیش از اندازه ضدجنگ. پس قرار نیست با یک اثر دفاع مقدس مواجه شوید. قرار نیست با قهرمان و  پیروزی و رشادت و شهادت مواجه شوید. کتاب بخشی از جنگ را روایت می کند، نه همه ی آن را. خانم مرعشی روی بخشی دست گذاشته که مخاطب مطمئن شود جنگ هیچ زیبایی ندارد. هر چند شاید با ذائقه ی من نسازد. با ذائقه ای که با پرداخت به قهرمان های جنگ تحمیلی و سلوکی که آوینی از جنگ  انتظار دارد.
اما شما کتاب را بردارید، بخوانید، همراهش شوید و از جنگ بیزار شوید.