Farhad Farhad دنبال کردن @mhsaeed عضویتمهر 1402 11 دنبال شده 9 دنبال کننده کتابدوست(59 کتاب)58امتیاز دنبال کردن0یادداشت57امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 59 کتاب در حال خواندن 11 کتاب خواهم خواند 8 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب Farhad 1404/6/5 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 26 صفحۀ 38 که چون عشق جای تهی کند، تهیگاه آن را مرگ میتواند پر کند یا نفرت؛ و بعضاً هر دو با هم. اما چگونه میتوانی نفرت داشته باشی از زلالی آی چشمه ساری من گوارای تو بود و ستوده تو و چنان چون یک آیین حیاتی قدیمی میستودیش. 0 2 Farhad 1404/4/16 طاعون آلبر کامو 4.1 103 صفحۀ 211 معلوم شد که فقر قویتر از ترس است 0 28 Farhad 1404/4/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 213 صفحۀ 48 من به اتاقم برگشتم، در اتاق را از تو چفت کردم و دراز کشیدم، اما نمی توانستم بخوابم فکر او آسوده ام نمیگذاشت. گفتم اگر پنجره را باز کنم و اگر آدمها مثل مه میتوانستند به هر جا سر بکشند، اگر، اگر مدام می آمد و می رفت. و آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر می شود و هیچ کاری هم نمی شود کرد. نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید.همین جوری دو تا نگاه در هم گره میخورد و آدم دیگر نمی تواند در بدن خودش زندگی کند، میخواهد پر بکشد. 0 4 Farhad 1404/4/11 طاعون آلبر کامو 4.1 103 صفحۀ 155 و من هم مانند آنان هستم. چه باید کرد! مرگ برای کسانی مثل من هیچ نیست. حادثهای است که به آنها حق میدهد. 1 31 Farhad 1402/7/27 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 176 صفحۀ 482 حقیقت خود نیز وهمی بیش نیست. وهمی که بی آن نمی توان زندگی کرد. 0 4 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.
Farhad Farhad دنبال کردن @mhsaeed عضویتمهر 1402 11 دنبال شده 9 دنبال کننده کتابدوست(59 کتاب)58امتیاز دنبال کردن0یادداشت57امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 59 کتاب در حال خواندن 11 کتاب خواهم خواند 8 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب Farhad 1404/6/5 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 26 صفحۀ 38 که چون عشق جای تهی کند، تهیگاه آن را مرگ میتواند پر کند یا نفرت؛ و بعضاً هر دو با هم. اما چگونه میتوانی نفرت داشته باشی از زلالی آی چشمه ساری من گوارای تو بود و ستوده تو و چنان چون یک آیین حیاتی قدیمی میستودیش. 0 2 Farhad 1404/4/16 طاعون آلبر کامو 4.1 103 صفحۀ 211 معلوم شد که فقر قویتر از ترس است 0 28 Farhad 1404/4/12 سال بلوا عباس معروفی 4.2 213 صفحۀ 48 من به اتاقم برگشتم، در اتاق را از تو چفت کردم و دراز کشیدم، اما نمی توانستم بخوابم فکر او آسوده ام نمیگذاشت. گفتم اگر پنجره را باز کنم و اگر آدمها مثل مه میتوانستند به هر جا سر بکشند، اگر، اگر مدام می آمد و می رفت. و آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر می شود و هیچ کاری هم نمی شود کرد. نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید.همین جوری دو تا نگاه در هم گره میخورد و آدم دیگر نمی تواند در بدن خودش زندگی کند، میخواهد پر بکشد. 0 4 Farhad 1404/4/11 طاعون آلبر کامو 4.1 103 صفحۀ 155 و من هم مانند آنان هستم. چه باید کرد! مرگ برای کسانی مثل من هیچ نیست. حادثهای است که به آنها حق میدهد. 1 31 Farhad 1402/7/27 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 176 صفحۀ 482 حقیقت خود نیز وهمی بیش نیست. وهمی که بی آن نمی توان زندگی کرد. 0 4 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.