همین الان تمومش کردم ولی هنوز قلبم تند میزنه؛
نجواگر پروانهها پسرتویزمین...
کتابی رازآلود که تا تمومش نکنی ذهنت درگیرشه؛
کتابی که از بعضی صفحاتش نفرتوخون میچکه...
بعضی جاها بدجوری دلم میخواست جیک و بغل کنم بهش بگم آروم باش پسرگلم:)
این کتاب و به کسانی که به کتابای جنایی علاقه دارن به شدت معرفی میکنم؛ فضای کتاب یک جوری شما رو جذب خودش میکنه که حتی وقتی کتاب میزاری زمین و شب آروم رو تختت دراز کشیدی احساس میکنی یکی داره پشت پنجره اسمت و نجوا میکنه...
《همیشه یادت باشه...اگه لای در باز باشه...توی یک چشم بهم زدن،نجواها توی گوشت حرف میزنن.》