آن روزها ایده ای در سر می پختیم و آن این که می توان در کمتر از یک هفته اهل قلم(قوی و متوسط) را جمع کرد و با جهتی خاص به انبوهی از داستانک رسید.
در این کتاب رجزخوانی کردیم و خطر شهیدسلیمانی را برای ترامپ و امریکا به رخ کشیدیم.
خیلی از عزیزان موفق اسمشان پای داستانک ها هست

به نظرم داستانک کار پهپادهای شاهد را در عرصه رسانه می‌کند؛ به شرطی که جهت‌دار، سریع و انبوه و مستمر باشد.
      

        الحمدلله بالاخره تعداد محدودی از فاطمیات چاپ شد
کاش این کتاب فقط کتاب نماند
سند میثاق زنان و مردان شود برای پیوستن به فاطمیات
کاش مرام نامه حساب شود برای هر کسی که میخواهد نور خدیجه و فاطمه و زینب و ام کلثوم علیهن السلام گسترش یابد . برای کسانی که یارگیری می کنند برای فاطمیات.
      

        بیست سال پیش این کتاب را خواندم
خیلی مختصر به معرفی ائمه شیعه علیهم السلام پرداخته است
ظاهرش خیلی ساده است اما گاهی به یک کتابخانه کتاب می ارزد
چون خواندن آن روش تحلیل تاریخ را می آموزد
نویسنده با یک گزاره مثلا اینکه «مرگ رسول خدا (ص)ناگهانی نبوده است» اثبات کرده که ایشان جانشین تعیین کرده است. 
باید بخوانیدش تا معجزه گزاره های بدیهی در تاریخ را بدانید
      

        همه چیز از پیدا شدن آن روایت شروع شد
روایتی که صاف و مستقیم رفته بود سراغ اصل مطلب
روایت از زبان رسول خدا(ص) بود و می خواست جایگاه فاطمه(س) را معرفی کند. مثل هیچ زاویه ای که تا به حال شنیده اید.
روایت این کار را با معرفی بانوانی که نام یا اشاره ای از آنها در قرآن وجود داشت به سرانجام رسانده بود
هر بانویی با یک خصلت ممتاز که خدا به او بخشیده بود و آنگاه خصلت فاطمه(س) که جامع همه آنها بود.
در این روایت حتی به دسته ای از زنان اشاره کرده بود که در قرآن مدح نشده اند. شاهکار بود و پاسخ به بسیاری از ذهنیت ها برداشت هایی که در اطراف زن مطرح است.
باور نمی کردم یعنی آن برحذر داشتن ها و آن نواقص و...صراحتا  به خاطر این دسته از زنان بوده نه همه آنها. دسته ای که شاید در زمانه ای اکثریت بوده باشند.
ما با این روایت نه فقط وصف فاطمه(س) و نه فقط تنوعی از شخصیت های متعدد بانوان، بلکه با مفهوم زن آشنا می شدیم.
حالا باید این روایت در قالب کتابی قابل استفاده در می آمد. کتابی که هسته اصلی آن شأن راهبردی داشت اما ما می خواستیم ظرفیت های هنری و ادبیش را به رخ بکشیم.
این همه بانو مثل شکل های مختلف ماه هستند که دارند لیلةالقدر را ترسیم می کنند. این پیرنگ خوبی است...
قرار شد خواهر بزرگوارم سرکار خانم قدسیه پایینی یک متن داستانی برای ورود به شخصیت ها بنویسد
بعد نوبت توضیح هر بانو با خصلت هایش بود و دست آخر زاویه نگاه به آن بانو با تمثیل اهله ماه...

اینکه ماه به شکل های مختلف دیده می شود، بر می گردد به مختصات جایی که تو در آنجا ایستاده ای.
اگر هلال اول است و اگر تربیع، یا تثلیث یا بدر کامل اگر هلال ثانی و تربیع و تثلیث ثانی است، همه به خاطر زاویه ای است که تو با حقیقت زن روبرو می شوی. درست شبیه تماشای نمای یک درخت بلند از طبقات مختلف آسمانخراش؛ اعجاب در این تصویرسازی وقتی است که یادت بیاید تو داری در مورد خصلت ها حرف می زنی!
      

        بعضی کتاب ها هستند که وقتی خوانده شوند، همه چیز غیر از قرآن و کلام اهل بیت علیهم السلام از چشمت می افتند و رنگ می بازند.
فرآیند شناسی حکمت که تجربه شیرین تألیفش در همراهی با استاد احمدرضا  اخوت و برادر عزیزم هانی چیت چیان  از یاد نمی رود، از آن جمله کتاب هاست.
حکمت در این کتاب بر اساس عرف قرآن تعریف شده
نه آن چیزی که ما انتظار داریم. یکجا به حیات طیبه و دین ارتباط پیدا می کند یکجا به بلوغ و یکجا به احکام و تفصیل.
در این کتاب جای آدم علیه السلام و انبیای اولوالعزم در زندگی ما معلوم شده است.
در این کتاب تمام ساعات روز از صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا، به عنوان یک الگوی طراحی برای زندگی  معرفی شده اند.
در این کتاب یاد می گیریم که بررسی یک حقیقت می تواند در مراتب ثبوت و اثبات و ظهور و بروز و عصاره و کارکرد(ابراز)تحلیل و تعریف شوند.
      

        نگارش این کتاب توفیقی بود که همراه استاد عزیز احمد رضا اخوت و خواهر گرامی سمیه افشار حاصل شد.
کم کم داریم می فهمیم که موثرترین روش جریانسازی و تمدن سازی  سندها هستند
سند می تواند با بایسته ها و نبایدهایش شیوه حکمرانی را مدیریت کند.
جنگ، جنگ سندهاست
این کتاب می گوید در میدان رسانه چگونه نگاه سندی به قرآن، می تواند غلبه بیافریند
      

        سالها بود که متوجه یک ظرفیت شده بودیم؛اینکه می توان یک سوره را محور یک اردو، یک همایش، یک مراسم و نمایشگاه و یک زندگی با جلوه های خاص آن سوره قرار داد.
می توانستیم یک داستان، متن ادبی، شعر، لوح(پوستر)، فیلم کوتاه، نماهنگ، اینستالیشن را با محوریت سوره ایجاد کنیم اما بلد نبودیم فرآیند اینکه چطور گزاره ها تبدیل به این محصولات می شوند را شرح بدهیم
این کتاب که مخاطبانش هنرمندان و نویسندگان بودند، تلاش کرد این فرآیند را ثبت و قابل دستیابی عمومی کند.
طرح حداقل ۵تای دیگر آماده است و آرزوی صدو چهارده کتاب برای صدو چهارده سوره به این سبک.
به هر حال یکی بهتر از هیچ است.
      

        زیاد دیده اید مسجدهایی را که در حالت نیمه ساخته قرار دارند یا رؤیای مدیرانش ساخت بنای جدید و آمفی تئاتر و چند دهنه مغازه و استخر و ..‌.
والبته چه بسا کار جدی و اساسی در آن تعطیل است تا ساختمان تکمیل شود...
لابد دیده اید نمونه های انگشت شماری که به رؤیای خود رسیده اند اما...
این کتاب کارش حل این مشکل است
مسجد در این کتاب تصویر روشنی دارد؛ امام دارد  
اگر بزرگ شد، اگر زیاد شد، اگر فعال شد، شبیه مسجد می ماند و البته چنین مسجدی تمدن ساز است.
      

        صدو چهارده پرچین الگوی یک مدل نگارش های موضوعی که نقشه اش، قرار بود ۱۱۴ سوره باشد(یک نگاه به نیازها یک نگاه به قرآن)
این مجلد تجربه شیرین و مشترک با برادرم ابوالفضل رفیع هاست
در کنار یک روایتگر کاربلد نشسته باشی و شبیه مجری کارشناس سوال کنی و او پاسخ بگوید....
ابوالفضل در مقدمه کتاب جدولی از یادمان های راهیان نور طراحی کرده که غوغاست...
آنجا گفته که چه سوره ای  و چه برنامه فرهنگی و چه روایتگری جواب می دهد و راهگشاست
متن کتاب هم با محوریت سوره فجر، گزاره هایی را که از یک نوجوان رزمنده می سازد ذکر کرده است(این قضاوت قاطعانه به خاطر سوره فجر است)
      

        این کتاب نانوشته های بسیاری دارد:
کسی که آن را میخواند احساس میکند سلاح قرآن و روایات چقدر کارآمد است
کسی که آن را می خواند احساس میکند که می تواند هر روایتی را نکته سنجانه ببیند
کسی که آن را می خواند با خطبه فدکیه احساس ارتباط می کند
کسی که آن را میخواند نوعی مزاج شناسی فرهنگی پیدا می کند؛ اینکه ابزارهای حرارت بخش، آرام کننده، طراوتبخش و جدی ساز کدامند و چگونه کار می کنند
      

        بیشتر کتاب های تاریخی دو اشکال دارند:
یکی نثر سخت یا نچسب
دیگری عاجز از تصویرگری تام و کامل
برای جبران این خلأ این کتاب نوشته شد
بیشتر مشق ساده نویسی می کردم
و هم می خواستم سیمای دلنشین مصطفی خواستنی ترین پیامبر را نقاشی کنم
قلم شکست...
      

        دلمان داشت می پوسید از کنایه هایی که هر روز حواله ولی فقیه می کردند؛ داشتیم دق می کردیم از سخت طی شدن روزهایی که تک تک آرمان هایمان را با هوچی گری زیر سؤال می بردند
اتاق ۲۶۳ دانشکده علوم (معروف به۲۲۴)نامه های نهج البلاغه را می خواندیم و اعتقاداتمان را مرور می کردیم. پاسخ دوباره به این سوال که چرا ما دلبسته حکومت اسلامی هستیم.
خدا رحمت کند خواهرم لیلا خانزاده
و حفظ کند خانم ها همدانی و حقیقت جوی
خیلی همراهی کردند
بیش از همه آن مرحومه که الان در سایه پدرش علی است
      

        به اتفاق استاد عزیزم آقای اخوت و برادرم جناب چیت چیان این کتاب را به رشته نگارش در آوردیم
این کتاب به درد کسانی میخورد که میخواهند زمین را آباد کنند، به شکلی که فرهنگ آباد باشد
به درد کسانی میخورد که  دوست دارند بدانند  قرآن با سرزمین ها و سرزمین جان ها چه می کند
نمی دانم چند نفرند و کجایند اما سلام بر ایشان