حسین حبیب زاده

حسین حبیب زاده

@hosein.habibzade

20 دنبال شده

32 دنبال کننده

            در حوالی فلسفه و جامعه شناسی
          

یادداشت‌ها

        آب شدن معشوق و جدا شدن او از تنت را می بینی، اما هر چه فریاد میزنی و تقلا میکنی بازهم از دستانت رها میشود. روزنامه آذربایجان جزء لاینفک ایران شرح این تراژدی است. این روزنامه روایت رنج نامه ایرانیان مقیم باکوست که در ابتدای قرن بیستم و تکاپوهای ملت سازی های دروغین سیاستمداران و روشنفکران قفقاز جنوبی که به دنبال تأسیس جمهوری آذربایجان بودند، مصرانه فریاد میزدند که این خاک خونین غریب، از طلوع ایران زمین تا حضیض ترکمنچای در آغوش مام میهن بوده است و این دسیسه های نوین سیاسی برای ایجاد یک ملت مصنوعی خیانت به تاریخ است. استاد رحیم رئیس نیا کلیه نسخه های موجود از این روزنامه را به همان سبک سیاق روزنامه ای با همان اندازه با یک مقدمه بسیار ارزشمند و جامع، تدوین کرده است. آذربایجان جزء لاینفک ایران ندای بلند و دردناک ایرانیانی بود که همچون فردی که در خواب، دستان بختک بر گلویش فشار میداد، صدای فریادهایش طنین بیرونی نیافت و شد آنچه که نباید میشد. خواندش تجربه ی سختی بود.
      

26

        تصور کنید وارد یک گاراژ متروکه میشوید و از زیر خروار خروار  اجناس قدیمی خاک خورده و تلنبار شده چیزی پیدا میکنید که به شدت ناشناخته اما ارزشی همتراز الماس دارد، محمد مالجو در این کتاب دقیقاً چنین کاری انجام داده است. وضعیت فلاکت بار و اسفناک آذربایجان در دوره پهلوی و کوچ گسترده مردم به سایر بلاد ایران زمین در این کتاب به صورت دردناکی تبیین شده است. در واقع این کتاب نشان میدهد چگونه امروزه ترکان آذربایجانی حضور پر تعدادی در تهران،کرج،مشهد،شیراز و... داشته اند و هنوز هم در این مکان ها هستند. مالجو برخی از نامه هایی که مردم برای رسیدگی به مشکلات خود خطاب به دولتمردان ارسال کرده بودند و همچنین دستوراتی که از دولت مرکزی به شهرهای آذربایجان داده شده بود را در این کتاب گنجانده است. این واقعه از آن جهت مهم است که برای اولین بار در تاریخ ایران زمین دولت مرکزی تلاش میکند تا برای بینوایان و فلاکت زده ها سیاست گذاری کند، عاملی که باعث میشود دولت مرکزی چنین تصمیمی بگیرد نه شورش یا مطالبه گری مردم بلکه وضعیت به شدت زجرآور و ترحم آمیز مهاجران آذربایجانی است که دولت برای حفظ آبرو و ساماندهی انبوهی از گدایانی که تردد در سطح شهر به ویژه تهران را سخت کرده بودند تلاش میکند سیاست هایی را برای بهبود وضعیت بکار گیرد که عمدتاً ناموفق هستند. مالجو این وضعیت را عاملیت منفعلانه مستمندان می نامند.
      

9

        اگر فکر می کنید که عرب ها و مغول ها علل بدبختی ایران بوده اند و شما را از آرمانشهر چندهزار سال پیش باستان جدا کرده اند و به حضیض ذلت فروبرده اند به احتمال زیاد شما در دام ناسیونالیسم بی جاساز گرفتار شده اید.در این کتاب رضا ضیا ابراهیمی بر روی یکی از مهم ترین و پربسامدترین تفکر حال حاضر ایران یعنی ناسیونالیسم بی جاساز نژادی بحث میکند. ناسیونالیسمی که به تأسی از کنت دو گوبینو و سایر دانشوران گفتمان نژادی، توسط افرادی نظیر آخوند زاده و میرزا تقی خان کرمانی و جلال الدین میرزا در ایران تئوریزه شده است. این عقیده  در واکنش به احساس حقارتی که در دوران قاجار نسبت به پیشرفت اروپا حس میشد به وجود آمده و با متون تخیلی نظیر متون دساتیری زرتشتی ممزوج شد و به عنوان یک ایدئولوژی نژادپرستانه درآمد. در این تفکر انسان ایرانی معاصر، از هویت اسلامی بیش از هزارساله خود جدا میشود(بی جا ساز میشود) و پرتاب میشود به آتلانتیسی به نام ایران باستان که از اروپای امروزی هم یا جلوتر بوده و یا اروپایی ها از آنها تقلید کرده اند!
در این روایت شما از برادران غربی خود (ملت آریا و نوردیک) جدا افتاده اید و عرب ها خون شما را مکیده اند و این عقب ماندگی شما از توسعه یوروسنتریک معلول همین سیطره است. ایران در این هزارسال سیطره اعراب و... هیچ دستاوردی نداشته(ابن سینا و زکریای رازی و فارابی و خوارزمی و... کشک هستند) و ما دچار انحطاط اخلاقی شده ایم.
این کتاب یکی از بهترین منابع برای افسانه زدایی از این توهمات معاصر است.
      

8

باشگاه‌ها

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.