«نازنین» اولین کتابی بود که از داستایوفسکی خواندم و ظرف یکی دو ساعت تمامش کردم. این اثر با شخصیتپردازی عمیق و چندبعدی، در به تصویر کشاندن پیچیدگیهای روانی و عاطفی شخصیتها موفق بوده که البتّه همین نقطهٔ تمایز کار های داستایوفسکی با دیگر نویسندگان است که باعث درخشش او شده.
ناتوانی و عجز مرد برای ابراز صحیح احساساتش، نه تنها خودش بلکه زن داستان را نیز در بحران عاطفی و روانی فرو میبرد. به زعم من، مرد ابتدا با هدف شروع بازی روانی ان دختر را به همسری گرفت و شاید اندکی هم عشق و دلسوزی. اما تروما هایی که مرد تجربه کرده بود باعث شد نتواند در ابراز عشقش موفق عمل کند. این مرد نبود که ظالم بود، بلکه زمانه ظالم بود.
به طور کلی و به عنوان اولین تجربه مطالعه آثار داستایوفسکی، «نازنین» برایم جالب بود و شوقم را برای خواندن کتاب های دیگرش افزایش داد.