بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

faeze borjalizade

@faeze_brj

12 دنبال شده

14 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                رمانی که نمیتوانی یک نفس پایش بنشینی. بغض ،خشم،تردید و شک امانت را میبرد و مجبور میشوی کتاب را کنار بگذاری،قدم بزنی،چندین بار نفس عمیق بکشی و بارها پیش می آید از خودت و حتی دیگران میپرسی: یعنی ماهم اینگونه ایم؟ اینقدر نمک به حرام؟اینقدر فراموشکار ؟یعنی ما هم ممکن است رنگ عوض کنیم؟آخر چطور می شود؟!...بعد هزاران البته و اما و اگر در ذهنت می آید که خیالت را تخت کند که بدانی جایگاهت خوب است و قائم، اما همان لحظه به این می اندیشی که شاید تمام نااهلان هم روزی همینقدر به خود و خوب بودنشان ایمان داشتن! و این داستان تکراری بهت و باور است تا پایان کتاب...
نویسنده با تمام ظرافت های ادبی و حفظ امانت در تاریخ شما را به نبرد با نفسانیات می کشاند، شما را در کشاکش حوادث تلخ و شیرین،در باریک ترین مرز میان ظلم و عدل،ایمان‌ و‌ کفر همراه میکند،هر آینه  از خود میپرسید اگر من بودم چه میکردم ؟!....و در پایان ما را با حقیقت تلخ بندگی ابلیس درون تنها میگذارد ...

و به راستی اینک ماییم و وحشت دنیای بی علی ....
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

faeze borjalizade پسندید.
            رمانی که نمیتوانی یک نفس پایش بنشینی. بغض ،خشم،تردید و شک امانت را میبرد و مجبور میشوی کتاب را کنار بگذاری،قدم بزنی،چندین بار نفس عمیق بکشی و بارها پیش می آید از خودت و حتی دیگران میپرسی: یعنی ماهم اینگونه ایم؟ اینقدر نمک به حرام؟اینقدر فراموشکار ؟یعنی ما هم ممکن است رنگ عوض کنیم؟آخر چطور می شود؟!...بعد هزاران البته و اما و اگر در ذهنت می آید که خیالت را تخت کند که بدانی جایگاهت خوب است و قائم، اما همان لحظه به این می اندیشی که شاید تمام نااهلان هم روزی همینقدر به خود و خوب بودنشان ایمان داشتن! و این داستان تکراری بهت و باور است تا پایان کتاب...
نویسنده با تمام ظرافت های ادبی و حفظ امانت در تاریخ شما را به نبرد با نفسانیات می کشاند، شما را در کشاکش حوادث تلخ و شیرین،در باریک ترین مرز میان ظلم و عدل،ایمان‌ و‌ کفر همراه میکند،هر آینه  از خود میپرسید اگر من بودم چه میکردم ؟!....و در پایان ما را با حقیقت تلخ بندگی ابلیس درون تنها میگذارد ...

و به راستی اینک ماییم و وحشت دنیای بی علی ....
          
faeze borjalizade پسندید.
faeze borjalizade پسندید.
            ...
"حکومت نظامی" یک رمان واقع‌گرایانه از 24 ساعت تجربه‌ زندگی کردن در زمان حکومت ژنرال پینوشه در شیلی است. خوسه دونوسو با تاباندن نور بر این 24 ساعت تجربه‌ی زیستن در دوران پینوشه را از دل تاریکی بیرون می‌کشد. چرا که تاریکی‌‌ِ حکومتِ پینوشه همه‌ی روزها و شب‌ها و سرنوشت‌ها و زیستن‌ها را هم‌راستا می‌کند و همه به مرز فروپاشی می‌رسند؛ شکست‌های پی‌در‌پی. ترسیم این تجربه جز از نگاه شخصی بیرون از ماجرا ممکن نیست. تنها با دور شدن از فاجعه و نگاه از بیرون است که می‌توان واقعیت فاجعه‌بار زیستن در شرایط استبداد و دیکتاتوری را فهمید. اما لازمه این دور شدن و فهمیدن این است که بدانی به چه می‌نگری؟ جنس تجربه و قواعد زیستن در آن سرزمین چیست و چه تاریخی بر آن رفته است. به همین خاطر نویسنده برای شرح این 24 ساعت از نگاه کسی داستان را روایت می‌کند که پس از سال‌ها تبعید به شیلی بازگشته است.
"حکومت نظامی" داستان تخریب روابط انسانی و خصوصی به وسیله سیاست است. در جایی از کتاب، جودیت، مبارز چپ و یکی از شخصیت‌های اصلی، از مانونگو ورا، همان خواننده‌ی تبعیدی بازگشته به شیلی، می‌پرسد چند دقیقه می‌توانیم بدون اشاره به سیاست حرف بزنیم؟ واقعا چند دقیقه بدون اشاره به این گه خالص می‌توانیم با هم گفتگو کنیم؟ از روزمره و احساسات و بودن خود حرف بزنیم. جنس و منش سیاست در دیکتاتوری‌ها این است که تمام ابعاد زندگی انسان‌ها را در بگیرد و مدام به همه‌ی ساحت‌های آن تجاوز کند، اما در عین‌حال امکان مشارکت در آن را نیز از آنها سلب کند. 
حکومت نظامی زنجیره‌ پیوسته‌ شکست و شکست است، از مانونگو ورا که در زندگی خصوصی خود و پیشه‌اش شکست خورده و از جودیت که در لحظه‌ انتقام از مردی که او را تحقیر جنسی کرده است، ناتوان می‌شود و نمی‌تواند گلوله را به هدف بزند تا لوپیتو که جز بدنی آمیخته با طردشدگی، شراب و دود نیست. از اختلافات مسخره بین نیروهای چپ که در مراسم خاک‌سپاری ماتیلده (همسر نرودا) نشان داده می‌شود تا بچه‌هایی که یکی زشت و ناقص‌الخلقه و دیگری که از شیلی فراری است. فسادها و تحقیرها و سازش‌های اجتناب‌پذیر با کثافات و لمپن‌های حکومتی، ترس و ارعاب و وحشت از حکومت نظامی همیشگی، همه نمایش شکست و ناامیدی است. خوسه دونوسو همه‌ی این‌ها را با تصویری که از 24 ساعت زندگی در سایه‌ی حکومت نظامی ترسیم می‌کند، نشان می‌دهد. شکست از پی شکست.
پایان کتاب ژست پیروزی، عصیان یا سرپیچی نیست، بلکه تداوم سرخوردگی و ناامیدی است. عنوان اصلی کتاب به اسپانیایی "ناامیدی" است. مترجم نسخه‌ فارسی، نام کتاب را با نسخه انگلیسی هماهنگ کرده است.

تیرماه ۱۴۰۰