آرش عاطفیآرش عاطفیدنبال کردن@arasheatefi1 دنبال شده5 دنبال کنندهکتابدوست(11 کتاب)0امتیازدنبال کردن 5یادداشت2امتیاز0لیستکتابخانهنمایش کتابخانهخواندهام11 کتابدر حال خواندن0 کتابخواهم خواند0 کتابیادداشتهاآرش عاطفیپیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 یک تجربهی زیسته که کِتاب میشود.. بعد از تجربه، نوشته میشود اما واژه ها کَم می آورند. 02آرش عاطفیپرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 یک لودر برایِ آوار کردنِ اندیشه هایِ پایه. 015آرش عاطفییادداشتهای زیرزمینی با چهارده تفسیرفیودور داستایفسکی4.024 یک رمان نیست.. یک طرزِ اندیشه است، یک آیینه روبه رویِ خودمان. 03آرش عاطفیجنایت و مکافاتفیودور داستایفسکی4.5106 مکافاتِ جنایت.. و جنجالِ با نظریهی هدفِ هِگِل. 02آرش عاطفیصد سال تنهاییگابریل گارسیا مارکز3.8106 نه چندان ساده.. برایِ بارِ دوم، قشنگ تر میتوان رابطه ها را فهمید از او هرچقدر بیشتر حرف بزنید، ارزششرا کمتر میکنید. 02باشگاههااین کاربر هنوز باشگاهی ندارد.چالشهااین کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.فعالیتهاآرش عاطفی پسندید.محمدمهدی فلاح یادداشت نوشت.1400/10/22اعتقاد بدون تعصبآنتون زایدرولد3.74 کتاب به یکی از مهم ترین مسائلی می پردازد که چندی است لاقل ذهن من رو به خودش مشغول کرده؛ یعنی اینکه در ضمن علم به نسبی بودن فرهنگ های مختلف و مشروع شدن آن با روبرویی با مسائل مهاجرین و ...، چگونه می توان برای صیانت از هویت (که شاید مهم ترین مسأله جوامع امروز است) از پایگاهی مطلق سخن به میان آورد. راه حل کتاب اخلاق است؛ راه حلی که مطلقا نمی توانم با آن همدل باشم. فارغ از اینکه اساساً تا چه میزان می توان دستاویز اخلاق شد، فرآیند استدلالی کتاب هم به نظر نامعتبر می رسد: در کتاب به صراحت از حداقلی اخلاقی به عنوان ذاتی بشری سخن به میان آورده می شود که به نظر ناموجه و غیرمعتبر است و بر همین سیاق است که در نهایت لیبرال دموکراسی به عنوان الگویی برای سیاستمیانهروی معرفی شده و از آن دفاع می شود. این سبک از سادهسازی مسأله رو شاید بشه به ژانری که کتاب در آن نوشته شده (یعنی مجموعه کتاب های تجربه و هنر زندگی که قصد نزدیک کردن فلسفه به زندگی هرروزه را دارد) تفسیر کرد و در نهایت با تسامح از کنار آن گذشت؛ ولی تعابیری در کتاب هست که با سبک نوشتاری برگر اساساً غیرهمخوان مینمود: عبارت های کتاب درباب مارکس و اصحاب «هرمنوتیک سوءظن» بیشتر شبیه گزیدهنویسی ژورنالیستی است که از هیچ عمقی برخوردار نیست. در عین حال نمیشه از نکات مفید ساده سازی مسأله هم غافل شد؛ در حالی که اساساً به نظر میرسه مشکل انسان های مقاوم دربرابر تأمل، صرفاً ثقیل بود متن ها نیست. 04آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج هاتیک نات هان3.51600آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29اعتقاد بدون تعصبآنتون زایدرولد3.7400آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه ترسلارس اسوندسن3.5800آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29هنر همیشه بر حق بودنآرتور شوپنهاور3.51200آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 یک تجربهی زیسته که کِتاب میشود.. بعد از تجربه، نوشته میشود اما واژه ها کَم می آورند. 02آرش عاطفی پسندید.داریوش صداقت یادداشت نوشت.1401/10/23پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 به شدت معتقدم اگه تمرین سکوت نکرده باشین و پیاده روی نکرده باشین(منظور از پیاده روی صرفا راه رفتن در بازار و پاساژ نیست بلکه پیاده روی جهت آرامش روحی) چیز زیادی از این کتاب دستگیرتون نمیشه، بعضی از کتابا باید به صورت فیزیکی هم تجربهشون کنی. من دورهای این کتاب رو خوندم که جفت مواردی که گفتم رو داشتم تمرین میکردم و چقد کتاب چسبید 017آرش عاطفی پسندید.ملیکا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/19پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 خیلی بیشتر به پیاده روی و سکوت علاقه مندم کرد و در کل خیلی دوسش داشتم. 02آرش عاطفی پسندید.نیکتا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/16پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 حین خوندش آرامش عجیبی درونم جریان داشت و البته حسرت و دلتنگی روزهایی که پیادهروی و پرسه زدن تو شهر و لمس برگهای درختان بخشی از زندگی هر روزهام بود و حالا نیست. 04آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.81300آرش عاطفی پسندید.سهیل خرسند یادداشت نوشت.1401/10/22قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 چرا خواندن این کتاب به من پیشنهاد شد؟! اصلا این کتاب چه ارتباطی با ساختار سیاسی کنونی ایران که گونهای نادر است و همچنین با جنبش تازه شکل گرفتهی «زن، زندگی و آزادی» دارد؟ پر واضحه در برخی زمانها، خواندن برخی کتابها سرعت میگیرند و بین خوانندهها دست به دست میشوند... مثلا در زمان شیوع همهگیری کرونا، خواندن کتابهایی از جمله «کوری» شدت گرفتند. در آغاز جنبش اخیر در ایران، خواندن کتابهایی در مورد شناخت دیکتاتور و دیکتاتوری، نحوهی مقابله و جنگیدن با شخص دیکتاتور و ساختاری که بنا کرده و ... کاملا طبیعی بوده و صدالبته امری عالی، چون شخصا معتقدم اگر ده بار دیگر نیز در ایران انقلاب سیاسی رخ دهد، نه زن به آزادی و برابری میرسد و نه خانوادهها به رفاه میٰرسند و کیفیت زندگی ارتقا مییابد. معتقدم این آمار از میزان تحصیلکردهها آماریست کاملا فریبنده... این تحصیلات و مدارکی که ما کیلویی اخذ کرده را بهتر است بیندازیم در کوزه و آبش را بخوریم. جامعهی کنونی ما عقیم و جاهل است و فاصلهی زیادی با پذیرش آزادی دارد. هیچ جامعهای را نمیتوان به زور به سوی آزادی هل داد. نمونهاش سالها دموکراسی نیمبندی که در افغانستان پدید آمد. پس از حملهی ایالات متحده امریکا به افغانستان، طالبان در هزاران سوراخ جا خوردند. دموکراسی جدید سالها افغانستان رو به جلو حرکت کرد و پس از خروج ایالات متحده امریکا، طالبان ظرف مدتی کوتاه مجددا قدرت را قبضه کرد. اگر این هل دادن مردم افغانستان به سوی دموکراسی و آزادی نتیجه بخش بود، مردم افغانستان تا آخرین نفر تا آخرین قطرهی خون ایستادگی میکردند مقابل طالبان، اما طالبان شهر به شهر مانور داد و بدون مقاومت به پایتخت رسید و ... . من در دورهی پهلوی زندگی نکردهام اما برای حس خفقان، سیاهی و فساد دوران پهلوی نیاز به این نیست که حتما زندگی کرده باشم. به نسبت جمعیت در آن دوران نفرات زیادی نه روشنفکر بلکه منورالفکر داشتیم که موتور پیشران انقلاب گردیده، تودهها را فعال و در نهایت انقلابی به راه انداختند که شاه فاسد را از کشور فراری دادند. به هیچوجه و تحت هیچشرایطی نمیتوانم سلطنتطلبهایی که مدح دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را میگویند تحمل کنم. اینکه پس از انقلاب، حکومت جدید مرزهای جدیدی در ابعاد فساد، کشتار مخالفین و زیر پا گذاشتن قوانین انسانی با تصویب قوانین دلخواه گشوده، باعث شده دورهی پهلوی گل و بلبل دیده شود، وگرنه دلیل نمیشود روی شاهِ فاسد و جنایتکار فراری سفید شود. از این بحث بگذرم که اگر بخواهم حرف بزنم تمامی ندارد... این کتاب از جمله کتابهاییست که با شروعش در یک استوری اینستاگرامی نوشتم: «این کتاب برای گروهی از خوانندهها سم است.» هنوز هم اعتقاد دارم سم کشندهای برای عدهایست. برای آن عده که با خواندن برخی جملات از قبیل جملات زیر: "رژیم در بند دروغهای خودش است... باید همهچیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند، باید حال را جعل کند، و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام میگذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگیرد و آزار قرار نمیدهد. باید وانمود کند از هیچچیز و هیجکس نمیترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمیکند." "ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداری نظام است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده... ستونی ساخته شده بر پایهی دروغها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند." "هیچوقت روشن نمیشود که آن قطرهی آخری که صبر مردم را لبریز میکند کی فرو خواهد افتاد، یا اصلا آن قطره چه خواهد بود. این دلیلیست که رژیم در واکنشی پیشگیرانه حتی کوچکترین تلاش برای اصلاح خود نمیکند و فقط سرکوب میکند." تشابهاتی در کشور ایران پیدا میکنند و فکر میکنند تمام، دیگر تمام و همه چیز را فهمیدند! اما این کتاب نه با ساختار ایران شباهت دارد و نه اصلا برای ایران نوشته شده. خواندن این کتاب برای من به مثابه اختراع مجدد چرخ بود و چیزی به من اضافه نکرد. مرور دانستههای هاول و جمعبندیاش را در کتاب خواندم. دانستههایی که خاصه برای بلوک خودش نگارش شده و نه توصیهها، نه راهکارها و نه قواعد بازیاش به درد جوامع شرقی نمیخورد. 320آرش عاطفی پسندید.پردیس یادداشت نوشت.1401/07/21قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 «باید از عقل و وجدان و مسئولیت شخصی دست کشید، چون یکی از جنبههای ضروری و اصلی این ایدئولوژی وانهادن عقل و وجدان خویش به مقام و مرجعی بالاتر است. اصل اساسی در اینجا این است که صاحب قدرت صاحب حقیقت هم هست.» ــ از متن کتاب 035آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 یک لودر برایِ آوار کردنِ اندیشه هایِ پایه. 015آرش عاطفی پسندید.کسری نژند یادداشت نوشت.1401/12/06پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 سلام به شما دوست عزیز اگر قصد خوندن این کتاب رو دارید پس صد در صد به فلسفه علاقه داشته اید که این کتاب تونسته شما رو به خودش جذب کنه. در این کتاب درباره موضوعات فلسفی پیچیده ای سخن گفته شده که واقعا فکر انسان رو به خودش مشغول میکنه و من به شخص از قسمت (خدا) واقعا خوشم اومد. از نحوه تحلیلش و نتیجه گیری های غیر منتظرش گرفته تا اثبات و یا رد برخی موضوع های خیلی مهم برای بشریت. 🤗😊 012آرش عاطفی پسندید.اسب یادداشت نوشت.1401/12/13پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 زندگیم به قبل و بعد از خوندن این کتاب تقسیم میشه. :)) فکر کنم دوم دبیرستان بودم. رفتم کتابفروشی مولی که زیاد دوسش نداشتم و کتاب رو که قبلاً معلم فلسهمون معرفی کرده بود برداشتم. یه آقایی هم که بغل دستم بود و یه کم تپل بود برگشت گفت که خیلی کتاب خوبیه و حتماً بخون و گفتم باشه چشم. و خوندم. و به نظرم در جای درستی از زندگیم سر و کلهش پیدا شد، و کمک کرد در ادامه دادن مسیری که انتخاب کرده بودم. 011آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29در ستایش بطالتبرتراند راسل3.91100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه تنهاییلارس اسوندسن4.12100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه تنهاییلارس اسوندسن4.12100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29اعترافلی یف نیکالایویچ تولستوی4.15000آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29یادداشتهای زیرزمینی با چهارده تفسیرفیودور داستایفسکی4.024 یک رمان نیست.. یک طرزِ اندیشه است، یک آیینه روبه رویِ خودمان. 03
آرش عاطفیآرش عاطفیدنبال کردن@arasheatefi1 دنبال شده5 دنبال کنندهکتابدوست(11 کتاب)0امتیازدنبال کردن 5یادداشت2امتیاز0لیستکتابخانهنمایش کتابخانهخواندهام11 کتابدر حال خواندن0 کتابخواهم خواند0 کتابیادداشتهاآرش عاطفیپیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 یک تجربهی زیسته که کِتاب میشود.. بعد از تجربه، نوشته میشود اما واژه ها کَم می آورند. 02آرش عاطفیپرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 یک لودر برایِ آوار کردنِ اندیشه هایِ پایه. 015آرش عاطفییادداشتهای زیرزمینی با چهارده تفسیرفیودور داستایفسکی4.024 یک رمان نیست.. یک طرزِ اندیشه است، یک آیینه روبه رویِ خودمان. 03آرش عاطفیجنایت و مکافاتفیودور داستایفسکی4.5106 مکافاتِ جنایت.. و جنجالِ با نظریهی هدفِ هِگِل. 02آرش عاطفیصد سال تنهاییگابریل گارسیا مارکز3.8106 نه چندان ساده.. برایِ بارِ دوم، قشنگ تر میتوان رابطه ها را فهمید از او هرچقدر بیشتر حرف بزنید، ارزششرا کمتر میکنید. 02باشگاههااین کاربر هنوز باشگاهی ندارد.چالشهااین کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.فعالیتهاآرش عاطفی پسندید.محمدمهدی فلاح یادداشت نوشت.1400/10/22اعتقاد بدون تعصبآنتون زایدرولد3.74 کتاب به یکی از مهم ترین مسائلی می پردازد که چندی است لاقل ذهن من رو به خودش مشغول کرده؛ یعنی اینکه در ضمن علم به نسبی بودن فرهنگ های مختلف و مشروع شدن آن با روبرویی با مسائل مهاجرین و ...، چگونه می توان برای صیانت از هویت (که شاید مهم ترین مسأله جوامع امروز است) از پایگاهی مطلق سخن به میان آورد. راه حل کتاب اخلاق است؛ راه حلی که مطلقا نمی توانم با آن همدل باشم. فارغ از اینکه اساساً تا چه میزان می توان دستاویز اخلاق شد، فرآیند استدلالی کتاب هم به نظر نامعتبر می رسد: در کتاب به صراحت از حداقلی اخلاقی به عنوان ذاتی بشری سخن به میان آورده می شود که به نظر ناموجه و غیرمعتبر است و بر همین سیاق است که در نهایت لیبرال دموکراسی به عنوان الگویی برای سیاستمیانهروی معرفی شده و از آن دفاع می شود. این سبک از سادهسازی مسأله رو شاید بشه به ژانری که کتاب در آن نوشته شده (یعنی مجموعه کتاب های تجربه و هنر زندگی که قصد نزدیک کردن فلسفه به زندگی هرروزه را دارد) تفسیر کرد و در نهایت با تسامح از کنار آن گذشت؛ ولی تعابیری در کتاب هست که با سبک نوشتاری برگر اساساً غیرهمخوان مینمود: عبارت های کتاب درباب مارکس و اصحاب «هرمنوتیک سوءظن» بیشتر شبیه گزیدهنویسی ژورنالیستی است که از هیچ عمقی برخوردار نیست. در عین حال نمیشه از نکات مفید ساده سازی مسأله هم غافل شد؛ در حالی که اساساً به نظر میرسه مشکل انسان های مقاوم دربرابر تأمل، صرفاً ثقیل بود متن ها نیست. 04آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج هاتیک نات هان3.51600آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29اعتقاد بدون تعصبآنتون زایدرولد3.7400آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه ترسلارس اسوندسن3.5800آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29هنر همیشه بر حق بودنآرتور شوپنهاور3.51200آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 یک تجربهی زیسته که کِتاب میشود.. بعد از تجربه، نوشته میشود اما واژه ها کَم می آورند. 02آرش عاطفی پسندید.داریوش صداقت یادداشت نوشت.1401/10/23پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 به شدت معتقدم اگه تمرین سکوت نکرده باشین و پیاده روی نکرده باشین(منظور از پیاده روی صرفا راه رفتن در بازار و پاساژ نیست بلکه پیاده روی جهت آرامش روحی) چیز زیادی از این کتاب دستگیرتون نمیشه، بعضی از کتابا باید به صورت فیزیکی هم تجربهشون کنی. من دورهای این کتاب رو خوندم که جفت مواردی که گفتم رو داشتم تمرین میکردم و چقد کتاب چسبید 017آرش عاطفی پسندید.ملیکا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/19پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 خیلی بیشتر به پیاده روی و سکوت علاقه مندم کرد و در کل خیلی دوسش داشتم. 02آرش عاطفی پسندید.نیکتا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/16پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 حین خوندش آرامش عجیبی درونم جریان داشت و البته حسرت و دلتنگی روزهایی که پیادهروی و پرسه زدن تو شهر و لمس برگهای درختان بخشی از زندگی هر روزهام بود و حالا نیست. 04آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.81300آرش عاطفی پسندید.سهیل خرسند یادداشت نوشت.1401/10/22قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 چرا خواندن این کتاب به من پیشنهاد شد؟! اصلا این کتاب چه ارتباطی با ساختار سیاسی کنونی ایران که گونهای نادر است و همچنین با جنبش تازه شکل گرفتهی «زن، زندگی و آزادی» دارد؟ پر واضحه در برخی زمانها، خواندن برخی کتابها سرعت میگیرند و بین خوانندهها دست به دست میشوند... مثلا در زمان شیوع همهگیری کرونا، خواندن کتابهایی از جمله «کوری» شدت گرفتند. در آغاز جنبش اخیر در ایران، خواندن کتابهایی در مورد شناخت دیکتاتور و دیکتاتوری، نحوهی مقابله و جنگیدن با شخص دیکتاتور و ساختاری که بنا کرده و ... کاملا طبیعی بوده و صدالبته امری عالی، چون شخصا معتقدم اگر ده بار دیگر نیز در ایران انقلاب سیاسی رخ دهد، نه زن به آزادی و برابری میرسد و نه خانوادهها به رفاه میٰرسند و کیفیت زندگی ارتقا مییابد. معتقدم این آمار از میزان تحصیلکردهها آماریست کاملا فریبنده... این تحصیلات و مدارکی که ما کیلویی اخذ کرده را بهتر است بیندازیم در کوزه و آبش را بخوریم. جامعهی کنونی ما عقیم و جاهل است و فاصلهی زیادی با پذیرش آزادی دارد. هیچ جامعهای را نمیتوان به زور به سوی آزادی هل داد. نمونهاش سالها دموکراسی نیمبندی که در افغانستان پدید آمد. پس از حملهی ایالات متحده امریکا به افغانستان، طالبان در هزاران سوراخ جا خوردند. دموکراسی جدید سالها افغانستان رو به جلو حرکت کرد و پس از خروج ایالات متحده امریکا، طالبان ظرف مدتی کوتاه مجددا قدرت را قبضه کرد. اگر این هل دادن مردم افغانستان به سوی دموکراسی و آزادی نتیجه بخش بود، مردم افغانستان تا آخرین نفر تا آخرین قطرهی خون ایستادگی میکردند مقابل طالبان، اما طالبان شهر به شهر مانور داد و بدون مقاومت به پایتخت رسید و ... . من در دورهی پهلوی زندگی نکردهام اما برای حس خفقان، سیاهی و فساد دوران پهلوی نیاز به این نیست که حتما زندگی کرده باشم. به نسبت جمعیت در آن دوران نفرات زیادی نه روشنفکر بلکه منورالفکر داشتیم که موتور پیشران انقلاب گردیده، تودهها را فعال و در نهایت انقلابی به راه انداختند که شاه فاسد را از کشور فراری دادند. به هیچوجه و تحت هیچشرایطی نمیتوانم سلطنتطلبهایی که مدح دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را میگویند تحمل کنم. اینکه پس از انقلاب، حکومت جدید مرزهای جدیدی در ابعاد فساد، کشتار مخالفین و زیر پا گذاشتن قوانین انسانی با تصویب قوانین دلخواه گشوده، باعث شده دورهی پهلوی گل و بلبل دیده شود، وگرنه دلیل نمیشود روی شاهِ فاسد و جنایتکار فراری سفید شود. از این بحث بگذرم که اگر بخواهم حرف بزنم تمامی ندارد... این کتاب از جمله کتابهاییست که با شروعش در یک استوری اینستاگرامی نوشتم: «این کتاب برای گروهی از خوانندهها سم است.» هنوز هم اعتقاد دارم سم کشندهای برای عدهایست. برای آن عده که با خواندن برخی جملات از قبیل جملات زیر: "رژیم در بند دروغهای خودش است... باید همهچیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند، باید حال را جعل کند، و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام میگذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگیرد و آزار قرار نمیدهد. باید وانمود کند از هیچچیز و هیجکس نمیترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمیکند." "ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداری نظام است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده... ستونی ساخته شده بر پایهی دروغها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند." "هیچوقت روشن نمیشود که آن قطرهی آخری که صبر مردم را لبریز میکند کی فرو خواهد افتاد، یا اصلا آن قطره چه خواهد بود. این دلیلیست که رژیم در واکنشی پیشگیرانه حتی کوچکترین تلاش برای اصلاح خود نمیکند و فقط سرکوب میکند." تشابهاتی در کشور ایران پیدا میکنند و فکر میکنند تمام، دیگر تمام و همه چیز را فهمیدند! اما این کتاب نه با ساختار ایران شباهت دارد و نه اصلا برای ایران نوشته شده. خواندن این کتاب برای من به مثابه اختراع مجدد چرخ بود و چیزی به من اضافه نکرد. مرور دانستههای هاول و جمعبندیاش را در کتاب خواندم. دانستههایی که خاصه برای بلوک خودش نگارش شده و نه توصیهها، نه راهکارها و نه قواعد بازیاش به درد جوامع شرقی نمیخورد. 320آرش عاطفی پسندید.پردیس یادداشت نوشت.1401/07/21قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 «باید از عقل و وجدان و مسئولیت شخصی دست کشید، چون یکی از جنبههای ضروری و اصلی این ایدئولوژی وانهادن عقل و وجدان خویش به مقام و مرجعی بالاتر است. اصل اساسی در اینجا این است که صاحب قدرت صاحب حقیقت هم هست.» ــ از متن کتاب 035آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 یک لودر برایِ آوار کردنِ اندیشه هایِ پایه. 015آرش عاطفی پسندید.کسری نژند یادداشت نوشت.1401/12/06پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 سلام به شما دوست عزیز اگر قصد خوندن این کتاب رو دارید پس صد در صد به فلسفه علاقه داشته اید که این کتاب تونسته شما رو به خودش جذب کنه. در این کتاب درباره موضوعات فلسفی پیچیده ای سخن گفته شده که واقعا فکر انسان رو به خودش مشغول میکنه و من به شخص از قسمت (خدا) واقعا خوشم اومد. از نحوه تحلیلش و نتیجه گیری های غیر منتظرش گرفته تا اثبات و یا رد برخی موضوع های خیلی مهم برای بشریت. 🤗😊 012آرش عاطفی پسندید.اسب یادداشت نوشت.1401/12/13پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 زندگیم به قبل و بعد از خوندن این کتاب تقسیم میشه. :)) فکر کنم دوم دبیرستان بودم. رفتم کتابفروشی مولی که زیاد دوسش نداشتم و کتاب رو که قبلاً معلم فلسهمون معرفی کرده بود برداشتم. یه آقایی هم که بغل دستم بود و یه کم تپل بود برگشت گفت که خیلی کتاب خوبیه و حتماً بخون و گفتم باشه چشم. و خوندم. و به نظرم در جای درستی از زندگیم سر و کلهش پیدا شد، و کمک کرد در ادامه دادن مسیری که انتخاب کرده بودم. 011آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29در ستایش بطالتبرتراند راسل3.91100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه تنهاییلارس اسوندسن4.12100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29فلسفه تنهاییلارس اسوندسن4.12100آرش عاطفی کتاب را تمام کرد.1402/01/29اعترافلی یف نیکالایویچ تولستوی4.15000آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29یادداشتهای زیرزمینی با چهارده تفسیرفیودور داستایفسکی4.024 یک رمان نیست.. یک طرزِ اندیشه است، یک آیینه روبه رویِ خودمان. 03
آرش عاطفی پسندید.محمدمهدی فلاح یادداشت نوشت.1400/10/22اعتقاد بدون تعصبآنتون زایدرولد3.74 کتاب به یکی از مهم ترین مسائلی می پردازد که چندی است لاقل ذهن من رو به خودش مشغول کرده؛ یعنی اینکه در ضمن علم به نسبی بودن فرهنگ های مختلف و مشروع شدن آن با روبرویی با مسائل مهاجرین و ...، چگونه می توان برای صیانت از هویت (که شاید مهم ترین مسأله جوامع امروز است) از پایگاهی مطلق سخن به میان آورد. راه حل کتاب اخلاق است؛ راه حلی که مطلقا نمی توانم با آن همدل باشم. فارغ از اینکه اساساً تا چه میزان می توان دستاویز اخلاق شد، فرآیند استدلالی کتاب هم به نظر نامعتبر می رسد: در کتاب به صراحت از حداقلی اخلاقی به عنوان ذاتی بشری سخن به میان آورده می شود که به نظر ناموجه و غیرمعتبر است و بر همین سیاق است که در نهایت لیبرال دموکراسی به عنوان الگویی برای سیاستمیانهروی معرفی شده و از آن دفاع می شود. این سبک از سادهسازی مسأله رو شاید بشه به ژانری که کتاب در آن نوشته شده (یعنی مجموعه کتاب های تجربه و هنر زندگی که قصد نزدیک کردن فلسفه به زندگی هرروزه را دارد) تفسیر کرد و در نهایت با تسامح از کنار آن گذشت؛ ولی تعابیری در کتاب هست که با سبک نوشتاری برگر اساساً غیرهمخوان مینمود: عبارت های کتاب درباب مارکس و اصحاب «هرمنوتیک سوءظن» بیشتر شبیه گزیدهنویسی ژورنالیستی است که از هیچ عمقی برخوردار نیست. در عین حال نمیشه از نکات مفید ساده سازی مسأله هم غافل شد؛ در حالی که اساساً به نظر میرسه مشکل انسان های مقاوم دربرابر تأمل، صرفاً ثقیل بود متن ها نیست. 04
آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 یک تجربهی زیسته که کِتاب میشود.. بعد از تجربه، نوشته میشود اما واژه ها کَم می آورند. 02
آرش عاطفی پسندید.داریوش صداقت یادداشت نوشت.1401/10/23پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 به شدت معتقدم اگه تمرین سکوت نکرده باشین و پیاده روی نکرده باشین(منظور از پیاده روی صرفا راه رفتن در بازار و پاساژ نیست بلکه پیاده روی جهت آرامش روحی) چیز زیادی از این کتاب دستگیرتون نمیشه، بعضی از کتابا باید به صورت فیزیکی هم تجربهشون کنی. من دورهای این کتاب رو خوندم که جفت مواردی که گفتم رو داشتم تمرین میکردم و چقد کتاب چسبید 017
آرش عاطفی پسندید.ملیکا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/19پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 خیلی بیشتر به پیاده روی و سکوت علاقه مندم کرد و در کل خیلی دوسش داشتم. 02
آرش عاطفی پسندید.نیکتا خرامان یادداشت نوشت.1401/12/16پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهوارلینگ کاگه3.813 حین خوندش آرامش عجیبی درونم جریان داشت و البته حسرت و دلتنگی روزهایی که پیادهروی و پرسه زدن تو شهر و لمس برگهای درختان بخشی از زندگی هر روزهام بود و حالا نیست. 04
آرش عاطفی پسندید.سهیل خرسند یادداشت نوشت.1401/10/22قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 چرا خواندن این کتاب به من پیشنهاد شد؟! اصلا این کتاب چه ارتباطی با ساختار سیاسی کنونی ایران که گونهای نادر است و همچنین با جنبش تازه شکل گرفتهی «زن، زندگی و آزادی» دارد؟ پر واضحه در برخی زمانها، خواندن برخی کتابها سرعت میگیرند و بین خوانندهها دست به دست میشوند... مثلا در زمان شیوع همهگیری کرونا، خواندن کتابهایی از جمله «کوری» شدت گرفتند. در آغاز جنبش اخیر در ایران، خواندن کتابهایی در مورد شناخت دیکتاتور و دیکتاتوری، نحوهی مقابله و جنگیدن با شخص دیکتاتور و ساختاری که بنا کرده و ... کاملا طبیعی بوده و صدالبته امری عالی، چون شخصا معتقدم اگر ده بار دیگر نیز در ایران انقلاب سیاسی رخ دهد، نه زن به آزادی و برابری میرسد و نه خانوادهها به رفاه میٰرسند و کیفیت زندگی ارتقا مییابد. معتقدم این آمار از میزان تحصیلکردهها آماریست کاملا فریبنده... این تحصیلات و مدارکی که ما کیلویی اخذ کرده را بهتر است بیندازیم در کوزه و آبش را بخوریم. جامعهی کنونی ما عقیم و جاهل است و فاصلهی زیادی با پذیرش آزادی دارد. هیچ جامعهای را نمیتوان به زور به سوی آزادی هل داد. نمونهاش سالها دموکراسی نیمبندی که در افغانستان پدید آمد. پس از حملهی ایالات متحده امریکا به افغانستان، طالبان در هزاران سوراخ جا خوردند. دموکراسی جدید سالها افغانستان رو به جلو حرکت کرد و پس از خروج ایالات متحده امریکا، طالبان ظرف مدتی کوتاه مجددا قدرت را قبضه کرد. اگر این هل دادن مردم افغانستان به سوی دموکراسی و آزادی نتیجه بخش بود، مردم افغانستان تا آخرین نفر تا آخرین قطرهی خون ایستادگی میکردند مقابل طالبان، اما طالبان شهر به شهر مانور داد و بدون مقاومت به پایتخت رسید و ... . من در دورهی پهلوی زندگی نکردهام اما برای حس خفقان، سیاهی و فساد دوران پهلوی نیاز به این نیست که حتما زندگی کرده باشم. به نسبت جمعیت در آن دوران نفرات زیادی نه روشنفکر بلکه منورالفکر داشتیم که موتور پیشران انقلاب گردیده، تودهها را فعال و در نهایت انقلابی به راه انداختند که شاه فاسد را از کشور فراری دادند. به هیچوجه و تحت هیچشرایطی نمیتوانم سلطنتطلبهایی که مدح دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را میگویند تحمل کنم. اینکه پس از انقلاب، حکومت جدید مرزهای جدیدی در ابعاد فساد، کشتار مخالفین و زیر پا گذاشتن قوانین انسانی با تصویب قوانین دلخواه گشوده، باعث شده دورهی پهلوی گل و بلبل دیده شود، وگرنه دلیل نمیشود روی شاهِ فاسد و جنایتکار فراری سفید شود. از این بحث بگذرم که اگر بخواهم حرف بزنم تمامی ندارد... این کتاب از جمله کتابهاییست که با شروعش در یک استوری اینستاگرامی نوشتم: «این کتاب برای گروهی از خوانندهها سم است.» هنوز هم اعتقاد دارم سم کشندهای برای عدهایست. برای آن عده که با خواندن برخی جملات از قبیل جملات زیر: "رژیم در بند دروغهای خودش است... باید همهچیز را جعل کند و وارونه جلوه دهد. باید گذشته را جعل کند، باید حال را جعل کند، و باید آینده را هم جعل کند. باید آمارها را جعل کند. باید منکر این شود که یک دستگاه امنیتی فراگیر، غیرپاسخگو و خودسر دارد. باید وانمود کند به حقوق بشر احترام میگذارد و باید وانمود کند کسی را مورد پیگیرد و آزار قرار نمیدهد. باید وانمود کند از هیچچیز و هیجکس نمیترسد. باید وانمود کند در هیچ موردی وانمود نمیکند." "ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداری نظام است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده... ستونی ساخته شده بر پایهی دروغها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند." "هیچوقت روشن نمیشود که آن قطرهی آخری که صبر مردم را لبریز میکند کی فرو خواهد افتاد، یا اصلا آن قطره چه خواهد بود. این دلیلیست که رژیم در واکنشی پیشگیرانه حتی کوچکترین تلاش برای اصلاح خود نمیکند و فقط سرکوب میکند." تشابهاتی در کشور ایران پیدا میکنند و فکر میکنند تمام، دیگر تمام و همه چیز را فهمیدند! اما این کتاب نه با ساختار ایران شباهت دارد و نه اصلا برای ایران نوشته شده. خواندن این کتاب برای من به مثابه اختراع مجدد چرخ بود و چیزی به من اضافه نکرد. مرور دانستههای هاول و جمعبندیاش را در کتاب خواندم. دانستههایی که خاصه برای بلوک خودش نگارش شده و نه توصیهها، نه راهکارها و نه قواعد بازیاش به درد جوامع شرقی نمیخورد. 320
آرش عاطفی پسندید.پردیس یادداشت نوشت.1401/07/21قدرت بیقدرتانواتسلاف هاول3.815 «باید از عقل و وجدان و مسئولیت شخصی دست کشید، چون یکی از جنبههای ضروری و اصلی این ایدئولوژی وانهادن عقل و وجدان خویش به مقام و مرجعی بالاتر است. اصل اساسی در اینجا این است که صاحب قدرت صاحب حقیقت هم هست.» ــ از متن کتاب 035
آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 یک لودر برایِ آوار کردنِ اندیشه هایِ پایه. 015
آرش عاطفی پسندید.کسری نژند یادداشت نوشت.1401/12/06پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 سلام به شما دوست عزیز اگر قصد خوندن این کتاب رو دارید پس صد در صد به فلسفه علاقه داشته اید که این کتاب تونسته شما رو به خودش جذب کنه. در این کتاب درباره موضوعات فلسفی پیچیده ای سخن گفته شده که واقعا فکر انسان رو به خودش مشغول میکنه و من به شخص از قسمت (خدا) واقعا خوشم اومد. از نحوه تحلیلش و نتیجه گیری های غیر منتظرش گرفته تا اثبات و یا رد برخی موضوع های خیلی مهم برای بشریت. 🤗😊 012
آرش عاطفی پسندید.اسب یادداشت نوشت.1401/12/13پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است: درآمدی بر فلسفهدنیل کلاک4.16 زندگیم به قبل و بعد از خوندن این کتاب تقسیم میشه. :)) فکر کنم دوم دبیرستان بودم. رفتم کتابفروشی مولی که زیاد دوسش نداشتم و کتاب رو که قبلاً معلم فلسهمون معرفی کرده بود برداشتم. یه آقایی هم که بغل دستم بود و یه کم تپل بود برگشت گفت که خیلی کتاب خوبیه و حتماً بخون و گفتم باشه چشم. و خوندم. و به نظرم در جای درستی از زندگیم سر و کلهش پیدا شد، و کمک کرد در ادامه دادن مسیری که انتخاب کرده بودم. 011
آرش عاطفی یادداشت نوشت.1402/01/29یادداشتهای زیرزمینی با چهارده تفسیرفیودور داستایفسکی4.024 یک رمان نیست.. یک طرزِ اندیشه است، یک آیینه روبه رویِ خودمان. 03