جدا از داستان معمایی، جنایی و فلسفی کتاب،
چند چیز برام جالب بود:
شباهت و تفاوت های دین مسیحیت ولو به همین صورت تحریف شده با دین اسلام :
۱. تعداد جانشینان و حواریون حضرت عیسی علیه السلام ۱۲ تاست، دقیقا همان تعداد نقباء و نمایندگان بنی اسرائیل که حضرت موسی علیه السلام انتخاب کرد، و دقیقا همان تعداد جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یعنی ۱۲ عدد (دوازده امام معصوم) که در روایتهای متعدد به این تساوی اشاره شده است. (صفحه ۷۵۰ و ۵۶۷)
۲. باور به منجی و دشمن او یعنی دجال:(ص۶۷۲)
با این تفاوت که مسیحیها مصداق منجی را حضرت مسیح میدانند اما ما حضرت مهدی عجل الله فرجه را منجی میدانیم که حضرت مسیح نیز پشت سر حضرت و به عنوان یار او، ظهور و قیام میکند.
۳. گسترش فساد و ظلم در عالم و سقوط سوریه قبل از ظهور (صفحه ۶۷۸)
۳. دعوت و تشویق به محبت، علم آموزی و اخلاق نیک و دوری از شهوات و رذائل اخلاقی (البته با گستره خیلی بیشتر، کاملتر و منطقی تر در دین اسلام)
۴. نماز های چند گانه(نماز بام، نماز پیشین، نماز شامگاه، نماز پسین،، نماز ستایش)
۵. پرداخت عشریه (نصف خمس میشود همان یک دهم) البته با تفاوت هایی در استفاده از آن.(ص۶۴۶)
۶. بحث و اختلاف در اینکه نظر دین نسبت به فقر و ثروت چیست، آیا راهب، روحانی و به صورت کلی مؤمن، باید فقیرانه زندگی کند یا ثروتمندانه؟!
با این تفاوت که اختلاف در مسیحیت، خیلی جدی است در حد کفر و ارتداد
اما در اسلام نه، صرفا به عنوان کمال و انتخاب بهتر است، جدا از اینکه اسلام، گدایی و بیکاری را به شدت، بد میداند بر خلاف مسیحیت تحریف شده که کمال راهب میداند.(ص۶۴۶)
البته چندین تفاوت مهم در کتاب دیده میشود، نگاه خیلی پستی که مسیحیت تحریف شده به زن دارد بر خلاف اسلام در کمال و انسانیت و بندگی، فرقی بین زن و مرد نمیگذارد هرچند زن و مرد را از نظر هوش و احساس متفاوت و مکمل همدیگر هستند میداند.(ص ۴۲۴ و ۴۲۵)
مسیحیت تحریف شده، شکنجه مجرم برای گرفتن اطلاعات را جایز میداند بر خلاف اسلام که اجازه حتی توهین و زدن یک سیلی، بیش از مجازات جرم او را جایز نمیداند و اگر زندانبان مثلا، مجرم را سیلی بزند، مجرم حق قصاص دارد.(ص۶۵۲-۶۴۹)
محبت افراطی و خلاف عقل در مسیحیت تحریف شده
در انجیل متی-به دروغ، آمده است که- حضرت عیسی مسیح به پیروان خود میگوید: "اگر کسی به گونه راست تو سیلی زد، گونه دیگر را نیز به او بگردان."
بله اسلام هم میگوید جواب بدی را با خوبی بده اما اجازه نمیدهد که تو برای ظالم، راه ظلم را هموار کنی.
یعنی نه خود ظالم باش و نه تا جایی که میتوانی اجازه بده دیگران به تو ظلم کنند.