حدس زدن معماش راحت بود. ولی اینکه تونسته بود یک شب رو به شکل یک کتاب در بیاره و کش بده جالب بود. روند داستان اصلا کسل کننده نبود. حداقل برای من. در کل خوب بود.
      

        بنظر من از بخش دی خیلی بهتر بودش. و دوباره باز خیانت رو نشون میده. و وقتی می فهمید که کلودیا واسه چی آنقدر دنبال کویین بود شوکه میشید. با خودتون میگین چطور یه خواهر میتونه اینطوری باشه؟
      

        آخرای کتاب از شدت مزخرف بودن شخصیت نات شوکه میشید. راستش از خوندن این کتاب پشیمون شدم‌. و خب اصلا بنظرم ارزش خوندن نداره. فقط مثل همیشه بهمون خیانت رو نشون میده. 
      

        جمله ی اول کتاب رو که میخونین فکر می کنین با یه کتاب خوبی رو به رو هستید. کتاب بدی نبود. ترجمه ی کامل و خوبی هم داشت. و اگه نظر من رو بخواید مال ویدا بهتره.
شخصیت الساندرا خیلی قوی و رک بود. این چیزی بود که خیلی درباره اش دوست داشتم. متفاوت از بقیه. بعضی ها ممکنه از روابط بزرگسالانه اش خوششون نیاد که یه چیز سلیقیه. پایانش هم خیلی سریع اتفاق افتاد انگار که نویسنده میخواست زود تمومش کنه. در کل اگه به کتاب های عاشقانه علاقه دارین بخونیدش. ارزش یه بار خوندن رو داره.
      

        بنظرم کتاب خیلی خوبی بود. البته که فقط جلد اولش رو خوندم اما به زودی جلد دوم و سومش را هم میخونم.
آدلینا شخصیتی بی نقص نبود برخلاف بیشتر کتاب ها. اون فکر می کرد همه دارن ازش استفاده می کنن اما در آخر فهمید که خواهرش تنها کسی بود که بدون هیچ هدفی کنارش موند و این بنظرم دوست داشتنی بود. در آخر کتاب هم یه سری صحبت های مری لوئه‌ که میگه آدلینا اول یه شخصیت فرعی بوده. اما بعدش اون رو  شخصیت اصلی و منفی داستان کرد. صحبت هاش جالب بودن واسم. روند داستان برای من کند نبود و خیلی هم خوب بود. ترجمه ی ادبیش اولش یه خورده اذیتم می کرد ولی بعدش حل شد. در کل همه چیزش خوب بود.