بسم رب الحسن (علیه السلام)
تولستوی دوست دارد تاریخ بگوید، پند دهد، اخلاق ها و مسلک ها را نقد کند و اصلاحات اجتماعی راه بیندازد. شخصیت های داستان های تولستوی واقعی و قابل پذیرشند و مجموع این دو داستان های کاملا واقعی و نزدیک به زندگی انسان ها را خلق میکند.
در این کتاب تولستوی به قدرت غولی به نام شهوت و درگیری این موجود خبیث با انسانی قوی که دوست دارد برای خانواده و زندگیاش بجنگد را به نثر درآورده است. نکته جالب دیگر این کتاب فراز و نشیب این درگیری است که به خوبی تولستوی از پس آن برآمده است.
واقعا در حین کتاب همواره این جمله استاد علی صفایی رو با خودم مرور میکردم «ما همه فرعونیم، مصرهایمان کوچک و بزرگ می شود.»
در بخشی از کتاب میخوانیم :«و به راستی اگر یوگنی اورتنیف را هنگام ارتکاب این جنایت دیوانه بشماریم همه مردم را باید دیوانه بدانیم. و دیوانهتر از همه بیتردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را میبینند که در خود نمیبیند.»