مالوی، کتابی کمتر از ۳۰۰ صفحه بود که خوندنش برای من حدود یک ماه طول کشید.
کتابی که از خوندنش لذت بردم و تجربه متفاوتی رو برای من رقم زد. خوانش این کتاب، تفکر و صبر زیادی رو میطلبه و سختخوانه.
اول نظر بدون سوگیری خودم رو میگم که این کتاب واقعا در سبک خودش شاهکار به حساب میاد و از دو بخش تشکیل شده، در بخش اول کتاب حدود ۱۳۰ صفحه به روایت داستان مالوی پرداخته میشه که بسیار سختخوانه و ترجیحا باید پیوسته خوانده بشه.
بخش دوم کتاب، داستان موران، کسی که مسئولیت پیدا کردن مالوی رو به عهده میگیره، نثر روانتری داره و اتفاقاتش باعث میشه بخش اول معنای بیشتری پیدا کنه.
بدون درک نمادهای کتاب، با داستان نسبتا سادهای رو به رو میشید ولی بکت بهترین نوع نمادپردازی رو در نوشتن این کتاب به کار برده و پوچگرایی خودش رو با نمادهای مذهبی ترکیب کرده.
برداشت بنده در نهایت این بود که مالوی، همان موران بخش دوم بود که در نهایت اتفاقات، هویت خودش رو فراموش میکنه و در اثر زوال جسم و عقلش، به حال و روز مالویِ بخش اول میافته.
در نهایت، با همه احترامی که به این کتاب و داستان قائل هستم، کمی از سلیقه شخصی بنده دور بود و نیمه اول کتاب رو به سختی و با زحمت تمام کردم که به خاطر همین، امتیاز کامل ندادم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.