بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

حنانه عابدینی

@H.abedini

61 دنبال شده

57 دنبال کننده

                      هیچ اگر سایه پذیرد من همان سایه هیچم ...
[محصل فلسفه]
                    

یادداشت‌ها

                به نام خدا

۱. اگه دینداری رو یه حقیقت چند لایه بدونیم، ظاهرش مقید بودن به احکام و باید و نبایدهای شرعیه. اما لایه دوم که عمل کردن بهش واقعا سخته و ایمان درست و حسابی میخواد،اون بخشیه که تو باید خودتو بسپری دست خدا و مطمئن باشی دستت رو میگیره و وسط راه تنهات نمیگذاره.

۲. این کتاب، ماجرای زندگی آدمیه که خودش رو محصور در لایه  سطحی نکرده و تونسته به عمق دین دست پیدا کنه. 
راوی کتاب، حقیقتا اعتقاد داشته که اگه درجهت رضایت خدا قدم برداری، خدا هم راه خروج رو بهت نشون میده. به خاطر همین، هرجا فکر میکرده کاری درسته و باید انجام بشه، دست دست نمی‌کرده و بدون ترس از شکست، وارد میدون می‌شده.

۳. با این توضیحاتی که دادم شاید فکر کنید کتاب، درباره زندگی یکی از شهدا یا علمای مشهوره، اما نه! 
داستان، ماجرای زندگی یه آدم معمولی مثل خودمونه که از صفر شروع کرده و در نهایت تونسته یکی از پیشرفته ترین شرکت‌های دانش بنیان تجهیزات پزشکی رو راه بندازه!

۴. در آخر خوندن این کتاب به چه کسایی پیشنهاد میشه؟
_همه افرادی که دنبال یه کتاب انگیزشی با مبانی درست می‌گردن.
_همه کسایی که فکر میکنن توی این مملکت نمیشه هیچ کاری کرد و راه برای پیشرفت بسته ست.
_همه آدمایی که به خاطر ترس از موانع احتمالی طول مسیر، معطل میکنن و و وارد اون مسیری که میدونن درسته نمیشن.
_همه بچه مذهبی هایی که مهندسی خوندن اما به اشتباه فکر میکنن توی این  مسیر نمیشه کار خدایی انجام داد و برای همین تغییر مسیر میدن به سمت حوزه...


        
                به نام خدا

۱. توی این سالها کتاب از امیرخانی زیاد خوندم. یادمه "رهش" که منتشر شد، جزو اولین نفراتی بودم که خریدمش. فکر کنم فقط دو، سه تا کتاب خونده نشده ازش دارم که یکیش نشت نشا بود! 
نمیدونم چرا باوجود اینکه کتاب رو توی خونه داشتم، هیچ وقت رغبتم نکشیده بود بخونمش. بالاخره دیدم یه نفر یادداشتی درباره این کتاب منتشر کرده و گفته برای هر دانشجویی خوندن این کتاب واجبه. این شد که تصمیم گرفتم بزارمش جزو کتابایی که قراره خونده بشن.

۲. وقتی کتاب رو شروع کردم، بی نهایت لذت بردم. دلم برای قلم امیرخانی تنگ شده بود. نثر کتاب بعضی جاها  یه طنز لطيف و نهفته ای داره که دنبال کردن موضوع جدی و خشک کتاب رو برای آدم  لذت بخش میکنه.

۳. ایده کتاب به طور کلی این بود: علت تمایل جامعه نخبگانی به مهاجرت اینه که دروسی که توی دانشگاه های ما تدریس میشه، در راستای پاسخ به نیازهای جامعه ما تولید نشده و به درد حل معضلات کشور نمیخوره.
برای همین دانشجوی ما میبینه چیزهایی که توی دانشگاه یادگرفته، هیچ جای این مملکت کاربرد نداره و تصمیم میگیره بره به کشوری که بتونه اونجا ثمره این همه سال درس خوندنش رو عملی کنه

۴. راه حل این مشکل اینه که علم بومی رو جایگزین علم ترجمه ای کنیم تا آدم تحصیل کرده جامعه ما، بتونه مشکلات کشور خودش رو حل کنه نه مشکلات ممالک دیگه رو!
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

واقعا اینکه دارم تاریخ رو می‌فهمم، آن هم با یک نخ تسبیح روایی، واقعا برایم جذاب است. ولی خودمونیم، دم علی‌ بندری زیادی گرم که کاری کرده تو ارجاعات تاریخی این متن، آی ام بلک بورد نباشم😁

آشنایی با کانتایمانوئل کانتکانت

سیر خوانش فلسفه نقادی کانت

14 کتاب

تابستان سال 1401 حدود سه ماه درگیر کانت بودم که چه درگیری شیرینی هم بود. در یک سیری سعی کردم مسائل اصلی کانت را بفهمم. پر واضح است سه نقد اصلی را کامل متن خوانی نکردم ( چه کار یک عمر است و نه چند ماه ) بلکه به فقراتی اکتفا کردم و به جایش بیشتر رجوعم به شرح‌های دست اول بود. در کنار شرح‌ها بار اصلی آموزشم را دو استاد بزرگوار یعنی دکتر شاهد طباطبایی و دکتر اصغر واعظی بر دوش کشیدند. . سمت فلاسفه‌های بزرگ بدون استاد نباید رفت. فوکو و دریدا را میشود بدون استاد خواند اما ارسطو، کانت، صدرا و ... را اصلا. کانت خواندن یکسری مقدمات دارد. باید فلسفه راسیونالیسم یعنی دکارت و ولف را دانست. همچنین فلسفه آمپریسیسم مانند لاک، بارکلی و مخصوصا هیوم را. در کنار همه اینها فلسفه طبیعی یعنی کوپرنیک و نیوتون بسیار واجب‌اند. برای نقد عقل عملی هم دانستن روسو لازم است. اما خب اگر واقع بین باشید هر کدام از این فلاسفه یک سیر مفصل مخصوص خود را نیاز دارند و اینجاست که لزوم استاد مشخص میشود. استاد همانگونه که نمی‌گذارد شما فلسفه‌ی فیلسوف را اشتباه بفهمید، به همین ترتیب فلسفه را در بستر زمانی و مکانی خودش به شما یاد میدهد، چرا که فلسفه در عین انتزاعی و لامکان و لازمان بودن، بسیار بسیار انضمامی و بسته به روزگار خودش است. بار انتقال این مهم به دوش استاد است. لذا توصیه‌ام این است که یا درسگفتار دکتر شاهد طباطبایی و یا محمدمهدی اردبیلی را در زمان کانت خوانی گوش دهید. این دو درس‌گفتار به وفور در تلگرام پیدا میشود اما اگر کسی نیافت به من پیام بدهد. . لیست را بر طبق تجربه‌ام مرتب کردم. قطعا آثار خوبی هستند که متوجه‌شان نشدم ولی این لیست حداقل‌ها را دارد. اگه به اثر خوبی بر بخورم حتما اضافه خواهم کرد.