رن گرین راک و رز والهارت ، ملکه های دوقلو ، بعد از کلی دردسر توی جلد قبلی ، بالاخره تونستن تاج سلطنت ایانا رو به سر بزارن؛ اما همه مردم از سلطنت ساحران خشنود نیستن.
رز هم که می خواد حمایت مردم رو به دست بیاره تصمیم می گیره یه سفر به دور کشور انجام بده تا خودشو به مردم نشون بده و بگه که اون ها اشتباه می کردن اما همچی طبق برنامه پیش نمیره 
از طرف دیگه رن ، که برای نجات مادربزرگشان از اسارت راهی پادشاهی سرد و یخ زده گورا میشه، متوجه میشه که آزادی مادربزرگش با بهایی سنگین همراهه که مادربزرگش حاضر نبوده اون رو بپردازه چون علاوه بر این که یک جادوی ممنوعست پیامد های بسیار سنگین و گسترده تر از چیزیه که رن فکر می‌کنه
حالا این وسط یه نفرینی شوم و تاریک بر جهان سایه می اندازه و این دو تا خواهر یه بار دیگه برای نجات خودشان و تاج و تخت ایانا با جان و دل بجنگن.
این کتاب هم مثل جلد قبلیش درباره رن و رزه اما داستانی جذاب تر از قبلی داره(به نظر من) و چپتر هاش یه جوری تموم میشه که نمی تونی منتظر بمونی که ببینی بعدش چی میشه و اگه بذاریش زمین بعد چند دقیقه عذاب وجدان میاد سراغت و دوباره می خوانید و من این کتاب از جلد قبلیش بیشتر دوست داشتم و مثل جلد قبلی هنوز رن مورد علاقه امه 
اندازه چپتر هاش با هم فرق میکنه اما همشون خیلی جذابن و این کتاب یه جلد سوم هم داره که متأسفانه هنوز ترجمه نشده 🫠
امیدوارم زود تر ترجمه بشه و اینکه به نظرم جا داشت بعضی چپتر هاش بهتر هم باشه🥹✨
      

        رن گرین راک و رز والهارت ، خواهر های دوقلویی هستن که از موقع تولد به دلایلی که اگه بهتون بگم خوندن کتاب دیگه حال نمی ده ، از هم جدا میشن و در جاهای مختلف بزرگ میشن.رن پیش ساحران و رز توی کاخ ؛ رن آموزش می بینه که وقتی که بزرگ و قوی شد جای خواهرش بگیره و ملکه بشه و علاوه بر این انتقام کشته شدن پدر و مادرش رو از وزیر خائن بگیره از اون طرف رز هم که از همه جا بی خبره با ساحران دشمنی می‌کنه و می خواد وقتی به سن قانونی رسید یه ملکه خیلی خوب برای سرزمینش بشه و کلی آموزش هم میبینه در حالی که نمی دونه اگه به خواسته های وزیر تن بده فرقی با عروسک خیمه شب بازی وزیر نداره و متاسفانه این رو خیلی دیر می فهمه و وقتی هم که می فهمه و در شُرُف متحد شدن با خواهر دوقلوشه نقشه ی پلیدانه وزیر آشکار میشه؛ نقشه ای که می تونه کل کشور رو ویران کنه و اینکه شخصیت مورد علاقه زیاد داشتم مثل شن، تیا، بانبا،سلست؛اما مورد علاقه ترینم رن بود):
من خودم وقتی که داشتم این کتاب رو می خواندم تازه فانتزی رو شروع کرده بودم و شانسی با این کتاب آشنا شدم و حتی اون موقع با بهخوان آشنا نشده بودم و الآنم که حدود ۶ ماه گذشته از این انتخاب پشیمون نیستم و واقعا من با این کتاب به فانتزی علاقه مند شدم و اگه بخوام توصیه ای به کسایی که تازه دارن فانتزی رو شروع می کنن، بکنم اینه که با کتاب های «تاج دوقلو ها» و «دختر مهتاب » شروع کنن و اگه خوششون اومد کتاب های قطور رو بخونن.