آمیزه‌ای از عشق، فاصله، جدایی، آرزو، خیال، بیماری ، سختی و ایثار
راز عشاق حقیقی همین است، ایثار برای معشوق...
جایی که وصال به معشوق ، عاشق را به فنا میکشاند، منتها الیه عاشقی.....
رمان خیلی خوبی بود، تنها سوالی که موقع خوندنش از خودم میپرسیدم این بود که اگه من جای هرکدوم از دو طرف قرار میگرفتم، واکنشم چی بود؟ گذشتن از زندگی خودم برای سلامتی معشوقم؟ یا صبر برای دیدن نابودی معشوقم؟ شاید گذشت برای من آسون تره، ولی ذره ذره آب شدن معشوقم رو دیدن فک نکنم قابل تحمل باشه برام.
نکته دوس داشتنی این رمان حالت واقعی بودنش بود، مثل خیلی کتابای دیگه عشق اسطوره ای و زندگی های لاکچری و از اینجور تخیلات نداشت، واقعی بود، ملموس بود، تو جهان خودمون ماجرا ها رقم میخورد، خلاصه؛ عشق از بطن درد برخاسته بود، اونم درست تو بطن یک جامعه معمولی.
من کم رمان میخونم، چون عملا چیزی از رمان ها نمیشه یادگرفت، ترجیحم کتابای علمی فلسفی روانشناسیه ، ولی این رمان از معدود رمان هاییه که میتونم بفهممش، ازش چیزی یادبگیرم که شاید در آینده بدردم بخوره، فقط کافیه مفهوم عشق و ایثار رو بسط بدم، به عشق فرزند، همسر، خانواده، طبیعت و ... شاید کمبود دنیای ما همین ایثار عاشقانس که اینقدر چهرش زشت و اذیت کننده شده
یه جای دیگش بحث رسیدن به پنج قدم فاصله بود، ریسک کردن سر زندگی برای نزدیک تر شدن به معشوق ، شاید لازمه‌ی هر وجود عاشقی همین باشه، ریسک کردن عاقلانه‌ی عاشقانه ، اینجاست که عقل و عشق کنارهم قرار میگیرن، نه روبروی هم
چه کسی خبر داره از ته قصه؟ شاید ویل هم ریه سالم پیدا بشه براش، شاید میشه جلد دومی نوشت برای صفر شدن ابدی پنج قدم ها....

این کتاب رو میتونین از نرم افزار فراکتاب دریافت کنید:
http://www.faraketab.ir/b/107103?u=614930
      

        این کتاب یک کتاب در زمینه مینیمالیسم است، یعنی زندگی کردن با ضروریات را به شما می‌آموزد ، با ترفند ها و مثال های مناسب که یاد میدهد واقعا موارد اضافی را از زندگی خود حذف کنید، اگر اتاق به هم ریخته دارید، اگر سردرگم هستید یا اگر نمی‌دانید از کجا شروع به مرتب کردن زندگی خود کنید، این کتاب مناسبی برای شماست، البته من به شخصه با مینیمالیسم موافق نیستم چون طبق چیزی که در این کتاب خواندم هیچ ارزشی به خاطرات و دلبستگی های انسان نمیدهد و همه چیز را بر مبنای پول و آینده فردی ارزش گذاری میکند، و اینکه منظور از مینیمالیسم ساده زیستن نیست، با موارد ضروری زیستن هست، و لزوما نمیتوان از آن کم خرج زیستن را استخراج کرد، بخصوص که در این کتاب به شدت تاکید بر پول و سرمایه شده ، یعنی حتی گاها خود انسان و هدف های آن را در جهت پول بیشتر تعریف میکند که شخصا مخالف این دیدگاه هستم و معتقدم پول یک جزء ضروری برای زندگی انسان است اما اولویت انسان چیزی جز این است، خدا، خانواده، دوستان، سلامتی، امنیت  و شاید مثال های بیشتری به ذهن شما بیایند برتر از پول هستند.
یک جمله خوبی که در این کتاب مواجه شدم این بود که اگر میخواهیم چیزی بهتر در زندگی مان بدست بیاوریم، باید از داشته های خود حداکثر استفاده را بکنیم تا خداوند بتواند به ما اعتماد کند که از نعمت جدیدش هم بخوبی و درستی استفاده خواهیم کرد تا به ما آن را اعطا کند. باید وفادار باشیم به داشته ها تا بدست بیاوریم.
      

        کتاب در کل کتاب خوبی است، با انواع روش های به اصطلاح پیچاندن آمار و ارقام آشنایتان می‌کند ، بعد از مطالعه این کتاب یادمیگیرید چگونه انواع و اقسام مراجع خبری و مسئول آمار را به نفع خود طوری بیان میکنند که هم دروغ نگفته باشند هم ضرر نکنند، همینطور می آموزید چگونه با یک خبر آماری برخورد کنید، تحلیل کنید، به چه چیز هایی شک‌ کنید و درکل، دید جامعی نسبت به شیوه های بیان آمار بیان میکند. یک نکته که در این کتاب با آن مواجه می‌شوید ، ناقص بودن برخی مقوله هاست، یعنی ممکن است برای شما پرسشی ایجاد شود و پاسخی برای آن در کتاب پیدا نکنید، برای مثال زمانی که نویسنده سعی در بیان انواع حالات علت و معلولی و بیان تفاوت آن با همزمانی دارد کمی ناقص نوشته و از نظر من برخی حالات را نادیده گرفته، اما نمیشود ایراد چندانی به کتاب گرفت. نکته قابل توجهی که ممکن است برای برخی عزیزان سوال شود این است که این کتاب ترجمه صرف نیست، ترجمه و تالیف است، یعنی برخی موارد و مثال های آن با ایران هماهنگ شده یا به قولی ایرانیزه شده اند، شاید فکر کنید که این کتاب جهت گیری های سیاسی یا حزبی خاصی را خواسته در متن کتاب وارد کند اما من تاجایی که دقت کردم جهت گیری ندیدم، صرفا هماهنگ کردن با شرایط کشور عزیزمان ایران بود تا بتوانیم بهتر درک کنیم.