معرفی کتاب در قلمرو مرگ اثر پریسا رضایی مترجم پریسا رضایی

در قلمرو مرگ

در قلمرو مرگ

پریسا رضایی و 1 نفر دیگر
2.8
6 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

3

شابک
9789643624781
تعداد صفحات
252
تاریخ انتشار
1396/8/29

توضیحات

        در قلمرو مرگ برگزیده ای از بهترین داستانهای گوتیک(هول و هراس) و نیز مهمترین زیر شاخه ی آن داستانهای مرگ(ماکابر) همواره در طول تاریخ جذاب و پر خواننده بوده اند،علت اساسی ارائه ی این داستانها فراتر از جذابیت آنها است.خرده گیرترین منتقدان نخبه گرا نیز باور دارند بی فهم و خوانش ادبیات گوتیک نمی توانیم به کشف و درک راستینی از آثار سورئال،سمبولیستی و بخش مهمی از ادبیات پسامدرن دست یابیم.اما در عین حال که بر این پله گام می گذاریم تا به آثار مدرن تر برسیم،خود به خود به سیرو سفر اعجاب آور و لذت بخش دست می زنیم.آیا این لذتبخش به تنهایی دلیلی بسنده نیست؟هرچند ترجیح مضمون مرگ بر وحشت،در این داستانها،ما را به تامل و اندیشه های ژرف تری نیز راه می برد.و از یاد می بریم آن کلام زیبای رمانتیک های کهن آلمانی را که یادآور گفتارهای اگزیستانسیالیست های آینده ی خود بود؛تنها عشق است و مرگ که همه چیز را دگرگون می کند!
      

لیست‌های مرتبط به در قلمرو مرگ

رنج های ورتر جوانسال های شاگردی ویلهلم مایسترفاوست

سیر خوانش آثار توماس مان

24 کتاب

۱- مان نویسنده سختی است، پس اگر هنوز رمان خوانی حرفه‌ای نیستند فعلا دست نگهدارید! ۲- اندیشه او بسیار مدرن است و اگر از جریانات اندیشه‌ای قرن بیستمی -بالاخص روانکاوی فرویدی- اولیاتی نمی‌دانید، سر درآوردن از داستان‌هایش دشوار است. ۳- گاهی مان از زولا و پیروانش هم ناتورالیست‌تر میشود. برای همین اگر توصیفات زیاد حوصله‌تان را سر میبرد فعلا سمتش نروید. ۴- قبل از مان حتما باید حداقل چند اثر از گوته بخوانید. ۵- ابتدا آثار داستانی لیست شده، ولی میتوانید بین آثار داستانی و غیر داستانی در رفت و آمد باشید ( یعنی در سیر خواندن آثار، لزوما آثار داستانی اولویت ندارند گرچه بهتر پیش رفتن با ترتیب لیست است.) ۶- در پایان آثاری که در شرح و تفسیر او به فارسی ترجمه شده آورده میشود. ۷- بعضی از آثار مان که در بهخوان ثبت شده؛ یا به خاطر اعتماد نداشتن به ترجمه در لیست ذکر نشد ( مثل یوسف و برادرانش ) و یا به دلیل ناموجود بودن در بازار نشر به آنها دسترسی پیدا نکردم و برای همین از محتوایشان اطلاعی ندارم. ۸- چهار کتاب آخر مجموعه داستان‌هایی هستند که تنها یک یا دو داستانشان برای مان است. اگر ترجمه جدیدی منتشر شد و یا کتاب جدید پیدا کردم حتما اضافه خواهم کرد.

121

یادداشت‌ها

          مجموعه خوبی است. مقدمه خوبی هم دارد منتهی آنقدر که ادعا میشید گوتیک نیست. همه کتاب را نخواندم و فقط داستانهای آلن‌پو، ریلکه و چند نفر معروف دیگر را خواندم اما چون برای توماس مان سراغ کتاب رفتم، فقط برای داستان او و پسرش، کلاوس، یادداشت میگذارم.


مرگ:
روایت مرد بیماری‌ است، ۴۰ ساله که از بیست سال پیش تعیین کرده که ۱۲ اکتبر ۴۰ سالگی‌اش خواهد مرد. داستان به صورت روزشمار از اواسط سپتامبر شروع شده و هر روز در یک یا دو پاراگراف روایت می‌شود. مرد دختر بچه‌ای کوچک دارد که به نوعی حس میکند ادامه اوست. یعنی از مرگ خود نمی‌ترسد چون دخترک بعد از او زنده خواهد ماند و زندگی خواهد کرد. 
روزها میگذرد تا اینکه به یازده اکتبر می‌رسد. مرد که تا کنون گمان می‌کرده بسیار برای مرگ آماده است، چون مرگ به سراغ او می‌آید، به بهانه اینکه یک روز زودتر ۱۲ اکتبر سر رسیده، او را پس می‌زند. غافل از اینکه مرگ دست خالی از هیچ خانه‌ای باز نمی‌گردد!
مرگ در عوض مرد بیمار، دخترک را باخود میبرد و مرد را بی‌آتیه می‌کند. او که گمان می‌کرد خواهد مرد و در عوض اعقابش خواهند زیست، حالا باید زنده بماند در حالی که نه عقبه‌ای دارد و نه امیدی به زیستن.


یک روز خوش:
صادقانه بگویم. تا قبل از اینکه پاراگراف آخر داستان را بخوانم، معتقد بودم که کلاوس زیر سایه پدرش است که مشهور شده وگرنه چیزی برای عرضه ندارد. ولی خط آخر نظرم را عوض کرد.
داستان ساده‌ای است. مرد جوانی ماشینش در جوی آب بزرگی چپ میشود اما خودش به صورت معجزه آسایی زنده میماند. ‍وقتی از جوی بیرون می‌آوردنش، شروع به آه و ناله میکند. گویی جوان فقیری است و ماشینش را هم از شوهر خواهرش قرض گرفته و با این تفاسیر به خاک سیاه نشسته. داستان چند صفحه شرح گریه و زاری این مرد جوان است تا اینکه وقتی میخواهند ماشین را از آب بیرون بکشند، ناگهان جسد دختر جوانی هم پدیدار میشود که گویی معشوقه او بوده.
داستان با این جمله مرد جوان تمام میشود. «[ای وای!] لوییز را [پاک] فراموش کرده بودم!»
        

12