مردی برای این که بتواند جسد کودک خردسالش را که یک سال پیش توسط یک روانی منحرف ربوده و کشته شده،با هویت جعلی وارد به تیمارستانی می شود که همان قاتل در آن جاست به این امید که بتواند با رو در رو شدن با این قاتل پی به محل دفن کودکش بشود و بتواند برای آخرین بار با کودکش وداع کند.یک کتاب مهیج معمایی با پایانی غیرمنتظره.
        

          غرق داستان میشید
        

          خیلی قشنگ وجذاب بود غیر قابل پیش بینی. باهیجان بالا من که خیلی دوسش داشتم  قلم نویسنده  خیلی دوست دارم. این چهارم کتابی بود که از این نویسنده خوندم 
        

          صادقانه کتاب من نبود، بهم نچسبید. (ولی ممکنه دوستداران هیجان بالا خوششون بیاد)

اول اینکه داستان گیر و گرفت‌های زیادی داشت که به خاطر لو ندادن چیزی نمیگم، ولی تقریبا نویسنده هرجا هرکاری دوست داشت کرد تا شاهد یک تیمارستان بدون قانون باشیم. 

دوم اینکه ترجمه روون و خوب نبود. 
اصلا یه جاهایی جوری گنگ بود که من نمیفهمیدم مقصر نویسنده‌اس یا مترجم!

سوم پایان داستان که نویسنده یهو و سرسری همه چی رو تموم کرد و خلاص، چرخش داستانی آخرش جالب بود ولی چون من از نیمه کتاب به بعد همش این شکلی 😐 بودم، در نهایت هم خیلی برام جذاب تموم نشد. (مثلا قضیه اون خانم وکیل اصلا چی بود اون وسط؟🙄)

آخر سر هم یه هشدار بدم که این کتاب برای روحیه‌های حساس مناسب نیست، هم صحنه‌های خشن داره و هم موضوعش آزار و اذیت کودکانه. 

درنهایت هم بگم روی دیدم نسبت به فیتسک تاثیرگذاشت😅 بعیده سراغ باقی کتابهاش برم😶‍🌫️🫣
        

          خیلی عالی بود پر از اتفاقات هیجان انگیز و متفاوت لذت بردم پیشنهاد میدم حتما بخونید