یه داستان قشنگ دیگه از نشر پاپلی که دنیای جادویی و خارق‌العاده‌ای داشت. 
داستان این کتاب توی سرزمینی روایت میشه که پنج گروه سازنده در اون زندگی می‌کنن. کلاه‌دوزها، شنل‌دوزها، کفش‌دوزها، دستکش‌دوزها و ساعت‌سازها. هر کدوم از این گروه‌ها با هم اختلافاتی دارن ولی علیرغم این اختلاف‌ها، در کنار هم کار می‌کنن.
کوردلیا، دختری از گروه کلاه‌دوزهاست که بی‌صبرانه منتظره شونزده ساله بشه تا بتونه کلاه خودش رو بدوزه. اما زندگی آرومش با شنیدن یه خبر ناگوار بهم میریزه. کشتی پدرش غرق شده و همه‌ی سرنشینان کشتی فوت کردن...
در حالی که کوردلیا سعی می‌کنه خودش رو متقاعد کنه پدرش زنده‌ست، اتفاقات دیگه‌ای می‌افته که اوضاع رو پیچیده‌تر می‌کنه‌. لباس‌های صلحی که قراره برای شاهزاده خانم دوخته بشن تا موقع مذاکره با شاهزاده فرانسه بپوشه، ناگهان گم میشن و فرد مرموزی، سازنده‌ها رو مقصر جلوه میده.
در حالی که همه‌ی سازنده‌ها توی دردسر افتادن، کوردلیا باید بی‌گناهیشون رو ثابت کنه و کلاه صلح رو به دست شاهزاده خانوم برسونه. 
اون فرد مرموز که فتنه به پا کرده کیه؟ آیا کوردلیا موفق میشه جلوی جنگ رو بگیره؟ آیا پدر کوردلیا نجات پیدا کرده؟
امتیاز در گودریدز: 4.03