معرفی کتاب The City of Brass اثر شنون آ چاکرابورتی

The City of Brass

The City of Brass

4.9
8 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

27

ناشر
شابک
9780062678102
تعداد صفحات
532
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        Nahri has never believed in magic. Certainly, she has power; on the streets of 18th century Cairo, she’s a con woman of unsurpassed talent. But she knows better than anyone that the trade she uses to get by—palm readings, zars, healings—are all tricks, sleights of hand, learned skills; a means to the delightful end of swindling Ottoman nobles.

But when Nahri accidentally summons an equally sly, darkly mysterious djinn warrior to her side during one of her cons, she’s forced to accept that the magical world she thought only existed in childhood stories is real. For the warrior tells her a new tale: across hot, windswept sands teeming with creatures of fire, and rivers where the mythical marid sleep; past ruins of once-magnificent human metropolises, and mountains where the circling hawks are not what they seem, lies Daevabad, the legendary city of brass, a city to which Nahri is irrevocably bound.

In that city, behind gilded brass walls laced with enchantments, behind the six gates of the six djinn tribes, old resentments are simmering. And when Nahri decides to enter this world, she learns that true power is fierce and brutal. That magic cannot shield her from the dangerous web of court politics. That even the cleverest of schemes can have deadly consequences.

After all, there is a reason they say be careful what you wish for...
      

پست‌های مرتبط به The City of Brass

یادداشت‌ها

مبینا

مبینا

1403/11/23

          راستش فکر می‌کردم نمرهٔ ۴.۸ یا ۴.۵ بدم؛ ولی بعد دیدم هیچ دلیلی ندارم برای این کار. پس پنج ستارهٔ لعنتی. 
چون باید خلاصه گفتن رو تمرین کنیم🙄
خلاصه: داستان همراه نحریه. دختری با قدرت‌های جادویی که واقعا نمی‌دونه چرا می‌تونه بیماری مردم رو درمان کنه یا مرگشون رو پیشبینی کنه یا چرا همهٔ زبان‌های دنیا رو بلده ولی هیچکس زبانی که نحری تو بچگی صحبت می‌کرد رو بلد نیست. نحری برای گذران زندگی بعضی مواقع دزدی می‌کنه. باقی مواقع از خانواده‌هایی که بچهٔ مریض دارن برای اجرای مراسم سلامتی پول می‌گیره. و چون قدرت جادوییش اینه که همه رو سالم کنه خانواده‌ها هم پول می‌دن بهش. تو روند یکی از این مراسم سلامتی‌ها از روتینی که همیشه داشته خارج می‌شه و یه شعرو به زبانی که از کودکی یادشه می‌خونه. اتفاقاتی می‌افته و یه دیو و یه عفریت می‌فهمن که جادوییه و می‌افتن دنبالش. دیوه دوستشه و می‌خواد ببرتش جایی که باید باشه و عفریته دشمن خونیشه.
از اون طرف علیازیدی رو داریم که جنه و تو دیوآباد زندگی می‌کنه. پسر دوم شاهه و زیرزیرکی به شورشی‌ها کمک می‌کنه. 

نظر شخصی من:
دنیاسازی: فضای داستان تو قاهره و صحرا و بعد دیوآباد، شهر دیوها می‌گذره. موجودات جادویی داستان مثل جن‌ها برای خواننده آشنان و خیلی موجودات دیگه جدیدن. هرکدومشون قابلیت خودشونو دارن و هر کدوم به قبیله‌های مختلف تقسیم شدن. 

شخصیت‌پردازی: شخصیتای متفاوت، متنوع، از سایدهای مختلفی که منطق عجیب و جدیدی دارن و تو روند داستان و چرایی اتفاقات خیلی کمک‌کننده‌ن.
دو زاویه دید تو داستان هست که یکیشون خواننده رو آروم آروم با موجودات و جادوی داستان آشنا می‌کنه و اون یکی با فضای شهر و سیاست‌های کلی و این واقعا هوشمندی نویسنده رو می‌رسونه که هوشمندانه زاویه دیدشو انتخاب کرده.

روند داستان: ریتم و اوج و فرود کتاب کاملا بجا بود. اتفاقات داستان طوری پشت هم چیده شده بودن که تا خواننده از یه‌جا بودن خسته می‌شد ریتم داستان سریع می‌شد. همین کتاب رو انقدری روون کرده بود که من ششصد صفحه رو تو چهار روز خوندم. البته فصلای طولانی یکم اوایل کتاب اذیتم می‌کردن ولی یکم که گذشت عادت کردم بهش. برای اولین‌بار بعد مدت‌ها کتاب بود که مجبورم می‌کرد گوشی رو کنار بذارم و بخونم.

من از بازی‌های سیاسی‌ای که تو کتاب بیان شد، دشمنی‌ای که بین جن‌ها و دیوها و حتی با دورگه‌های جن و انسان وجود داشت و نوع بیانشون، روایتشون خیلی لذت بردم. تو کتاب خیلی خوب تبعیض نژادی به تصویر کشیده شده بود و درگیری‌ای که شخصیت‌ها داشتن تا سمت و سویی رو انتخاب کنن و علیه سمت دیگه بجنگن عالی بود. 

من به صورت کلی به هرکسی که از کتابایی با تم خاورمیانه و جادو لذت می‌بره پیشنهادش می‌کنم. شهری از برنج قطعا برای من بهترینشون بوده.
        

5

          شهري از برنج

1)
"شهري از برنج" (يا شهر پرنگ) (The City of Brass)  نام اولين كتاب از سه‌گانه "ديوآباد" (Daevabad Trilogy) است كه توسط "شنون آ. چاكرابرتي" (Shannon A. Chakraborty) و در سال 2017 ميلادي نگاشته شده. دو كتاب ديگر اين مجموعه يعني "پادشاهي مس" (The Kingdom of Copper) و "شاهنشاهي زر" (The Empire of Gold) به‌ترتيب در سال‌هاي 2019 و 2020 نوشته‌شده‌اند. "شهري از برنج" در سال ۱۴۰۲ توسط "مطهره اسلامي"، فارغ‌التحصيل سابق رشته مهندسي برق دانشگاه فردوسي مشهد (ما همچين هم‌كلاسي‌هايي داريم)، ترجمه‌شده و در انتشارات "كتابسراي تنديس" به چاپ رسيده است. دو كتاب ديگر اين مجموعه نيز توسط همين مترجم و ناشر در حال ترجمه و چاپ هستند. 

2)
"شنون آ. چاكرابرتي" نويسنده‌اي آمريكايي است كه در خانواده‌اي مسيحي بزرگ شده، اما در نوجواني به اسلام گرويده است. او همواره آرزوي تحقيق در مورد تاريخ خاورميانه را داشته است و درنهایت مجموعه اين مطالعات سبب خلق اولين اثرش يعني "شهري از برنج" شد كه آميخته‌اي فانتزي و قدرتمند از اساطير و افسانه‌هاي ايراني، عربي و فرهنگ و تعاليم اسلامي است. در داستان او چهارعنصر اصلي يعني آب، آتش، هوا و خاك هرکدام در خلق موجودي تجلی‌یافته‌اند: مارد از آب، پري از هوا، جن از آتش و انسان از خاك. و البته ديوها هم با اجنه ريشه مشترك دارند ولي به‌جای گرويدن به دين اسلام همچنان به آيين آتش‌پرستي خود باقی‌مانده‌اند. شخصيت اصلي داستان يك دورگه است كه از وصلت انسان و جن حاصل مي‌شود به نام "شفيط". انسان‌ها نقش كمرنگي در داستان دارند به‌جز يك نام كه ذكر اعمال او در سراسر كتاب به چشم مي‌خورد: سليمان نبي. 

3)
ژانر فانتزي كه امروزه محبوب نوجوانان و جوانان است و نويسندگان غربي زيادي به آن اشتغال دارند، زاده‌ي شرق است و "چاكرابرتي" اين ژانر را به خاستگاه خود برگردانده. "شهري از برنج" را شايد بتوان ادامه‌اي در فضاي داستاني "هزار و یک ‌شب" دانست كه شخصيت‌هايي از شاهنامه هم به آن ورود كرده‌اند. نام‌هاي ايراني در كتاب بسيارند ازجمله ديوهاي ملقب به افشين و ناهيد. عناصر روايت در كتاب به شكلي حرفه‌اي در كنار هم قرارگرفته‌اند و پذيرش روح فانتزي كتاب از قبيل جادو، موجودات افسانه‌اي، تاريخ اساطيري و نبرد خير و شر را تكميل مي‌كنند. 

4) 
شايد اين كتاب را بتوان آغازي براي بازگشت به فانتزي شرقي قلمداد كرد كه نبود آن به‌ويژه در ميان نويسندگان بومي خاورميانه بسيار پررنگ است. بازيابي هويت اساطيري در تعامل با فرهنگ کهن‌سال و بومي اين بخش از جغرافيا كار بزرگي است كه نويسندگان ژانر فانتزي شرقي توان ايفاي نقش پررنگی در آن دارند. 
        

3