معرفی کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن: زدن به سیم آخر اثر جف کینی مترجم تبسم آتشین جان

خاطرات یک بچه ی چلمن: زدن به سیم آخر

خاطرات یک بچه ی چلمن: زدن به سیم آخر

جف کینی و 1 نفر دیگر
4.3
19 نفر |
3 یادداشت
جلد 12

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

73

خواهم خواند

6

شابک
9786001943409
تعداد صفحات
220
تاریخ انتشار
1399/6/2

توضیحات

        
فشار روی گرگ هفلی طاقت فرسات. مادرش فکر می کند بازی ها کامپیوتری خیلی از توان ذهنی اش را گرفته و به همین دلیل او را مجبور کرده که کنسول بازی را زمین بگذارد و روی خلاق خود را نشان دهد.
در همین جریان ها او یک بسته پاستیل کرمی پیدا می کند و فکری در سرش جرقه می زند: با ساختن یک فیلم ترسناک خواسته ی مامان را در زمینه خلاقیت برآورده می کند...
آیا او با ساختن این فیلم مشهور و ثروتمند خواهد شد؟ یا این که زدن به سیم آخر در این ماجرا، شرایط او را بدتر از قبل می کند...
.
      

لیست‌های مرتبط به خاطرات یک بچه ی چلمن: زدن به سیم آخر

نمایش همه
Shabrang

Shabrang

1404/5/28

خاطرات یک بچه ی چلمنخاطرات یک بچه ی چلمن: حرف، حرف رودریک است و بس!خاطرات یک بچه ی چلمن: قوز بالا قوز!

مجموعه‌ی خاطرات یک بچه چلمن

17 کتاب

اون زمان که من بچه بودم عاشق کتاب خوندن بودم و خوب کتاب کودکان مورد علاقه ام بود اما یکم که بزرگتر شدم مثل هر فردی دیگه ای دوست داشتم کتابهای بزرگونه بخونم تو سطح نوجوانان و اینا. خوب کتابهای نشر هوپا اون موقع من خیلی می‌گرفتم ولی من دلم همیشه یچیزی میخواست که یکم مثلا حس کول بودن و اینا بهم دست بده اون زمانم خاطرات یک بچه چلمن خیلی تو کتاب فروشی ها پرفروش بود و خواهرم می‌گفت که بچه‌های کلاس ما اینو دارن بیشترشون و من هم وسوسه شدم و گرفتم اولین جلدی که گرفتم جلد هشتم این کتاب بود اونقدری باهاش ارتباط گرفتم که شروع کردم بقیه کتاب هایش و گرفتم تام گیتس و خانه درختی ۱۳۰ طبقه ام تو همین سبک بود کنیم ولی میتونم بگم هیچی مثل داستان گرگ و خانواده اش نمیشد چرا؟گرک به نوجوان هم سن و سال خودم بود و رفتارش و می‌تونستم کاملا درک کنم برادری که هم رو مخه هم دوست داشتنی میتونید با هم حسابی دعوا کنید،خرایکاری کنید و.. اصلا خوده برادرش رودریک یه نوجوانی بود که فاز کلا متفاوتی داشت بچه تتقاری خانواده ،مانی که لوس بود سفر های خانوادگی که همه ی ما تجربه اش کردیم و از نظرمون رو مخن بودپ یا فعالیتی که مامان و بابامون دوست دارن ما انجام بدیم بدیم دوستی بین راولی و گرگ که نشون داد حتی دوست های خیلی خیلی صمیمی تر هم گاهی اوقات اونقدری باهم بد میشن که از هم دور میشند و بعد مدتی دوباره دوست مدرسه راهنمایی ای که چقدر پر از دراما و قلدری بود و در آخر : "واقعا ممنونم ازت آقای جف کینی که با کتابت این خاطرات و برام ساختی اولین بازی که این کتاب و خوندم دقیق یادم نمیاد ولی باید کلاس چهارم میبودم اما تا به امروز یکبار هم از خوندن مجموعه این کتاب خسته نشدم."

2

یادداشت‌ها