این کتاب همونطور که از عنوانش مشخصه، راجع به یک گرگه که از کتاب خودش بیرون میفته و برای فرار از دست گربه ی توی اتاق، وارد کتابای مختلف میشه. تخیل جالب و تصاویر بسیار بسیار قشنگی داره و من خودم خیلی دوستش دارم. 
برای پنج تا ده سال انتخاب خیلی خوبیه. 

کاش یک نفر این ایده رو برای کتابای بزرگسال می نوشت. خیلی پیش اومده که یک نفر وارد یک کتاب بشه یا یک شخصیت از کتاب وارد دنیای ما بشه، اما اینکه یک شخصیت از یک کتاب وارد یک کتاب دیگه بشه رو من تا حالا نخوندم. ممنون می شم اگر سراغ دارید معرفی کنید. 

        

          ایده‌ی این داستان درخشان است و در پیرنگ جذابی این ایده بسط داده شده است.
شخصیت اصلی ویژگی دراماتیک《قهرمان》بودن را همراه خودش دارد و وقتی از داستانش بیرون می‌افتد، پی موقعیتی است تا قهرمانی را بروز دهد و در نهایت، به هدفش می‌رسد.
همه‌ی عناصر پیش‌برنده و موانع، سر جای خودشان هستند و خط اصلی پیرنگ را کامل می‌کنند.
تصویرسازی این کتاب می‌توانست به‌گونه‌ی خلاقانه‌تری باشد اما در شکل فعلی هم کار می‌کند.
        

          گرگ سیاه بدجنس ما، از توی کتابش افتاده بیرون و از اونجا که یه گربه گنده در کمینشه، دنبال اینه که بتونه تو قصه های دیگه برا خودش سرپناه پیدا کنه. اما توی هر قصه ای که می خواد بره، حتی قصه خودش، ازش پرتش می کنن بیرون.
        

          شبیه به داستان های ماجراجویانه است.
        

          تا حالا به این فکر کردین که اگر یک شخصیت کتاب که اتفاقا قلدر هم هست از کتابش بیفتد بیرون چه خطراتی برای او پیش میاد؟ گرگ ما هم افتاد بیرون از یک اتاق شلوغ پر از کتاب و البته یک موجود دیگر سر آورد... حالا باید فوری فکر چاره کند... کتاب هیجان انگیز هست وقتی آقا گرگه سعی میکنم وارد کتاب های دیگر بشه 🐺
        

          از آن دسته کتاب‌های "کتابی" است، یعنی کتاب‌هایی درباره‌ی خود کتاب یا شخصیت‌های کتاب‌ها.
گرگ بطور اتفاقی از کتابش بیرون افتاده و گربه‌ی خانه در کمینش است. گرگ مجبور است سریع‌تر وارد کتاب خودش یا یک کتاب دیگر شود ولی هربار مشکلی پیش می‌آید که مانعش می‌شود.
 
گرگ بیچاره بلاخره کتاب مناسب پیدا می‌کند یا خوراک گربه می‌شود؟!

بامزه برای بچه‌های دوره‌ی اول دبستان.
        

          ایده‌اش رو دوست داشتم.