معرفی کتاب گاف اثر سارا گریانلو کتابعمومیداستانایران گاف سارا گریانلو و 1 نفر دیگر 3.4 8 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 10 خواهم خواند 11 ناشر صاد شابک 9786227459319 تعداد صفحات 220 تاریخ انتشار 1399/12/20 توضیحات کتاب گاف، نویسنده سارا گریانلو. پستهای مرتبط به گاف مصطفا جواهری 1401/8/20 یک زنانگیِ درست و بهقاعده 3 18 یادداشتها محبوبترین جدیدترین عاطفه سادات قریشی 1401/5/28 روایت «گاف» دردنگاری مردمانی است که صدای بلندی ندارند. این اثر با پرداختی جسورانه روایتگر زندگی اقشار فرودست جامعه است و به مسائلی از جمله: اعتیاد، آسیبهای جسمی و روانی، کودک همسری و... اشاره دارد. همچنین پیامدهای شکاف طبقاتی و رنج حاصل از آن که قشر محروم جامعه با آن دست به گریبانند. گزیده کتاب: آدم میتواند از معمولی بودن دلتنگ شود، مادام که معمولی بودنش جاریست و بدون تهدید دارد راه خودش را میرود و چای بعدازظهر داغ است و حرفهای معمولی برای گفتن هست. پسر برمیگردد. نفسزنان! و پشت سرش مادری چهارشانه، درشت، راست و خندان میآید تو. چشمهای آبی درشت دارد، پوست برنز سوخته و موی لخت طلاییاش از زیر روسری پیدا، سی و شش دندانش دسته به دسته سالم و ردیف و امید به زندگیاش بالای نود سال. باید باور کنیمش؟ حقش نیست چنین زنی در این محله در این خانه، از این دربیایید تو! حتما در ورودش به دنیا در لحظهی مساعدی باز نشده که اینجاست! میگنجید تصور کنی در خیابانی سنگفرش شده در پاریس یا برلین، یک لیموزین ترمز کند، رانندهای سیبیل پوارویی دور بزند و در را برای مادام باز کند و مادام او باشد. چه مادام دلبری گوشهی این خانهی بیصاحاب افتاده! 0 7 لیلا مهدوی 1401/8/7 داستان گاف در مسیر حرفهای شدن قرار دارد. در داستان میتوان سویههای رمان نو را مشاهده و دنبال کرد. به همین دلیل مخاطب به دنبال حرف تازه و اتمسفر داستانی تازه تا آخر قصه میآید. داستان را بیش از دیالوگ و مونولوگ پیش می برد و اتفاقا از جلوه های خوب رمان است. چرخه روایت مونولوگ و تصویر، مخاطب را در دایره داستان و گرههای داستانی نگه می دارد. یکی از دلایل برقراری فرآیند موثر در این چرخه، استفاده از فعل حال است. نویسنده داستانش را همزمان با نگاه مخاطب مینویسد. راوی و مخاطب هم همگام با هم با میزانسن های داستان و موقعیت های آن روبه رو می شوند. اگر چه برای مخاطب عام این نوع روایت سردرگمی ایجاد می کند، اما برای مخاطب حرفهایتر جذاب است. فعل حال البته مبتنی بر فرم و پیرنگ است و شیوه روایی داستان و منطق داستانیاش ایجاب میکرد. نگاه نویسنده در نگاه راوی جریان دارد. راوی داستان همه چیز را می بیند. همه چیزهایی که داستان را میسازد. داستان در جزئیاتی اتفاق میافتد که کوچک اما موثرند و راوی و نویسنده یکپارچه و منسجم با هم قصه میگویند. نویسنده حرف توی دهان راوی نمیگذارد زیرا به او در قالب یک شخصیت داستان موثر و فعال، جان بخشیده است. من رمان گاف را یک اثر چند وجهی می دانم که از هر سو سعی کرده است دایره نگاه خود را وسعت بدهد و در میزانسن های مختلف حرف برای گفتن دارد. چه درباره فرم اثر که مختصری به آن اشاره کردم و چه درباره ماهیت و مضمون اثر. یکی از نکتههایی که در این رمان به چشم می خورد، واژگان شناور در فرهنگ جامعه میان اقشار مختلف است اگرچه نویسنده در این اثر تبحر و تسلط خود را در خلق تعابیر در فرهنگ گفت و گوی طبقات فکری مختلف نشان میدهد . نویسنده مشاهده دقیقی از ادبیات مختلف مورد استفاده در بین مردم دارد و برای هر شخصیتی که خلق کرده است، زبان مناسبی به کار میبرد. به همین دلیل ما با تعابیر تکراری مواجه نیستیم و با زبان روایی ارتباط موثرتری برقرار میکنیم. نکته دیگری که هست، راوی صرف نظر از جنسیتش یک شخصیت تاثیر گذار است هم فردیت دارد و هم اجتماعی است و در جامعه زنده و پویا نفس میکشد. شخصیت اصلی یک زن است. بارزترین خصوصیتی که از گاف میتوان انتظار داشت، نگاه زنانه و داستان زنانه است. اول یادداشتم میخواهم مقصودم از نگاه زنانه و در کل رمان زنانه را تبیین کنم. زیرا رمان فارسی در مرحلهای قرار دارد که« زن» را بیش از قبل مد نظر دارد. راحت بگویم رمان زنانه مد شده است. که البته فارغ از دیدگاه های مختلف اجتماعی به این اصل مهم،اتفاق مبارک و میمونیست شاید در مواجه با سه حالت بتوان به یک داستان، داستان زنانه گفت. اول داستانی است که یک خانم و یک زن آن را به رشته تحریر درآورد. نویسنده زن باشد. در این طیف داستان ها ناخودآگاه حس زنانه در داستان ساری و جاری می شود که همان طور که گفتم فارغ از پیرنگ، یک امر ناخودآگاه و تا حدودی ناگزیر است. دوم داستانی است که در مورد شخصیت زن نوشته میشود و شخصیت های بارز در آن قصه زنان هستند. و سوم داستان هایی است که در مورد مسائل خاص زنان نوشته میشود. مسائلی که مردان درک یا تجربه ای از آن ندارند. مثل بارداری و زایمان یا قاعدگی و امثالهم. اگر با این سه منظر به داستان گاف برگردیم سوالم این است که آیا نویسنده توانسته است، داستان زنانه بنویسد؟ یعنی اگر راوی داستان و شخصیت اصلی را برداریم و به جایش یک شخصیت مرد بگذاریم آیا اتفاق خاصی در پیرنگ میافتد؟ به نظر من جز در مسائل ظاهری داستان آنچنان بهم نمی ریزد. علی رغم این که گاف را یک زن نوشته ما در داستان زیست زنانه پررنگی نمی بینیم. راوی یک شخصیت خنثی دارد. پیچیدگی ذهنی زنانه اگرچه وجود دارد اما در شخصیت پردازی داستان کم رنگ است. پرداختن به چهره تاریک شهر پیش از گاف جریان گرفته بود. هم با چند فیلم سینمایی مطرح نظیر « ابد و یک روز » یا « مغزهای کوچک زنگ زده» و هم در آثار داستانی مثل «برج سکوت» و چند قصه دیگر. گاف هم در همین جریان است. لوکیشن زنده ای که اگر چه همیشه جریان داشت و دارد اما به تازگی دستمایه ساخت درام شده است. اما میخواهم بگویم، گاف در همین جریان است اما کلیشه ها را شکسته و در جریان گفتن حرف تازه افتاده است. . این اثر صاحب دغدغه انسانیست. سارا گریانلو طنز و مفهوم آن را خوب در قالب رمانش نشان میدهد. ما در گاف می توانیم تلخند را حس کنیم و تفکر انتقادی نهفته در پس داستان را ببینیم. به همین دلیل بستر گفتمان درباره آن باز است. در این رمان علاوه بر داستان به اهمیت کوششهای فردی و اجتماعی درباره مفهوم احسان و نیکی به دیگران پرداخته میشود و به خوبی ارتباط دوسویه میان فرد نیازمند و فرد کمک رسان و تاثیر مشترک این دو بر یکدیگر، تصویر میگردد. 0 8