معرفی کتاب مترو 2035 اثر دمیتری گلوخوفسکی مترجم فربد آذسن

مترو 2035

مترو 2035

3.3
5 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

10

شابک
9786001823480
تعداد صفحات
708
تاریخ انتشار
1399/4/23

توضیحات

        سال 2035 است. پس از این که آرتیوم در سال 2033 سکونت گاه موجودات تاریکی را نابود کرد، مردم ایستگاه وادنخا به چشم یک قهرمان به او نگاه میکردند، ولی اکنون گمان میکنند عقلش را از دست داده است، چون آرتیوم اعتقاد دارد ساکنین متروی مسکو تنها بازماندگان جنگ هسته ای سال 2013 نیستند. آرتیوم به امید شنیدن سیگنال رادیویی از دنیای بیرون، هر هفته چند بار به آخرین طبقه ی آسمان خراش اوستانکینو میرود. ولی تلاش هایش بی فایده است. در این میان، همسرش آنیا که از رفتار پرخاشگرانه و سرد آرتیوم به ستوه آمده، او را تهدید به ترک کردن میکند.با سر رسیدن هومر، پیرمرد قصه گویی که داستان او در جلد دوم سه گانه روایت شد، زندگی آرتیوم متحول میشود، چون او به اطلاع آرتیوم میرساند که اپراتور رادیویی به نام اومباک ادعا کرده سیگنال رادیویی از ساکنین فجرهای قطبی، شهری واقع در شمال روسیه دریافت کرده است. هومر و به رازهای مخوفی راجع به فاشیست های رایش، کمونیست های خط قرمز، تاجرین هانزا و به طور کلی، ماهیت وجودی متروی مسکو پی می برند، رازهایی که درک شما را از حوادث مترو 2033 و مترو 2034 دگرگون خواهد کرد... .
      

لیست‌های مرتبط به مترو 2035

پست‌های مرتبط به مترو 2035

یادداشت‌ها

niyayesh

niyayesh

1403/4/23

        در حالی که تمام مردم متروی مسکو فکر می‌کنند تمام بازمانده‌های جنگ جهانی سوم خودشون هستند، برخی به این باورن که در شهرهای دیگر بازمانده‌های دیگه‌ای هم وجود دارند. مردم مترو به این داستان‌ها تنها به چشم افسانه نگاه می‌کنند. آرتیوم که در جلد اول، امواج رادیویی شهرهای دیگه رو دریافت کرده بود، مدام بر این اصرار داره که بازمانده‌های دیگه‌ای هم وجود دارن. به همین خاطر هر بار، ۴۰ طبقه‌ی برجی رو با پای پیاده طی می‌کنه و مدتی رو با دستگاه مخابره‌ش اون‌جا می‌شینه، بلکه دوباره بتونه با بازمانده‎ها ارتباط بگیره. اون از زیرِ زمین زندگی کردن متنفره، بنابراین وادنخا، همسر و پدرخوانده‌ش رو رها می‌کنه و در مسیر داستان‌ها و شایعه‌ها سفری رو شروع می‌کنه تا بتونه بازمانده‌هایی رو پیدا کنه یا لااقل با کسانی که اونا رو دیدن، ارتباط بگیره.
انتظار می‌رفت به سوالاتی که از کتاب مترو ۲۰۳۴ باقی مانده بود پاسخ داده می‌شد. نمی‌شه منکر این شد که قلم نویسنده پخته‌تر شده، اما فقط کمی از مترو ۲۰۳۴ بهتر بود. جلد سوم موقع ترجمه، دستخوش سانسور و ویرایش‌های بسیاری شده بود. با این حال مترجم حدالامکان محتوا رو حفظ کرده بود که مخاطب متوجه داستان بشه.
شخصیت پردازی آرتیوم، خیلی خوب بود و شخصیت جلد اول که اتفاقات زیادی رو از سر گذرونده بود، با شخصیت جلد سوم بسیار تفاوت داشت. می‌شد در آرتیوم، انعکاس اتفاقاتی رو که از سر گذرونده، دید. کتاب توصیفات زیادی داشت که موقع مطالعه، منِ مخاطب رو اذیت می‌کرد. شخصیت‌های زیاد داستان کمی گیج‌کننده بود. چیزی که در کل کتاب متوجه نشدم، علت حضور ساشا و اطلاعات عجیب و غریبی بود که با توجه به جایگاهش داشت. و همچنان انگیزه و تفکر خیلی از شخصیت‌ها در ابهام بود.
نقطه عطف داستان ۱۰۰ صفحه آخرش بود و به اتفاقات دیگر می‌تونست مختصرتر بپردازه. ۶۰۰ صفحه انتظار برای رسیدن به قسمت اوج خیلی زیاده.
پایان منطقی اما کمی مبهم بود؛ اما می‌تونه جلد‌های دیگه‌ای هم داشته باشه. با این حال، اگر به خوبی داستان پرداخته نشه، واقعا ایده حیف و بی‌ارزش می‌شه. هر ایده‌ای زمانی خوبه که به خوبی به داستان، شخصیت‌پردازی، فضاسازی و... پرداخته شه، در غیر این صورت همچنان خامه.
در کل خیلی از سوالات بی‌پاسخ موند. شخصیت‌هایی بودند که دوست داشتم بیشتر درموردشون بدونم از جمله آنیا و لتیاگا، اما متاسفانه خیلی از جاها مبهم بودند. و در نهایت کتاب بیشتر به مسائل اجتماعی و سیاسی محیط پرداخته بود و هدفش روی این قسمت‌ها بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

نعیمک

نعیمک

1403/9/24

          کسانی که این مرور را می‌خوانند احتمالاً ماجرای آرتیوم را می‌دانند یا بازی آن را انجام دادند ولی حالا که به جلد سوم و آخر رسیدیم با یک خلاصه شروع کنیم. جنگ جهانی و زدن بمب اتم باعث شده تمام ساکنین روی زمین نابود شوند و حالا عدۀ معدودی در روسیه زیر زمین و در ایستگاه‌های مترو زندگی‌ می‌کنند. در دو جلد قبلی هر بار با ماجرایی که مترو را تهدید می‌کرد مواجه شدیم و حالا کمی اوضاع فرق دارد.
آرتیوم قهرمان مترو آن قدر روی سطح رفته و رادیواکتیو دریافت کرده که انگار خل شده. فکر می‌کند از جایی دیگر پیامی دریافت کرده و این یعنی شاید کسان دیگری هم روی زمین زنده باشند. پس این بار آرتیوم برای نجات تمام سکنۀ مترو راهی می‌شود تا مبدا این پیام واهی و ساکنین دیگر را بیاید. هنوز داستان ترسناک و دلهره‌آور است. زندگی در مترو به شکل غریبی تلخ تصویر شده و همین اتفاق همه چیز را سیاه‌تر می‌کند. دسته‌های مختلفی کنترل مناطق مختلف را برعهده گرفتند و چیزی شبیه جنگ داخلی برپا است. اینجا هم آدم دوپا دنبال دردسر است. در این داستان از رازورمزهای مترو سردرمی‌آوریم و فهمیدن قدم به قدم آن‌ها تلخی این زندگی را بیشتر می‌کند. از بین تمام ماجراها این قصه از همه هیجان‌انگیز‌تر و تلخ‌تر است چون به عمق اتفاقات مترو می‌رویم و البته امیدی که تا پایان کتاب همراه ما است. 
مثل جلدهای قبل اتفاقاتی یک‌هویی و کمی ساده‌انگارانه هم در کتاب وجود دارد و کمی در ذوق می‌زند. ای کاش کتاب یک بار ویراستاری می‌شد. ظاهراً تندیس به جز کتاب‌های معدودی بقیه را همین طوری از روی ورد کپی پیست می‌کند و اشتباهات زیادی در کتاب هست. البته من چاپ اول را دارم و شاید در چاپ‌های بعدی بهتر شده باشد. ترجمه قابل قبول است و به راحتی خوانده می‌شود. مثل همیشه داشتن نقشۀ مترو در کنار دست به بهتر فهمیدن ماجرا کمک می‌کند که در اینترنت یافت می‌شود.
        

0