یادداشت نعیمک

نعیمک

نعیمک

1403/9/24

        کسانی که این مرور را می‌خوانند احتمالاً ماجرای آرتیوم را می‌دانند یا بازی آن را انجام دادند ولی حالا که به جلد سوم و آخر رسیدیم با یک خلاصه شروع کنیم. جنگ جهانی و زدن بمب اتم باعث شده تمام ساکنین روی زمین نابود شوند و حالا عدۀ معدودی در روسیه زیر زمین و در ایستگاه‌های مترو زندگی‌ می‌کنند. در دو جلد قبلی هر بار با ماجرایی که مترو را تهدید می‌کرد مواجه شدیم و حالا کمی اوضاع فرق دارد.
آرتیوم قهرمان مترو آن قدر روی سطح رفته و رادیواکتیو دریافت کرده که انگار خل شده. فکر می‌کند از جایی دیگر پیامی دریافت کرده و این یعنی شاید کسان دیگری هم روی زمین زنده باشند. پس این بار آرتیوم برای نجات تمام سکنۀ مترو راهی می‌شود تا مبدا این پیام واهی و ساکنین دیگر را بیاید. هنوز داستان ترسناک و دلهره‌آور است. زندگی در مترو به شکل غریبی تلخ تصویر شده و همین اتفاق همه چیز را سیاه‌تر می‌کند. دسته‌های مختلفی کنترل مناطق مختلف را برعهده گرفتند و چیزی شبیه جنگ داخلی برپا است. اینجا هم آدم دوپا دنبال دردسر است. در این داستان از رازورمزهای مترو سردرمی‌آوریم و فهمیدن قدم به قدم آن‌ها تلخی این زندگی را بیشتر می‌کند. از بین تمام ماجراها این قصه از همه هیجان‌انگیز‌تر و تلخ‌تر است چون به عمق اتفاقات مترو می‌رویم و البته امیدی که تا پایان کتاب همراه ما است. 
مثل جلدهای قبل اتفاقاتی یک‌هویی و کمی ساده‌انگارانه هم در کتاب وجود دارد و کمی در ذوق می‌زند. ای کاش کتاب یک بار ویراستاری می‌شد. ظاهراً تندیس به جز کتاب‌های معدودی بقیه را همین طوری از روی ورد کپی پیست می‌کند و اشتباهات زیادی در کتاب هست. البته من چاپ اول را دارم و شاید در چاپ‌های بعدی بهتر شده باشد. ترجمه قابل قبول است و به راحتی خوانده می‌شود. مثل همیشه داشتن نقشۀ مترو در کنار دست به بهتر فهمیدن ماجرا کمک می‌کند که در اینترنت یافت می‌شود.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.