مردی که دوپای چپ داشت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
4
توضیحات
«شگفت انگیزترین شب زندگی ام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمی دانم. ترجیح می دهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفرة دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینة لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی، قوی ترین آدم ها معمولاً سست ترین و بی دل و جرأت ترین ها از آب درمی آیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یک جا می زد و ماهیچه هایش به کابل های فلزی می ماند، اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخم مرغ آب پز جای او بود قطعاً شهامت بیشتری از خودش نشان می داد. ویلتون رقت انگیز بود.» سر پلام گرن ویل وودهاوس، نویسنده و طنزپرداز انگلیسی، را یکی از بزرگ ترین طنزپردازان قرن بیستم میلادی می دانند. وودهاوس نخستین داستان اش را در 19 سالگی منتشر کرد و تا آخرین روز حیات دست از نوشتن برنداشت. با این که اغلب آمریکا سپری کرد و به تبع آن، از نیویورک و هالیوود به عنوان زمینه بعضی از رمان ها و داستان های کوتاه اش بهره گرفت. خودش معتقد بود یکی از عواملی که باعث طنزآمیز بودن نوشته هایش می شود نوع نگاه اش به زندگی است: «اگر زندگی را ساده بگیرید، همه چیز را خنده دار خواهید یافت، شاید به این خاطر که این طور به دنیا آمده اید.» وودهاوس مورد ستایش بسیاری از نویسندگان هم عصرش، مانند جورج اورول، مکس بیربام، رادیارد کیپلینگ و ای، هاوسمن بوده و «مردی که دو پای چپ داشت» از آثار شاخص او به شمار می آید.
یادداشتها