معرفی کتاب گلبرگی از دریا اثر ایزابل آلنده مترجم علیرضا شفیعی نسب

گلبرگی از دریا

گلبرگی از دریا

ایزابل آلنده و 1 نفر دیگر
3.3
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

4

ناشر
خوب
شابک
9786227425147
تعداد صفحات
334
تاریخ انتشار
1399/11/25

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب گلبرگ بلند دریا نوشته‌ی ایزابل آلنده است که با ترجمه‌ی سعید متین توسط انتشارات برج منتشر شده است:
اسپانیا در آتش جنگ داخلی می‌سوزد. ویکتور به‌همراه رُزه، همسر برادر ازدست‌رفته‌اش، ناچار به ترک بارسلونا می‌شوند. گریز از ماشین کشتار ژنرال فرانکو با عبور جان‌فرسا از کوه‌های پیرنه و رسیدن به فرانسه میسر می‌شود. رنج تبعید و بی‌پناهی بعد‌ها، شعله‌ی عشق را در قلب‌ این‌ دو روشن می‌کند. پابلو نرودا، شاعر شیلیایی، ترتیبی می‌دهد تا دولت شیلی از ویکتور و رزه به‌همراه دوهزار و پانصد پناهجوی دیگر دعوت کند با کشتی وینی‌‌پگ به شیلی بروند تا آزادی و صلحی را که در میهن خود از آن بی‌بهره بودند، آنجا بیابند. سرزمینی که به‌قول نرودا، «گلبرگ بلند دریا و برف» بود و آغوش خود را به روی میهن‌باختگان گشود، اما کودتایی که منجر به سرنگونی دولت سالوادور آلنده شد، سرنوشت آنان را بار دیگر دستخوش دگرگونی کرد. سفری در تاریخ قرن بیستم با شخصیت‌هایی فراموش‌نشدنی که درمی‌یابند گاه چاره‌ی مشکل، نه در فرار که در بازگشت است.
      

لیست‌های مرتبط به گلبرگی از دریا

خنده سرخسفر به انتهای شبدر جبهه  غرب خبری نیست

ادبیات ضدجنگ

52 کتاب

قرار است وجود خود را بفروشم. قرار است نیست شوم، غرق در شومی و پلیدیِ جنگ. می‌خواهم خود را فدا کنم. از وجودم چیزی نخواهد ماند. نمی‌دانم این کار را چرا انجام می‌دهم، می‌دانم وجودم زخم خواهد دید. شاید زخمش هیچگاه التیام نیابد. اما انجامش می‌دهم. چرا؟ ضروری است؟ برای روحم تحمل این زجرِ مطالعه‌ٔ ادبیات ضدجنگ ضروری شده است. چرا؟ معمولا شرح علتِ امورِ ضروری کارِ سختی است. علتی ندارم برایش. توجه‌ام به آن جلب شده است، قوای ذهن‌ام را اشغال کرده است و وجودم معطوف به آن شده است. پس انجامش می‌دهم و زجر می‌کشم. اینجا لیستِ آثار ادبیات ضدجنگی که پیدا کرده ام را قرار می‌دهم (مشخصا ترجمه‌ها و آثار فارسی را. چون هدفم فهم جامعهٔ ایران است). حتما برای هرکدام از این کتاب‌ها که بخوانم، مرور خواهم نوشت و سعی خواهم کرد تکه تکه تصویرِ کلیِ ادبیات ضدجنگی را که می‌خواهم معطوف به فهمِ جامعهٔ ایران باشد را تکمیل کنم. اصلا ادعا چیه؟ باور دارم که ادبیات تصویری از جامعه را نشان می‌دهد، این بدان معنا نیست که تصویرِ تمام جامعه در ادبیات منعکس می‌شود (هیچ اثر و روایتی نمی‌تواند همه‌چی را به تمامه در خود بازنمایی کند) و این گزاره بدان معنا نیز نیست که ادبیات چیزی جز بازنمایی جامعه نیست، یعنی کارکردهای دیگری نیز برای متنِ ادبی قابل تصور است. در کنار این، باور ندارم که برای فهمِ جامعه نوعی متن‌بسندگیِ ادبیات‌پایه مکفی و از قضی حتی ممکن است؛ یعنی ادبیات مفری برای فکر در باب جامعه است و فهمِ جامعه طبیعتا و قطعا منحصر در متنِ ادبی نیست. پس، متنِ ادبی به فراتر از خود (تاریخ و جامعه) ارجاع دارد و از این حیث منطقی است که برای فهمِ جامعه بتوانیم ادبیات را فراخوانی کنیم. در این لیست، که تا اینجا بدونِ جست‌وجوی روشمند و صرفا با پرسان پرسان گشتن، سرچرخاندن و بُر خوردن میانِ کتاب‌ها تشکیل شده است، سعی کردم به جوانب مختلفِ چیزی که بهش "ادبیات ضدجنگ" می‌گیم توجه داشته باشم. در نهایت هیچ ادعایی ندارم و با تمام وجود گشوده هستم به هر اتفاقی که در این مسیر بیافتد. هیچ چیز را مفروض نخواهم گرفت جز اینکه "جنگ سراسر پلیدی است و چیزی در جنگ پرتویی از روشنایی ندارد." این لیست را بسیار ادیت/ویرایش خواهم کرد. حتما اگه نکته‌ای هست، اثری را جا انداخته ام، اثری را به اشتباه در لیست قرار داده و خلاصه هرچه بود خیلی خوشحالم می‌کنید بهم اطلاع بدید. اگر در این مسیر به هر کدام از کتاب‌ها رسیدم که دوست داشتید همخوانی کنیم، البته باید جدی و ضربتی باشید، بهم خبر بدید. شاید بتونیم هماهنگ کنیم و هم‌فهمی کنیم با کتاب‌ها. جا دارد از همهٔ کسانی که در مورد این دغدغه باهاشون حرف زدم و توی پیدا کردن آثار بهم کمک کردن تشکر کنم. مشخصا از علی آقای عقیلی‌نسب عزیز که واقعا زیادی کمکم کرد. دمت‌گرم مرد 🙏✌️ پی‌نوشت: لیست ابتدایی است و هرچی ایراد است برگردهٔ منه و حتما بهم اطلاع بدید. خوشحال می‌شم.

57

یادداشت‌ها

          گلبرگِ برافراشتۀ دریا یک اثر داستانی است. نام‌ها، شخصیت‌ها، مکان‌ها و حوادث’ حاصل تخیل نویسنده هستند یا استفادۀ خیالی از آن‌ها می‌شود. هرگونه شباهت به وقایع واقعی، محل‌ها یا اشخاص، زندگی یا مرگ، کاملاً تصادفی هستند. داستان این کتاب در مورد پزشک جوانی به نام ویکتور دالمائو است که وقتی درگیر جنگ داخلی اسپانیا می‌شود، یک تراژدی از خود به‌جا می‌گذارد که زندگی و همچنین سرنوشت کشورش را تا ابد تغییر داد. به همراه زن‌برادرش، روسر بروگوئرا نوازنده پیانو، به‌اجبار از بارسلونای عزیزش خارج‌ شده و ترک وطن می‌کند. هنگامی‌که فرصت پناهندگی در شیلی پیش می‌آید، سوار کشتی می‌شوند که شاعر پابلو نرودا برای «گلبرگِ برافراشتۀ دریا و شراب و برف» وعده داده‌ شده، کرایه کرد. آنجا گرفتار یک دسته شخصیت‌هایی می‌شوند که طی چهار نسل با عشق و تراژدی مواجه می‌گردند و تقدیرشان این بود تا شاهد آزادی و سرکوبی باشند که سرتاسر دنیا روی می‌دهد.
        

1