کتاب خوبی بود . فکر نمیکردم آنقدر زود تموم بشه . شاید بشه گفت فقط نیم ساعت براش وقت گذاشتم و کتاب تموم شد! 
پر کتاب نقاشی های رنگی و زیبا بود ، که باعث می‌شد قسمت متن کمتر باشه . همچنین یکم ایراد چاپی داشت.
برای کسانی که به کمانگیری علاقه دارن به نظرم میتونه کتاب خوبی باشه. 
        

          احساسی که بهم داد این بود که نویسنده در قالب یک داستان اتفاقی و سر هم کردن یک‌ قصه تلاش کرد پند و اندرز های خودش رو در مورد زندگی و «هدف» و «روابط» و این‌چنین مسائلی به خورد خواننده بده. برای من که گوش شنوای نصیحت ندارم اصلاً جالب نبود. قسمت کوتاهی از ابتدای کتاب داستان بود، بعد شروع کرد نصیحت کردن، تا آخر کتاب. خلاصه باب میل ما نبود. احساس میکنم آثار پائولو کوئیلو کلاً قراره همین‌طوری باشن، دنبال این که یک چیزی رو بهت غالب کنه. دلیلی که باعث شد کتاب رو بخونم کتاب دیگر نویسنده، کیمیاگر بود، یک داستان فوق‌العاده. 
        

          کتاب 33 امسال
کتاب خیلی خوبی بود
واقعا لازمه چند تا از این کتاب بخرم و به بقیه هدیه بدم
ترجمه نشر مجید و خانم سونیا سینگ رو خوندم
صفحات 29 و 30 واقعا بهترین صفحه ها از این کتاب بودن برام
***
برشی از کتاب:
به کسانی ملحق شو که به اندازه چوب کمانت انعطاف پذیرند.
آنها صفاتی مثل آب دارند، میان صخره ها جاری می شوند، با مسیر رود سازگاری می یابند و گاهی به سکون دریاچه رضایت می دهند تا جایی که رودخانه سرریز شود و دوباره بتوانند مسیرشان را ادامه دهند؛ چون آب هیچوقت فراموش نمی کند سرنوشتش دریاست و دیر یا زود باید به آن بپیوندد. 
به آنهایی بپیوند که آواز می خوانند، داستان می گویند، از زندگی لذت می برند و شادی در چشمانشان موج می زند؛ چون شادمانی مسری است و اجازه نمی دهد دیگران از غم و تنهایی و سختی های زندگی فلج شوند..
        

          کتاب خوبی است، پر از نصایح ارزشمند.
اما «رمان» نیست، «داستان» هم نیست.
داستان، رمان و نمونه کامل یک «قصه» کیمیاگر است.
اگر حوصله نصیحت شنیدن دارید، عالی است.