معرفی کتاب مابعدالطبیعه چیست؟ اثر مارتین هایدگر مترجم محمدجواد صافیان

مابعدالطبیعه چیست؟

مابعدالطبیعه چیست؟

مارتین هایدگر و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

2

شابک
0000000088149
تعداد صفحات
90
تاریخ انتشار
1373/8/12

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        این  کتاب  در واقع  یکی  از آثار کلیدی  هایدگر و درس گفتاری  است  که  وی  در سال  1929 به  مناسبت  انتصاب  به  جانشینی  هوسرل  در دانشگاه  فرایبورگ  ایراد کرده  است . هایدگر چهارده  سال  بعد یعنی  در سال  1943 یک  پسگفتار و بیست  سال  بعد ــ سال  1949 ــ درآمدی  بر این  درسگفتار می افزاید که  این  را می توان  حاکی  از بیعت های  مجدد او با مضمون  این  درسگفتار طی  بیست  سال  دانست . این  درسگفتار کوتاه  در عین  حال  که  مضمون  هستی  و زمان  را دربر دارد. از نخستین  گام های  هایدگر در راه  چرخش  فکری  او نیز نشان  دارد.
      

لیست‌های مرتبط به مابعدالطبیعه چیست؟

یادداشت‌ها

نیرنگ هستی
          نیرنگ هستی و اضطراب عدم

علوم مختلف هرکدام پرسش «چیست؟» را در مورد بخشی از موجودات به کار می‌برند و سعی در تبیین چیستی هستندگان مختلف دارند. اگر از علم بپرسید در پس این موجودات و فراتر از آنها چه چیزی هست، خواهند گفت: «هیچ» یا «نیستی». اما این درست جایی است که فعالیت فکری جدیدی آغاز می‌شود: متافیزیک یا فلسفه. برخلاف علم که بر عینیت تأکید دارد، در زندگی روزمره ما همواره در حال‌وهوای خاصی چیزها را تجربه می‌کنیم. تنها استثنأ بر این قاعده عبارت است از حالی به نام «اضطراب». در چنگ اضطراب، چیزها از چنگ می‌گریزند. اضطراب مدنظر هایدگر معطوف به شیئ خاصی (مثل یک حیوان وحشی) نیست. اگر در برخورد ناآگاهانه با چیزها ما همواره پیشاپیش «بلدیم» با آنها چه کنیم، و اگر در این حال‌وهوا هرگز نمی‌پرسیم چیزها چیستند یا چرا هستند (به جای اینکه نباشند)، در حال اضطراب این «بلدبودن» دیگر کار نمی‌کند. چیزها می‌گریزند و دیگر اهمیت و معنای همیشگی خود را ندارند. از نظر هایدگر این غیاب تمامیت چیزها بدین معناست که ما با غیاب و نیستی هستندگان روبرو شده‌ایم. اضطراب ناشی از نیستی و گریز هستندگان است: ما در این جهان بی‌خانمان و غریبیم. اما درست در میانه‌ی این حال اضطراب و تشویش، اندیشه می‌تواند از دغدغه‌اش نسبت به چیزها فراتر رود (به قول کانت استعلأ یابد) و در نتیجه دانش جدیدی ممکن می‌شود، یعنی همان متافیزیک. متافیزیک نه به چیزی خاص یا ناحیه‌ی خاصی از هستندگان، که به چیزها در مقام یک کل می‌اندیشد. اما از نظر هایدگر آنچه این مجال رویارویی با هستندگان به مثابه کل را فراهم می‌کند درست همان حال اضطراب است. پرسش از نیستی پرسش از چیستی متافیزیک است. اما متافیزیک همواره تمایل داشته این نیستی را در قالب یک چیز در نظر آورد. هایدگر اما اضطراب و گریز چیزها را راهی می‌داند برای اندیشیدن به پرسش از هستی و نیستی در معنایی جدید. به عبارت دیگر هایدگر نیز همچون کانت متافیزیک را ناشی از تناهی انسان می‌داند، اما تناهی اشارتی است به نیستی، به فراتررفتن از تمامیت هستندگان، به این اندیشه‌ی شگفت که هستی‌شناسی ربطی به هستندگان جزئی ندارد بلکه همواره ناظر به خود هستی است. اما هستی اگر هیچ هستنده‌ی مشخصی نباشد، چیست جز نیستی؟! اگر به نظرتان اندیشه‌ای غریب و درنیافتنی است، تنها نیستید: خود هایدگر نیز این خودپنهانگری هستی را «نیرنگ» یا «دسیسه»ی هستی می‌خواند.
        

0