معرفی کتاب تک پرده ای های چخوف اثر آنتون چخوف مترجم داریوش مودبیان

تک پرده ای های چخوف

تک پرده ای های چخوف

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
4.1
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

5

ناشر
گویا
شابک
9786226528795
تعداد صفحات
320
تاریخ انتشار
1398/11/30

توضیحات

        آنتون پاولوویچ چخوفپزشک، داستان نویس و نمایشنامه نویس نامدار روس، چخوف بیش از ششصد داستان کوتاه و بلند طنز نگاشته و هشت نمایش نامه بلند و ده نمایش نامه کوتاه تک پرده ای در کارنامه کم نظیر خود دارد. در این کتاب با عنوان «تک پرده ای های چخوف» تمام نمایش نامه های کوتاه و تک پرده ای او را عرضه داشته ایم: هفت نمایش نامه بیشتر کمدی و دو نمایشنامه (آنهم با رگه هایی از طنز فاخر چخوف) ، در بخش افزوده کتاب نیز یک کمدی بسیار کوتاه و یک نمایشنامه ناتمام از وی را آورده ایم.چخوف در همه آثار خود، به زندگی آدم های زمان خویش نظر دارد، اما توصیف زندگی آنچنان که هست، هدف او نیست؛ هدف نهایی اش: نهادن آیینه ای در برابر خواننده و یا تماشاگر است تا خود معایب خویش را در آن به خوبی ببیند: صد البته در کمدی هایش این آیینه معوج است و تصویر ما را خنده برانگیز به ما باز می نمایاند.داریوش مودبیانپژوهشگر ، نویسنده، بازیگر، کارگردان، مدرس و مترجم تئاتر، رادیو، تلویزیون و سینما، در نوجوانی کار نمایش در رادیو و تلویزیون را آغاز میکند و خیلی زود به تئاتر و صحنه روی می آورد. در هیجده سالگی به «گروه تئاتر مردم» (استاد علی نصیریان) می پیوندد و تاکنون همچنان وفادارانه کار خود را با این گروه دنبال میکند. تحصیلات دانشگاهی (در دو رشته نمایش و زبان شناسی) را ابتدا در ایران و سپس در فرانسه پی میگیرد و به اتمام می رساند.داریوش مودبیاتن دارنده لقب و نشان «شوالیه هنر و ادب» از کشور فرانسه است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

15 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به تک پرده ای های چخوف

عروسک خانهپدر عروسی خون

فصل اول باشگاه هامارتیا ( آشنایی با زبان درام )

40 کتاب

💫 بارها و بارها با این سوال رو به رو می شدم که نمایشنامه خوانی رو از کجا باید شروع کرد یا این که چطوری نمایشنامه بخونیم؟ یا حتی سوالی اساسی تر : ❓ چرا باید نمایشنامه خوند؟ 💥هر بار به دنبال این بودم که برای کسانی که خیلی با این سبک ادبی آشنا نیستند یک لیست درست کنم که وقتی کسی گفت میخوام نمایشنامه بخونم ، این لیست رو بهش بدم و بگم اینا رو بخون. اما این لیست باید یک سری ویژگی ها هم میداشت. ⚠️ اول اینکه لیست سختی نباید می بود . مثلا نباید ادیپ یا هملت رو بهش معرفی می کردم. چون وقتی کسی هنوز با نمایشنامه آشنا نیست ، ممکنه خوندن این آثار علیرغم شاهکار بودنشون باعث بشه که شخص درک درستی از این اثار نداشته باشه در نتیجه عطای نمایشنامه خوانی رو به لقاش ببخشه. 📍 دوم اینکه این لیست باید علیرغم ساده بودن یک نمای کلی از ژانرهای مختلف نمایشی رو هم در بر میگرفت که شخص علاوه بر خوندن نمایشنامه و علاقه مند شدن بهش ، بتونه یک دید کلی به ژانرهای نمایشی داشته باشه. 🙄 اما درست کردن این لیست هی عقب میفتاد و هربار که شخصی ازم میخواست که بهش نمایشنامه برای شروع معرفی کنم ، دوباره با خودم میگفتم که ای کاش درست کردن لیست رو پشت گوش نمینداختم. 🌸 پارسال بود که با افتتاح باشگاه 🎭 هامارتیا 🎭 ، این لیست هدفمند ساخته شد. در باشگاه نمایشنامه خوانی هامارتیا قرار بر این شد که کنار هم نمایشنامه بخونیم و درباره این آثار به گپ و گفت بشینیم. 🤔 اما همخوانی تنها کافی نبود و نیست. در هامارتیا ابتدا به این پرداختیم که چرا باید نمایشنامه خوند؟ فرق نمایشنامه با رمان و داستان کوتاه چیه. 💡 به این پاسخ رسیدیم که نمایشنامه یک گونه ادبی کاملا مستقله که سوای تئاتری که بعدا میشه از روش ساخت ، درباره ش قضاوت میشه. خیلی ها فکر می کنند که نمایشنامه رو باید فقط در اجرا دید و نباید خوند که این یک دیدگاه کاملا اشتباهه. نمایشنامه رو میشه مثل یک داستان خوند . تئاتری که از روی این نمایشنامه ساخته میشه یک اثر مستقل و جداست و سوای نمایشنامه باید درباره ش قضاوت کرد. 🎭 نمایشنامه یک اثر دراماتیک و عمل محوره. در نمایشنامه شما با گزارش اعمال کاراکترها طرفید. نمایشنامه نویس برعکس رمان و داستان نویس از توصیف بی بهره ست. در رمان شما به راحتی به افکار کاراکترها پی میبرید چون نویسنده میتونه راحت تمام درونیات و ذهنیات کاراکترها رو برای شما تشریح کنه اما در نمایشنامه این درونیات و ذهنیات باید از طریق گزارش اعمال کاراکترها به مخاطب رسونده بشه. در نتیجه نمایشنامه خواننده فعال تری نیاز داره. 🎧 ما در هامارتیا ابتدا در یک جلسه آنلاین به بررسی فرم و محتوا پرداختیم و نمای کلی ای درباره فرم در آثار هنری ارائه دادیم. سپس با خوندن هر نمایشنامه به گپ و گفت نشستیم. درباره درام و آنتاگونیست و پروتاگونیست و نقاط عطف و اوج و... صحبت کردیم. در باشگاه در کنار آثاری که خوندیم سعی کردیم با فیلم ها و نقاشی هایی که در تاریخ هنر ماندگار بودن به پرورش حس اعضای باشگاه بپردازیم. کسانی که در باشگاه هامارتیا عضو شدند امروز قطعا آشنایی ای حتی کوتاه درباره فرم ، اثر هنری ، حس ، ناخوداگاه هنری و... رو پیدا کردند و امروز در مواجهه با یک اثر هنری منفعل نخواهند بود. 💫 هدف ما در فصل اول این بود که اعضا نمایشنامه خوانی رو شروع کنند و با زبان درام و نمایشنامه آشنا بشند و از فصل دوم بریم سراغ تراژدی های یونان و مرحله به مرحله با تاریخ نمایش جلو بیایم و در کنار خوندن نمایشنامه ها و تحلیل سیر درام در تاریخ از فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ تئاتر هم حرف بزنیم. 💠💠 در باشگاه هامارتیا قراره بیش از 1500 اثر نمایشی در قالب 20 فصل همخوانی بشه. نمیدونم چقدر طول بکشه اما تا جایی که بتونیم پیش خواهیم رفت. تمام اثار نمایشی ایرانی و خارجی در باشگاه هامارتیا برنامه ریزی شده. 🧑‍🏫 در فصل اول برای آشنایی با زبان درام 40 اثر نمایشی رو خوندیم ( در هنگام نوشتن این لیست اثر 38 رو در حال همخوانی هستیم ) و یک دید کلی درباره نمایشنامه ها به دست آوردیم ، در این همخوانی آثار ۲ درام نویس رو به صورت کامل همخوانی کردیم . 🤩 مارتین مک دونا و آنتون چخوف ( سیر هامارتیا باعث شد که نظرها درباره چخوف عوض بشه ، کسانی که ابتدا با چخوف ارتباط نمی گرفتند ، وقتی با هامارتیا همراه شدند، چخوف تبدیل به یکی از نویسندگان مورد علاقه شون شد ) بلاخره ابتدا باید بدونیم نمایشنامه چیه و زبان درام چه زبانیه و بعد که شناختیمش بریم به دنبال این که چطوری به وجود اومد و چه سیری رو طی کرد. این لیست برای شروع نمایشنامه خوانی در باشگاه هامارتیا خونده شده. در انتهای هر فصل لیست همخوانی اون فصل منتشر خواهد شد. اگر شما هم به ادبیات دراماتیک علاقه دارید ، خانواده بزرگ 305 نفره 🎭 هامارتیا 🎭 ( در روز ایجاد لیست ) با آغوش باز پذیرای شماست تا با ما در این مسیر جذاب همراه باشید :

35

یادداشت‌ها

          نثر کتاب خوب بود اما گویا اصلا ویرایش نشده بود و غلط‌های تایپی و چاپی به قدری در کتاب دیده می‌شد که حوصلۀ آدم را سر می‌بُرد و حال آدم را بد می‌کرد!

در این کتاب با نُه نمایشنامۀ تک‌پرده‌ای روبروییم که بعضی از آنها را پیش از این، در کتاب «آواز قو و چند تک‌پرده‌ای دیگر» خوانده‌ایم.

این نمایشنامه‌ها به ترتیب عبارتند از:

ـ در شاهراه
ـ آواز قو
ـ خرس
ـ خواستگاری
ـ تاتیانا رپینا
ـ تراژدین اجباری
ـ عروسی
ـ جشن سالگرد
ـ مضرات دخانیات 

و در ادامه در بخش «افزوده‌ها»‌ این عناوین را می‌بینیم: 

ـ مرگ ناگهانی اسبِ درشکه
ـ شب پیش از محاکمه (داستان)
ـ شب پیش از محاکمه (نمایش‌نامه)؛ با مقایسۀ این اثر با داستانی به همین نام از چخوف، به نظر می‌رسد که این نمایشنامه ناتمام مانده است.

از نمایشنامه‌های این کتاب؛ خرس و خواستگاری به نظرم جالب‌تر بودند و از آنها بیشتر خوشم آمد.

در این نمایشنامه‌ها، چخوف از دلبستگی‌های مردم جامعه‌اش به مسائلی کم‌اهمیت و کم‌ارزش گفته است و نشان داده که مردم همیشه گرفتار افراط و تفریطند و با این رفتار نامناسب، هم خود و هم اطرافیان‌شان را به دردسر می‌اندازند.

ما هم در جامعه با این گروه‌های مردم روبرو می‌شویم که تنها به دنبال کسب منافع شخصی‌اند و جز آن چیزی برایشان اهمیت ندارد و بی توجهی به دیگران و سرنوشت آنان، در نهایت به خودشان آسیب خواهد رساند.

کلام چخوف ساده است و سهل و ممتنع و البته در پس این کلام به ظاهر ساده، با توانمندی دنیایی زیبا ساخته که به راستی تماشایی است.

این دومین دیدار من با نمایشنامه‌های جناب چخوف است و ایشان با قلم خود مرا علاقه‌مند به خواندن دیگر آثار خویش نموده‌اند.
        

19

درباره چخو
          درباره چخوف اگر بخوام حرف بزنم ، نمیتونم قدرت قلم و خلاقیت این نویسنده بزرگ رو بیان کنم . حق مطلب ادا نمیشه ...

چخوف بزرگ بود ، بزرگ هست و بزرگ خواهد ماند... تا دنیا دنیاست ، اسم چخوف بر پیشانی ادبیات جهان می درخشه و کمتر کسی قدرت اینو خواهد داشت که حتی نزدیک جایگاه اون بشه.
آثاری که پر از حس های خوب و خوندنی و انسانیه... داستان های چخوف ، داستان های انسان های ناراضی و ناراحتی یه که برای تغییر زندگی خودشون هیچ کاری نمیکنن و جز ناله و غر زدن و گلایه کردن کاری نمیکنن... 
انسان های منفعلی که فقط لب و دهنن و جز گلایه کردن هیچ قدمی برای بهتر کردن اوضاع خودشون برنمی‌دارن... این درون مایه در شاهکارهای نمایشی چخوف بیشتر نمود پیدا میکنه تا این آثار کوتاه...

در این کتاب ما با تک پرده ای های چخوف طرفیم... کارهای کوتاهی که در ژانر کمدی نوشته شدند و بعضا موفقیت های خوبی رو برای چخوف به ارمغان آوردند... آثاری که البته به پای شاهکارهای چخوف نمیرسند ...

این آثار بیشتر تمرینی برای نوشتن صحنه و برای نشریات و تئاتر های کوچیک نوشته شده و دارای ارزش ادبی و هنری در حد کاری مثل باغ آلبالو نیستند...
برای آشنایی با قلم و فضا و تفکرات چخوف ، یا بهتر بگم برای چخوف خوانی شروع خوبیه...

این کتاب ترجمه داریوش مودبیانه... ترجمه ای که از انگلیسی و فرانسوی به فارسی ترجمه شده. داریوش مودبیان نویسنده و کارگردان و بازیگر کارکشته تئاتره که نمایشنامه های کمدین های معروف رو در مجموعه طنزآوران جهان نمایش ، بارها ترجمه و چاپ کرده که خدمت بزرگی به تئاتر و هنر ایرانه...
گرچه به شخصه تجربه خوبی از برخورد با ایشون سر کارهای خودم نداشتم که بماند برای وقتی دیگر...
اما از جاده انصاف نباید خارج بشیم و باید بگیم که الحق و الانصاف ترجمه های خوبی رو شاهد هستیم.
در ابتدای هر اثر اطلاعات خیلی خوبی از زمان نوشتن و اجراهای این آثار آورده شده که به شخصه برای من خیلی جالب بود .
و در آخر هم درباره این آثار اطلاعاتی از خلال نامه های نوشته شده چخوف به دوستانش بیان شده که اون هم در نوع خودش جالب توجه بود.

سه نمایش " تراژدین اجباری " ، " خواستگاری " و " جشن سالگرد " رو بنده در سال ۱۴۰۰ در سالن مهرگان تهران به روی صحنه بردم که خاطره خوبی برای من بود...

پ ن : عکس مربوط به اجرای نمایش " تراژدین اجباری " به کارگردانی این حقیر است...

        

29