دفترچه های مرد کتابفروش
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
9
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
یادداشت های کتابفروش جهان داستانی وسیعی دارد؛ از اردن تا مسکو و از گوژپشت نوتردام تا دکتر ژیواگو و قهرمانان رمانهای عربی. ابراهیم الوراق کتابفروشی است ترس خورده از صدای درونش و پنهان شده در پناه ردیف شاهکارهای ادبی که بی وقفه میخواند و گاه میفروشدشان. اما رنج فزاینده ای که بر او میرود و بر دیگران همچنین فقر، خشونت و افراط گرایی از او موجود دیگری میسازد و جانوران نهفتهٔ درونش را بیدار میکند « ... قربان! احساس میکنم مثل زنی که جنینی در رحمش تکان میخورد، موجود خطرناکی را باردارم که هر وقت عصبانی میشود به حرکت می افتد.» افسر با خنده گفت: «و این جنین به تو چه میگوید؟» «قربان او از جنین بزرگتر است. اندازهٔ یک هیولاست و همان خصوصیات هیولا را دارد.» افسر با عصبانیت گفت: «و به تو چه میگوید؟» «او مرا تحریک به کشتن بعضی شخصیتها میکند. حتی از من میخواهد جسدهایشان را مثله کنم.»