سگال ناروال یا نارایج بیندیش: چگونه در مورد هر چیزی هوشمندانه تر بیندیشم

سگال ناروال یا نارایج بیندیش: چگونه در مورد هر چیزی هوشمندانه تر بیندیشم

سگال ناروال یا نارایج بیندیش: چگونه در مورد هر چیزی هوشمندانه تر بیندیشم

استیون دی لویت و 3 نفر دیگر
4.0
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

14

شابک
9786007418390
تعداد صفحات
220
تاریخ انتشار
1398/10/22

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن و... برخی از واژگانی است که در زبان فارسی برای فرآیند تحلیل ذهنی انسان به کار می رود،  به ویژه هنگامی که با مسئله ای، مشکلی و ابهامی روبه روست و پای تصمیم گیری در میان است. واژه های عقل، تدبیر، فکر، دریافت، ادراک و... معمولا همنشین لفظی و معنایی فکر کردن و اندیشیدن است. نویسندگان در این کتاب به شما می آموزند که چگونه درباره هر چیزی هوشمندانه تر بیندیشید و دنیا را مانند دیگران نبینید.
      

یادداشت ها

          نویسنده کتاب بسیار کنجکاو است و در داده‌ها به دنبال جواب می‌گردد. او معتقد است که دانش عمومی مردم پر از اشتباه است و هستند افرادی که از این موضوع نفع می‌برند. همین جمله که بیشتر مردم در بسیاری از موارد اشتباه فکر می‌کنند بسیار قابل تامل است و ناخودآگاه انسان را با این چالش مواجه می‌کند که «من چه نظرات اشتباهی دارم؟». به نظرم جواب این سوال ساده است، خوب که نگاه کنیم، تقریبا در مورد هیچ چیز تحلیل کاملی نداریم.

نویسنده از داده‌ها استفاده می‌کند و نتایج جالب و عجیبی را به نمایش می‌گذارد. مثلا نتیجه آزمون‌های دانش‌آموزان را بررسی می‌کند و معلمان متقلب را پیدا می‌کند یا با تحلیل نتیجه مسابقه‌های کشتی در ژاپن، آنهایی را که از عمد باخته‌اند، پیدا می‌کند. بررسی رفتار فروشندگان مواد مخدر و همچنین علت کاهش جرم در آمریکا هم بسیار دور از انتظار است.

بخشی از کتاب در مورد افرادی است که در اداره، پیراشکی می‌خورند ولی پول آن را سر جایش نمی‌گذارند؛ یعنی مرتکب یک دزدی کوچک می‌شوند. بررسی تاثیر عواملی مثل آب‌وهوا، ۱۱ سپتامبر، تعطیلات عید و رده سازمانی بر این پدیده واقعا دوست‌داشتنی است.

کتاب پر از مثال است و نویسنده زیاد اهل تعمیم و انتزاع نیست. در بخشی از کتاب، نویسنده تنوع بسیار زیاد نظریه‌های تربیت فرزند و تناقضات آنها را مطرح می‌کند و با بررسی داده‌ها، عوامل موثر در موفقیت فرزندان را نشان می‌دهد. نتیجه این تحلیل تقریبا همه توصیه‌های کارشناسان حوزه تربیت فرزند را بر باد می‌دهد.
        

1

          در این کتاب نویسنده به سراغ مثال هایی می‌رود که اقتصاد فراتر از تصور روزمره ما وارد عمل شده و در حوزه های غیر از پول و بانک و بخش عمومی دست به تغییر و فعالیت زده و نتیجه آن نیز موفقیت آمیز بوده. کتاب داستانی را روایت میکند از اینکه چگونه یک اقتصاد دان موفق شد یک سازمان تروریستی که به آزاد و اذیت سیاه پوستان می‌پرداخت را نابود کند.
نگرش اقتصادی یک نوع نگاه خاص بر اساس کمیت و کمیابی است  و استفاده از آن در مواقعی میتواند ما را به نتایجی برساند که بدون وجود این نگاه رسیدن به آنها ممکن نبود. اما این کتاب نقطه ضعفی نیز دارد، ورود اقتصاد به همه شئون زندگی ممکن است باعث تغییر ارزش ها نیز بشود، این نکته‌ایست که نویسنده این کتاب اشاره ای به آن نداشته و همین نقطه ضعفی برای کتاب به شمار میرود.
ورود اقتصاد و نگاه بازاری و نگاه هزینه فرصت نگرد به مسائل اجتماعی و فرهنگی ممکن است نتیجه ای معکوس داشته باشد و می‌تواند همانند مسکنی که درد فعلی را از بین می‌برد و در آینده به بدن ضربه میزند عمل کند.
این کتاب در کنار کتب اقتصاد رفتاری می‌توانند نگاه به علم اقتصاد را تغییر دهد و به اقتصاددان اجازه دهد به مسائلی توجه کنند که تا پیش از آن توجهی به آنان نداشتند اما باید مراقب این نکته نیز بود که اقتصاد به ارزش های اخلاقی و اجتماعی ضربه نزند.
        

1