معرفی کتاب استاد بنا سول نس: نمایشنامه ای در سه پرده (1892) اثر هنریک ایبسن مترجم میرمجید عمرانی

استاد بنا سول نس: نمایشنامه ای در سه پرده (1892)

استاد بنا سول نس: نمایشنامه ای در سه پرده (1892)

هنریک ایبسن و 2 نفر دیگر
4.1
7 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

3

شابک
9786006395388
تعداد صفحات
128
تاریخ انتشار
1397/6/13

توضیحات

        نریک ایبسن، نمایشنامه نویس و سراینده ی نروژی، زاده ی سال 1825، از بزرگ ترین ستاره های سپهر هنر و اندیشه ی همه ی جهان و همه ی زبان هاست.(استاد بناسول نس)، نهمین نمایش از نمایشنامه های مدرن ایبسن، داستان آدم بلند پرواز بختیاری است که می سازد، بالا می برد، بالا می رود، بر بالای ساخته های خویش می ایستد، باز آرزوی بالاتر رفتن او را به اوج های تازه ای فرا می خواند و او این فراحوان ها را به جان می پذیرد. به چه بهایی؟ کسی چه می داند؟به ساخته ی زیر پای خود می نگرد، پا بر سر و شانه ی دیگران دارد، چنان که گویی نه با سنک و آجر و خاک که با تن و جان و روان دیگران ساخت و ساز کرده است، و اینک روزی را می بیند که بدبیاری از راه می رسد...
      

یادداشت‌ها

          ایبسن در انتخاب حرفه‌ی کاراکترهایش واقعاً دقت نظری ستودنی دارد. انتخاب شغلِ معماری برای سولنس هم یکی از بی‌نظیرترین انتخاب‌هایش بود. به‌عنوان کسی که سال‌ها پیش لیسانس معماری‌اش را بوسید و گذاشت کنار و چیزهای اندکی از ماهیت معمار بودن را هنوز به‌خاطر می‌آورد می‌توانم به‌ جرئت بگویم که در معماری و پیکرتراشی نوعی احساس خلق بودن نهفته است که کمتر در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی دیگر نظیر دارد. حتی خدای افلاطون - دمیورژ - هم صانع است و شبیه یک معمار. گویی چون آن‌چه خلق می‌کنند عظیم و بسی عینی است، حسِ خالق بودن را به سازنده بیشتر القا می‌کند. سولنس از هر نظر یک معمار بود و همسرش که حال و هوای عروسک‌خانه را تداعی می‌کرد، نمی‌توانست آن‌طور که باید و شاید به سوی خلق رهنمودش کند. هیلده انگار ادامه‌ی هدا گابلر بود اما. هدا گابلری که بالاخره توانست به خواسته‌ی بزرگ قلبی‌اش - در آغوش کشیدن مرگ باشکوه دیگری به‌تشویقِ خودش - دست یابد. واقعاً حیف است آدم آثار ایبسن را پشت سر هم نخواند تا متوجه این تداوم‌های روایی شگفت‌انگیز که در عین حال با هم متفاوت‌اند نشود.
        

0