در جستجوی زمان از دست رفته: در سایه دوشیزگان شکوفا 1

در جستجوی زمان از دست رفته: در سایه دوشیزگان شکوفا 1

در جستجوی زمان از دست رفته: در سایه دوشیزگان شکوفا 1

مارسل پروست و 2 نفر دیگر
3.9
13 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

17

قول معروفی هست که می گوید: «رمان مفصل در جستجوی زمان از دست رفته را آدم های زیادی در کتابخانه هایشان دارند، اما فقط اندکی شان آن را خوانده اند.» این قول ناظر به تضاد درونی رمان سترگ مارسل پروست است: اهمیت آن در میان آثار ادبی قرن بیستم - و تمام دوران ها- و لزوم خوانده شدنش، و در عین حال سخت خوانی اش؛ به ویژه برای انسان قرن بیست ویکمی. هرچه باشد، به این سادگی ها نمی شود از کنار این- به قول ژان کوکتو- «مینیاتور غول آسا» گذشت یا از روی آن پرید و نخوانده اش گذاشت. هنرمند فرانسوی، استفان اوئه، از همین رهگذر به اقتباس از رمان پروست پرداخته است؛ اقتباسی ستودنی، با شخصیت سازی های درخشان، بارقه های هنرمندانه، توجه امانتدارانه به ریزه کاری های پروست در توصیف و تصویرسازی و رعایت ویژگی های روایی و کیفیات سبکی او و - مهم تر از همه - بدون هیچ مداخله? مخلّی در اثر. به کمک استفان اوئه و اقتباس ارزشمندش، خواننده می تواند با آنچه ولادیمیر ناباکف «جزر و مد حافظه و امواج هیجانات» می نامد، همراه شود و به خوبی دریابد که چرا آلن دو باتن معتقد است: «پروست می تواند زندگی آدم را دگرگون کند.»

پست‌های مرتبط به در جستجوی زمان از دست رفته: در سایه دوشیزگان شکوفا 1

یادداشت‌های مرتبط به در جستجوی زمان از دست رفته: در سایه دوشیزگان شکوفا 1

            به نام او

 در سایه دوشیزگان شکوفا دومین جلد از در جستجوی زمان از دست رفته یکی از کاملترین جلدهای این رمانِ قطور است، البته در قیاس با  طرف گرمانت است که نمی گویم کاملترین. سبک پروست در این جلد به کمال نزدیک است و در این جلد است که با نظریات بدیع هنری پروست آشنا می شویم. البته این نکته را هم باید اضافه کرد که با توجه به معیارهای نثر پروست خواندن این جلد سختتر از جلد اول است به عنوان مثال توصیفهای خاص پروست در این جلد شاخ و برگ بیشتری دارد و وجود متعددتری را شامل می شود (مثلا هفتاد صفحه از آخرین صفحات فصل دوم این کتاب در توصیف دوشیزگان شکوفا است) . به هر رو ممکن است در حین خواندن این جلد یا پس از آن انگیزه ادامه دادن رمان کمی فروکش کند. من خودم به کتابهایی که در مورد پروست و در جستجوی از دست رفته نوشته شده پناه بردم. مثلا فانوس جادویی زمان مرحوم شایگان برای من بیش از پیش روشنگر ظرایف سبکی و هنری شاهکار پروست بود. البته من این اثر پس از اتمام جلد دوم شروع کردم و با اتمام طرف گرمانت یک آن را به نیمه رساندم. البته کتابهای دیگری هم می تواند به روند پروست خوانی کمک کند که در یادداشتهای بعدی معرفی خواهم کرد.
          
            در این جلد تصاویر بیش از همه به یاری داستان آمده‌اند. خوانندگان پروست به یاددارند که در این جلد پروست با چه توانمندی استادانه‌ای به فضاسازی مسیر بلبک و اطراف آن پرداخته و چه جهان به یادماندنی‌ای ساخته است. در این نسخه، استفان اوئه به خوبی تلاش کرده (و تا حد خوبی موفق شده) که همان فضاسازی را با تصاویرش ایجاد کند. البته که باید در هر قاب حواسمان باشد که مثل کمیک‌های ماجرایی به خواندن نوشته‌ها اکتفا نکنیم و در تصاویر هم لَختی چشم را بگردانیم و خیال را بپروریم.

پیشتر درباره این مجموعه نوشته‌ام:

اقتباسی مصور اما بسیار دقیق از در جستجوی زمان از دست رفته پروست.
تا اینجا همین جلد اول را خوانده‌ام اما باید بگویم که به راستی خواندنی و لذت‌بخش است تا حدی که از خواندن خود اثر چندان کم ندارد. هر که رمان در جستجو را خوانده باشد می‌داند بیش از آن که ماجرا و داستانی در ان مهم باشد تک تک جملات و توصیفات و رفت و برگشت‌های ذهنی و زمانی و درون‌کاوی‌ها و دیگرکاوی‌های داستان و از همه مهم‌تر شاید جهان داستان است که آن را به اثری این اندازه به یادماندنی و مهم بدل کرده است. همه این‌ها به راحتی معنایش این است که اقتباسی از این اثر آن هم در قالب کمیک استریپ،‌ دور از ذهن‌ترین کار ممکن باید باشد. با این همه باید اذعان کرد اقتباس استفان اوئه از در جستجو، توصیفات زیبا، تصاویر داستان، رفت و برگشت‌های ذهنی و زمانی و درون‌کاوی‌ها و از همه مهم‌تر جهان اثر را به راستی منتقل کرده و ستودنی است.
ترجمه اثر هم به راستی پاکیزه است و باید بابت انتخاب این اثر و انتشارش از کاوه فولادی‌نسب و مریم کهنسال نودهی
و البته از نشر ثالث سپاسگزار بود.
دیگر این که کیفیت چاپ هم با توجه به قیمت واقعا به طرز عجیبی مناسب است
جلد سخت، صفحات رنگی و چاپ تر و تمیر لذت خواندن کمیک‌استریپ در جستجو را برای بزرگسالان دو چندان کرده است.
خلاصه که من هنور از ذوق خواندن این کتاب برقی در چشمانم هست که به گمانم در این یادداشتم هم پیدا باشد.
علیرغم این که این روز به شدت درگیر خواندن و نوشتن چند کار مختلفم اما به محض بستن کتاب (تمام شدنش)رفتم جلد بعدی را برداشتم :)
          
            همان‌طوری بود، که جلد نخست بود!  
باید نظر خود در مورد جلد نخست را عینا تکرار کنم:
"با اختلاف فراوان، خسته‌کننده‌ترین کتابی بود که خواندمش. هیچ علاقه و رمقی به جهت خواندنش نمی‌یافتم و به نوعی شوق مطالعه را هم از من گرفت"
و ضمنا از آن‌جایی که به تازگی پس از مدت‌ها به دنیای کتاب‌ها برگشته‌ام، حالا حالاها به سراغ جلد سوم نخواهم رفت... شاید هیچ‌وقت... نمی‌دانم... چون کسی از آینده خبر ندارد.

نقل‌قول نامه
"تصوری که دیرزمانی از کسی داریم، چشم و گوش ما را می‌بندد!"

"گذشته از برخی بی‌سوادان عامی و اشرافی، که برایشان تفاوت گونه‌ها حرفی بی‌معنی‌ست، آن‌چه آدم‌ها را به هم نزدیک می‌کند نه اشتراک عقیده که خویشاوندی ذهن‌هاست."

"اگر آدم سردش شود، معنی‌اش لزوما این نیست که باید خود را گرم کند، بلکه شاید این است که مثلا سرزنشش کرده‌اند!"

"اگر هم زندگی ما را از هم جدا کرده باشد، خاطره‌ی زمانی‌که یکدیگر را می‌شناختیم بجا خواهد ماند."

"برای نخستین بار حس می‌کردم که می‌شود مادرم زندگی دیگری، بی من، به گونه‌ی دیگری و نه برای من داشته باشد. اندوهم از جدایی بیشتر از آن بود که با خود می‌گفتم شاید این جدایی برای مادرم، به معنی نقطه‌ی پایان دلسردی‌هایی باشد که پیاپی او را دچارشان کرده بودم و از آن‌ها به من چیزی نگفته بود..."

"در کنار آنان که دوست می‌داریم، با آنان سخن گفتن یا هیچ نگفتن یکی است."

کارنامه
یک ستاره برای این‌که حوصله‌ام را سر برد، یک ستاره برای این‌که دوستش نداشتم و یک ستاره بابت اینکه فقط یک دفترچه خاطرات بود و هیچ‌چیزی برای ارائه به من نداشت، از کتاب کسر و نهایتا دو ستاره برایش منظور‌ می‌کنم.


فایل پی‌دی‌اف این جلد را درکانال تلگرام آپلود نموده‌ام، در صورت نیاز می‌توانید آن‌را از لینک زیر دانلود نمایید:
https://t.me/reviewsbysoheil/448

تاریخ شروع کتاب: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
تاریخ اتمام کتاب: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱