یادداشت ملیکا خوشنژاد
1401/12/23
بار دوم خیلی بیشتر چسبید. خیلی غریبه که بار اول از کنار خیلی چیزها گذشته بودم بیاینکه درست بهشون توجهی کنم. شاید بار سوم حتی بیشتر دوستش داشته باشم. چون جادوی پروست همینه. با اینکه انگار در هر جلد میره سراغ یه مفهوم - و البته که تمام این مفاهیم و تجربهها مثل یه شبکۀ درهمتنیده و پیچیده به هم متصلاند -، انگار میتونه بدون اینکه متهم به تکرار خودش بشه هر بار جور تازهای و با ظرافت بیسابقهای تو رو باهاشون مواجه کنه که دوباره و دوباره و دوباره شگفتزده بشی. این بار هم سراغ حافظه رفته بود و واقعاً با تک تک جملات، پاراگرافها و صفحاتی از کتاب که زیرشون خط کشیدم و بارها و بارها خوندمشون هر بار مجذوب و جادو شدم. ممنونم ازت مارسل عزیزم که اینطور تجربههای نگفتی رو به کلمه درآوردی.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.