تن تن: سیگارهای فرعون
در حال خواندن
1
خواندهام
56
خواهم خواند
0
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
در این کتاب از مجموعه "ماجراهای تن تن خبرنگار جوان"، تن تن و سگ کوچولویش برفی، برای گذران تعطیلات عازم سفر دریایی می شوند .کشتی از بندر "پورت سعید "کشور مصر عبور می کند .تن تن در این سفر با پروفسور "سوفوکلس سارکوفاگوس "که باستان شناس است آشنا می شود .در پی این آشنایی، پروفسور از تن تن می خواهد تا در گشودن راز مقبره باستانی فرعون او را همراهی کند .این در حالی است که در نخستین گام ها، پروفسور به طرز مرموزی ناپدید می شود ;سپس ماجرایی روی می دهد که شرح آن با تصاویر کارتونی رنگی در کتاب به طبع رسیده است .
لیستهای مرتبط به تن تن: سیگارهای فرعون
یادداشتها
1402/8/5
0
1403/6/15
سیگار های فرعون چهارمین جلد از ماجراهای تن تن هست و نسبت به جلد 3(تن تن در آمریکا) سرگرم کننده تر و کمتر دارای مضامین نژادپرستانه هست. هر چند که باز هم تحقیر هایی دیده می شود مثلا مرد عربی نشان داده می شود در کشور عربستان که مردی به او گول داده و صابون را به جای کیک به او فروخته و او صابون را خورده و حباب از دهانش بیرون میاد و اعراب عین سرخپوست ها در جلد قبل احمق نشون داده شدن. مرد عرب تن تن رو به دلیل اینکه در کنار دا فیگویرا بوده، دستگیر می کند و پیش رئیسش می برد. شیخ پاتراش او را می شناسد و می گوید من سال هاست که داستان تو را می خوانم. نویسنده در اینجا می خواسته، خودش و داستان هاش رو به عنوان یه قهرمان غربی تبلیغ کنه. فضای داستان در دو کشور مصر و هندوستان که آن زمان مستعمره ی انگلیس بوده، هست. داستان کمی جنبه معمایی و رمزآلود دارد که آن را سرگرم کننده تر کرده هست. نظر زیر، نظر یک نفر در گودریدز بود که برام جالب بود و موافقش بودم. (نکته ای در مورد صابون : صابون توالت سخت با بوی دلپذیر در خاورمیانه در دوره اسلامی تولید شد، زمانی که صابون سازی به یک صنعت تبدیل شد. دستور العملهای تهیه صابون توسط محمد بن زکریا رازی (۸۵۴–۸۵۴) شرح داده شدهاست، که همچنین دستور تهیه گلیسیرین از روغن زیتون را دادهاست. در خاورمیانه صابون از تعامل روغنهای چرب و چربیها با قلیا تولید میشد. در سوریه صابون با استفاده از روغن زیتون به همراه قلیا و آهک تولید میشد. صابون از سوریه به سایر نقاط جهان اسلام و اروپا صادر میشد. حدود زمان دودمان صفویان در بروجرد برای اوّلین بار صابون سازی در ایران شکل گرفت و حدود ۱۵۰ سال پیش در زمان قاجار به شهر مراغه برده شد. هماکنون نیز شهرهای بروجرد و مراغه قطبهای مهم صابون پزی شناخته میشود. در شهر بروجرد نظیر فروش صابونهایی با رنگ و بوی خاص معمول است که در آنجا با نام صابون آجز شناخته میشود. از مراغه نیز هرسال نزدیک ۲۰۰ تن صابون تولید شده و به اقصی نقاط کشور ارسال میشود که به عنوان صابون مراغه معروف است.) یعنی صابون از جهان اسلام در زمان قرون وسطی به اروپا صادر می شده پس چطوری یه عرب فرق صابونی که اجدادش اون رو صادر به اروپا می کردن، با کیک نمی دونه؟!) ((نسبت به کتاب قبلی با داستانی پخته تر و نقاشی های بهتر روبروییم. همینطور معجزات الهى كمتری رو هم شاهدیم و بیشتر استعداد های تن تن او رو نجات می ناگفته نماند، وجود دو کاراگاه تامسون و تامپسون (دوپون و دوپونه) داستان رو خیلی شیرین تر هم کرده بود. معجزات: تن تن رو در تابوت حبس می کنند و در دریا می اندازن و دریا هم طوفانی میشه از شانس خوبش بعد از غرق شدن توسط یک کشتی نجات داده میشه. یکی از بادیه نشین های عربستان از دوست تن تن صابون میخرد و به جای کیک می خورد و دهنش كف می کنه(فکر می کرد کیک هست نه صابون!!!)، برای همین تن تن رو دستگیر کنند می برند پیش شیخ خودشون میبرند. شیخ می خواد تن تن رو برای مسموم کردن غلامش بکشه ، وقتی اسم تن تن رو می پرسه کلی ذوق میکنه میگه تن تن رو میشناسه و عاشق کاراشه حالا این که این بادیه نشینانی که صابون رو با کیک اشتباه گرفتن چجوری روزنامه خارجی گیر میاوردن و تن تن رو چجوری شناسایی کردن به کناری اسب هم به تن تن هدیه می دن در نبرد بین قاچاقچیان اسلحه و پلیس، تن تن از دست قاچاقچیان رها میشه و دست برادران پلیس کاراگاه میوفته ، میلو ضامن یک نارنجک رو تو انبار مهمات میکشه و پلیسها، تن تن رو رها می کنند و فرار میکنند از شانس خوب تن تن نارنجک چاشنی نداشت. تن تن در صحرا آبش رو از دست میده ولی باز نجات پیدا میکنه تن تن به مرگ با تیرباران محکوم میشه ولی کاراگاه ها تن تن رو نجات میدن تا خودشون دستگیرش کنند. تن تن از سقوط هواپیما نجات پیدا می کنه مرتاض و تن تن در کوه آماده برای درگیر شدن هستند که یک سنگ به سر مرتاض میخوره و بی هوشش می کنه)) جالبه شاید نویسنده می خواد بگه که ما غربی ها قهرمانیم و حتی شانس یا تقدیر یا خدا یا... هم با ماست. مطالب تارنمای تن تن فارسی: در ماجرای سیگارهای فرعون تنتن به کشور مصر سفر میکند و در اینراه خود را در دام یک گروه قاچاقچیان موادمخدر میبیند که او را تا هندوستان میبرند. همچنین با دوپون و دوپونه، کارآگاهان خصوصی آشنا میشود که نقش آنها بهتدریج در طول داستان اهمیت بیشتری پیدا میکند. تنتن که در حال مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر مصر و هند است، با چند شخصیت ملاقات میکند که بعضی از آنها برای او دردسرساز میشوند… هرژه در چهارمین ماجراجویی مشتاق نوشتن یک داستان مرموز بود. در دههی 1930 (1310 خورشیدی) رمانهای معمایی در سراسر اروپا با موفقیت نویسندگانی مانند آگاتا کریستی (Agatha Christie) رونق گرفت. همچنین تصمیم برای ایجاد سناریویی در اطراف مقبرهی کی-اوسخ متاثر از کشف مقبرهی فرعون توتعنخآمون* در سال 1922 (1301 خورشیدی) و ادعاهای روزنامهها در مورد نفرین فراعنه بود. هرژه برای روبهرو شدن با فرهنگ کهن و نوع نگرش غربیها به این تمدن، خبرنگار خودساختهاش، تنتن را به سرزمین مصر اعزام میکند. در ادامهی این داستان و برای تکمیل کنجکاویهایش به هندوستان و از آنجا به چین، یکی از برجستهترین مهدهای تمدن مشرقزمین سفر میکند. سیگارهای فرعون بهتنهایی یک داستان تک بهحساب میآید و جزو مجموعههای دو قسمتی ماجراهای تنتن نیست. ولی چون داستان وابسته به قاچاق موادمخدر است در کتاب بعدی، گل آبی ادامه پیدا میکند تا بار دیگر تنتن پرده از این باند قاچاق بینالمللی بردارد. این داستان نقطهی عطفی در حرفهی تصویرگر جوان (هرژه) بود، از این پس ماجراهای تنتن سرشار از تخیل، راز و تعلیق شد. هرژه با روشهای جدیدی با خوانندگان بازی میکرد و توالیهای رویا و توهمات را معرفی کرد. نویسنده با مومیاییکردن شخصیتهای خود، بُعد وهمآور و ترسناکی را برای روایت باز کرد. هرژه رمانها و داستانهای ماجراجویی مطالعه میکرد و بهعنوان نویسنده از ایدههای خاصی که با خواندن آنها کشف کردهبود الهام میگرفت. هنگام انجام تحقیقات خود، از ژان کاپار (Jean Capart)، مصرشناس بلژیکی که در کتاب هفت گوی بلورین با نقش پروفسور برگاموت معرفی شد، الهام گرفت. هرژه برای کوتاهکردن داستان در استاندارد 62 صفحهای، صحنهها و قابهایی را حذف کرد که کارایی در روند داستان نداشت. مانند رویارویی تنتن با خفاشها، تمساحها و مارها. همچنین نام شهر عربی که تنتن و میلو در داستان جستوجو میکردند مکه بود که حذف شد. همچنین هرژه با قراردادن یک مصرشناس مومیاییشده بهنام ا. پ. ژاکوبینی (E. P. Jacobini) اشارهای به دوست و همکار خود ادگار پیر ژاکوبز (Edgard Pierre Jacobs) داشته است. در این کتاب، روبرتو راستاپوپولوس، دشمن شماره یک تنتن معرفی میشود. او بهعنوان مالک یک کمپانی فیلمسازی حضور دارد. نام او را یکی از دوستان هرژه پیشنهاد داد. یکی از شخصیتهای اصلی این داستان، فیلیمو سیکلون، مصرشناس است. میتوان او را نمونهی اولیه برای خلق شخصیت پروفسور تورنسل دانست، که هرژه در کتاب گنج راکام قرمز او را معرفی میکند. آلن تامسون یکی دیگر از شخصیتهای منفی و تاثیرگذار ماجراهای تنتن و میلو است. او نیز نخستینبار در سیگارهای فرعون – چاپ رنگی سال 1955 – حضور پیدا میکند. آلن که یک ملوان است در ماجرای خرچنگ پنجه طلائی نقش پررنگتری در کنار کاپیتان هادوک ایفا میکند. یکی دیگر از شخصیتهای مجموعهی تنتن، فروشندهی پرتغالی و اهل لیسبون اولیویرا دا فیگویرا است. او در ماجراهایی که در خاورمیانه میگذرد، (تنتن در سرزمین طلای سیاه و انبار ذغال سنگ) نیز حضور دارد. نخستین دیدار رو در روی تنتن با دوپون و دوپونه نیز در کتاب سیگارهای فرعون است. قهرمان ما با کشتی کروز برای گذراندن تعطیلات به مسافرت رفته. در این بین به کارآگاهان گزارش میدهند در کابین تنتن موادمخدر هروئین جاسازی شده و آنها خبرنگار جوان را دستگیر میکنند. در درازای داستان بارها تعقیب و گریز بین تنتن و کارآگاهان شکل میگیرد. دوپونت و دوپونط یکبار هم تنتن را از تیرباران نجات میدهند، چون دستور دارند او را زنده بگیرند! نماد فرعون کی-اوسخ (Kih-Oskh)، تلفیقی از مکانهای مختلف مصر، خاورمیانه و هند است که تنتن از آنها دیدن میکند. هرژه در طراحی این نشانِ بهیاد ماندنی از نماد یین و یانگ (Yin and Yang) الهام گرفت. علاقهی هرژه به سینما، در سیگارهای فرعون نیز مشهود است. در نسخهی سیاهوسفید، هنرپیشهای که بازیاش با مداخلهی تنتن خراب شده، الهام گرفته از رودلف والنتینو (Rudolph Valentino)، ستارهی هالیوود است که نقش اصلی فیلم شیخ (The Sheik) را بازی کرده. در نسخهی رنگی، شکل و شمایل بازیگر بنا بر ایدهآلهای رایج در دهههای 50-1940 میلادی (30-1320 خورشیدی) تغییر میکند. برای همین تصویر این شخصیت یادآور هنرپیشهی آمریکایی، گری کوپر (Gary Cooper) است. در میانهی این ماجرا هواپیمای تنتن در خلال یک تعقیب و گریز در هند سقوط میکند و او خود را وسط جنگل میبیند. خبرنگار ما با پوشش گیاهی سرسبز در قلمروی فیلها، ببرها و… احاطهشده است. در آنزمان هند تحت کنترل بریتانیای کبیر بود و با نام هند بریتانیا یا راج بریتانیا** (British Raj) شناخته میشد. در این داستان نیز همانند چند کتاب قبلی حیوانات بخشی از داستان هستند. ولی از آنجا که انتقادهای تندی به هرژه پس از تنتن در کنگو صورت گرفت، در اینجا شاهد مهربانی تنتن با فیلها هستیم نه شکارشان!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
15